کیش و ماتِ برساختهی تثلیث
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ جهان مسیحیت به پیروی از عالمانش! بر این باور است که خدای متعال داری طبیعتی است که بر سه صفت استوار است. متکلمان مسیحی میگویند خدای یکتا خود را به عنوان آفریدگار توانا و مولای حیات، آشکار میسازد که در این حال او را «پدر» یا «پدر ما» میخوانند. همو پیام یا کلمهی ازلی خود را در عیسای انسان برای مردم، متجلی میسازد. همچنین وی دارای وجودی فعال و حیاتبخش در مخلوقات است که او را روحالقدس میخوانند [1].
نویسندهی کتاب کلام مسیحی میگوید: «مسیحیان مانند مسلمانان، معتقدند که صفات خدا متعدد است؛ ولی به عقیدهی آنان سه صفت از صفات بیشمار خداوند، مثل خود او ازلی و همراه با ذات او و ضروری هستند. صفات مذکور عبارتند از:
- طبیعت ذاتی و متعالی خدا (پدر)؛
- کلمهی خدا که در عیسای انسان مجسم گردید؛
- وجود فعال و حیاتبخش خدا در مخلوقات» [2].
از نظر توماس میشل این صفات ازلی هستند[3]. آلیستر مک گراث، اجماعی را از آبای کلیسا گزارش میکند که حضرت عیسی (علیهالسلام) در آن هم جوهر * با خدای بزرگ معرفی میشود و نه صرفاً جوهری که شبیه به خدای متعال باشد![4].
بیتردید الهیدانان مسیحی برای این مدعای خود بایستی، دست کم برای پیروانشان در عالم مسیحیت، مستندی ارائه کنند. به گمانم یکی از موجهترین –از دید خودشان- شواهد که از دل کتاب مقدس و البته از انجیل غیر همنوای یوحنا به دست میدهند میتواند این باشد: «من و پدر یکی هستیم» [5]. مبلغان مسیحی با توجه به ظاهر این آیه –باز تاکید میشود، ظاهر آیه- که بر اساس آن و به گزارش کتاب مقدس، حضرت عیسی (علیهالسلام) خود را با خدا یکی میداند، نتیجه میگیرند که پس او خداست!
آنچه به عنوان ریشههای مفهوم سهگانگی (تثلیث) در عهد جدید احساس میشود نیز میتواند مستندشان قرار گیرد هرچند کلمهی «سهگانه» هرگز در کتاب مقدس وارد نشده است و نخستین کاربرد شناختهشدهی آن در تاریخ مسیحیت به تئوفیل انطاکی در سال 180 بازمیگردد [6]؛ به طور مثال این فراز انجیل متی که میگوید: «ایشان را به اسم اب و ابن و روحالقدس تعمید دهید» میتواند مستندشان باشد. مراد از ابن (پسر) عیسی مسیح است و پسر خدا هم که خداست [7]!
حال ببینیم اشکال کار در کجاست. اشکال اصلی و اساسی که در اینجا رخ مینماید، تعارض و شاید بهتر باشد بگوییم تناقضی است که در این صورت، این باور کلیدی و پایهای مسیحیت (وجود خدای دارای طبیعت ذاتی یا همان پدر و کلمهی مجسمش یا همان عیسی و روحالقدس) با دیگر نوشتههای کتاب مقدس پیدا میکند. به طور نمونه به این موارد لطفاً بنگرید. به گزارش کتاب مقدس، حضرت عیسی (علیهالسلام) به مخاطبانش میگوید: «نزد پدر خود و پدر شما و خدای خود و خدای شما میروم» [8]، و یا در جایی حضرت به شهادت خود کتاب مقدس میفرماید: «پدر بزرگتر از من است» [9]. همانگونه که از ظاهر این آیات -که البته با محکمات عقل تایید میشود- فهمیده میشود حضرت عیسی (علیهالسلام) خود را در ترازی پایینتر از خدا و هم سطح با مردم معرفی میکند و به خدایی بزرگتر و بالاتر از انسان، رهنمون میشود.
حال سؤال این است که به نظر مبلغان مسیحی، کدام مدعا را باید پذیرفت؟ کدام یک از این آموزهها صادق است؟ متکلمان مسیحی چه راهی را بر میگزینند؟ آیا از نگاه آنان، آموزهی کلیدیِ مسیحیت تبشیری (تثلیث) مبتنی بر آیهی 30 باب 10 انجیل یوحنا و در نتیجه یکی بودن عیسی مسیح با خدا صادق است؟ در این صورت تکلیف آیاتی مثل یوحنا 20: 17 و یا یوحنا 14: 28 که در آنها به صراحت از دوئیت و پایینتر بودن از حضرت عیسی در نسبت با خدا سخن گفته، چه میشود؟ اگر هم آیات دال بر بنده بودن حضرت عیسی را بپذیرند، اساس آموزهی تثلیث و آیهی پایهایاش -در صورت خوانشی این چنین- به طور کامل ویران خواهد شد و در هر حال با گزینش هر یک، قهراً حکم به تناقض کتاب مقدس بنا بر خوانش خدای گونه از حضرت عیسی (علیهالسلام) صادق است.
نتیجه آن که مروجان مسیحیت تبشیری که در پی توجیه بر ساختهی تثلیث و الوهیت عیسی مسیح اند و برای این مقصود به سراغ کتاب مقدس رفته و دیگران را به آیاتش ارجاع میدهند اگر از روی دقت و صداقت تمام آیاتی را که موضوعش حضرت عیسی مسیح (علیهالسلام) است در نظر آورند به طور حتم در موضع کیش و مات قرار خواهند گرفت.
منابع
*Homoousios
[1] - میشل، توماس، کلام مسیحی، ترجمهی حسین توفیقی، قم، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، ۱۳۸۷، چاپ سوم، ص 76.
[2] - همان.
[3] - همان.
[4] - مک گراث، آلیستر، درس نامهی الهیات (بخش دوم)، ترجمهی محمدرضا بیات ... [و دیگران]، قم، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، ۱۳۹۲، ص 469.
[5] - یوحنا 10: 30
[6] - میشل، توماس، کلام مسیحی، ص 73.
[7] - اولیوت، استوارت، راز تثلیث (نسخهی پی دی اف)، ص 34.
[8] - یوحنا 20: 17.
[9] - یوحنا 14: 28.
افزودن نظر جدید