کاوشی درباره‌ی گناه از منظر اسلام

  • 1392/12/04 - 19:44
دین مبین اسلام، بایدها و نبایدهایی را در ضمن آزمون‌های متعالی خویش دارد که این انجام و ترک‌ها شاه‌راه رسیدن به تکامل بشری و اهداف خلقت است. خطوط قرمز این جریان، مجموعه‌ای از اعمال‌اند که ترک کردن و انجام ندادن آنها موجب سلامت حرکت در این مسیر است که به آن ها گناه گفته می‌شود. در واقع گناه، بسته به نوع آن عبارت است از دست انداز، چاله یا چاه عمیقی که همگی به نوعی مانع از این حرکت‌اند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب _ دین مبین اسلام، بایدها و نبایدهایی را در ضمن آزمون‌های متعالی خویش دارد که این انجام و ترک ها شاه‌راه رسیدن به تکامل بشری و اهداف خلقت است. خطوط قرمز این جریان، مجموعه‌ای از اعمال‌اند که ترک کردن و انجام ندادن آنها موجب سلامت حرکت در این مسیر است که به آن ها گناه گفته می‌شود. در واقع گناه، بسته به نوع آن عبارت است از دست انداز، چاله یا چاه عمیقی که همگی به نوعی مانع از این حرکت‌اند. اعمالی که حکم چاه را در این مقوله دارند، معروف به گناه کبیره اند که یا در قرآن کریم به آن تصریح شده، که متجاوز از چهل گناه‌اند ویا وعده‌ی آتش بر ارتکاب آن در قرآن یا سنت معتبره و روایات داده شده است و یا اینکه این وعده ی عقوبت و عذاب ضمنی باشد مانند: این فرمایش رسول اکرم صلی الله علیه وآله که فرمودند: من ترک الصلات معتمداًفقد برئت منه ملت الاسلام[1] هرکس نماز را از روی عمد ترک کند، امت اسلام از وی تبری می جویند. که وعده‌ی عذاب در این روایت تصریح نشده اما در لفافه و کنایتاً بیان گردیده است. دلیل این مطالب هم روایات فراوان از امام باقر و امام صادق علیهماالسلام است که فرموده‌اند: الکبائر کل ما اوعدالله علیه النار[2] گناهان کبیره آن‌هایی‌اند که خداوند برآن ها وعده‌ی آتش داده است.
راه تشخیص گناهان کبیره مختص به نصوص نیست، بلکه هر گناهی که نزد متدینین و متشرعین عالم به احکام، بزرگ شمرده شود و یقین کنند که عظمت این معصیت به زمان معصوم نیز متصل است، مانند اینکه شخصی عامداً مسجد را نجس کند یا قرآن کریم را به قصد هتک و بی احترامی پرتاب کند و یا عالماً و عامداً خانه ی خدا را هتک کند، مرتکب کبائر شده و وعده ی عذاب بر وی صدق می‌کند.
علاوه بر این اصرار بر گناهان صغیره، گرفتاری در جرگه‌ی کبائر را به دنبال دارد و خود نوعی کبیره است و این یکی از فلسفه‌ها و دلایلی است که خداوند تعداد گناهان کبیره را در قرآن نیاورده است. زیرا اگر این‌گونه می‌بود، مردم فقط سعی می‌کردند که از انجام همان معدود موارد اجتناب کنند و از روی جهالت یا غلبه‌ی هوای نفس بر ایشان، به ارتکاب سایر گناهان روی می‌آوردند.
در روایات ذکر شده که مرتکب گناهان صغیره از باب بی‌پروایی و بی‌تقوایی و جری شدن، کم کم مرتکب صغائر می‌گردد.[3] گاهی معصومین علیهم السلام از ذکر گناه کبیره‌ای خودداری می‌نمودند، به این علت که یا آن گناه در ضمن گناه دیگری بیان گردیده بود و یا کبیره بودنش از مسلمات بوده است. عبید بن زراره از امام صادق علیه السلام نقل می‌کند که حضرت، کبائر را در کتاب علی علیه السلام شماره کرده و همه‌ی هفت مورد را بیان فرمودند. عبید پرسید: یک درهم مال یتیم را از روی ظلم خوردن بدتر است یا ترک نماز؟ حضرت فرمود: ترک نماز؛ پرسید، پس چرا آن را از کبائر نشمردید؟ حضرت فرمودند: اولین کبیره را که برایت گفتم چه بود؟ عرض کرد: کفر! حضرت فرمود: ترک کننده‌ی نماز کافر است.[4]
می‌بینیم که در این روایت حضرت، کبیره‌ای را در ضمن کبیره ی دیگر تبیین فرموده اند و وقتی تعدادی از کبائر را می‌شمارند، در صدد نفی غیرآن و محصور کردن این تعداد نیستند. اجتناب از گناهان به جهت نهی که بر آن‌ها وارد شده و موجب ناخوشنودی خالق و دورشدن از مسیر کمال، واجب است و تنها رعایت تقوی موجب رهایی از چاه گناه خواهد بود.

 

پی نوشت:
1- جامع الاحادیث ج4 ص74
2- وسائل کتاب جهاد ج11 ص250
3- عیون اخبار الرضا ج1 ص 178 باب44
4- کافی ج2 ص278 باب کبائر

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.