تحریف مکتب امام خمینی (ره) دور جدیدی از پروژهی امامزدایی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_خوانش غلط و تحریفآمیز از اندیشهها و اصول مکتب امام خمینی (رحمت الله علیه) دور جدیدی از پروژهی امامزدایی است که با هدف حساسیت سنجی خواص و آحاد مردم نسبت به محکمات انقلاب اسلامی و نیز با هدف ریلگذاری برای دولت جدید، از سوی تجدید نظرطلبان هواخواه لیبرالیسم و عدول کردگان از اندیشههای امام عظیمالشأن راحل، آغاز گردیده است.
این مهمّ در واقع نقطهی عزیمت سناریوی تغییر نظام ارزشها و آرمانهای انقلاب اسلامی (نفی هویت و ساخت حقیقی نظام و جامعه دینی) است که در نهایت میتواند استحالهی جامعه و نظام جمهوری اسلامی را رقم بزند.
پروژهی امامزدایی و سناریوی تغییر و استحالهی جامعه و نظام طی مراحل مختلف صورت میگیرد.
مرحلهی اول:
پس از پایان یافتن صورت نظامی جنگ و آغاز دوران سازندگی، تدریجاً نگرشی در برخی از مدیران ارشد اجرایی کشور به وجود آمد مبنی بر این که برای سازندگی و توسعه کشور باید واقعگرا شد و از آرمانها و ارزشهای بنیادین نظام عدول کرد. دگردیسی معرفتی در نزد این مدیران منجر به شکلگیری جریانی تجدیدنظرطلب، موسوم به فنسالاران (تکنوکراتها) گردید. جریان مذکور با این انگاره که محکمات انقلاب اسلامی (مکتب امام خمینی (رحمت الله علیه)) مانعی در برابر تغییرات فضای فرهنگی و اقتصادی کشور است، پروژهی امامزدایی را با تلاش برای عقبنشینی و رها نمودن اصول مکتب امام خمینی (رحمت الله علیه) آغاز نمودند.
تئوریزه نمودن لزوم مذاکره مستقیم با آمریکا در فضای عمومی کشور و تغییر محیط فرهنگی جامعه، از جمله اقداماتی بود که سناریوی تغییر را به فاز اجرا منتقل میساخت. در همین رابطه یکی از مهمترین اقدامات تکنوکراتها، بازگرداندن عناصر ضدانقلاب متواری و فراماسونر بود که متعاقب آن طیف اقتصادی، فرهنگی و سیاسی از عناصر ضدانقلاب موفق شدند به کشور بازگردند.
فنسالاران برای ایجاد تغییر محیط داخلی کشور و استحالهی ارزشهای بنیادین و آرمانهای انقلاب اسلامی آنچنان مسیر بازگشت عناصر ضد انقلاب را هموار نمودند که رضا پهلوی در آن مقطع طی اظهاراتی تصریح کرد: «در این مرحله هرچه بیشتر بتوانیم تشویق بکنیم، هممیهنانمان خودمان را که بروند به مملکت... این هم بهترین راهی است که میتوانیم رژیم را با دست خودش، از بین ببریم" (جنگ در پناه صلح، موسسه لوح و قلم صفحه 68)
در دورهی اول پروژهی امامزدایی ایجاد تردید و تشکیک در اصول مکتب امام خمینی، مهمترین محور تلاش فنسالاران تجدیدنظرطلب و عدول کردگان از اندیشههای آن گوهر بیهمتا برای خارج ساختن جامعه و نظام از مدار ارزشهای بنیادین و آرمانهای انقلاب اسلامی (تغییر و استحاله) بود.
مرحلهی دوم:
در دومین مرحله از پروژهی امامزدایی، تجدیدنظرطلبان هواخواه لیبرالیسم و عدول کردگان از اندیشهها و راه امام راحل عظیمالشأن، در پوشش اصلاحطلبی، فراتر از مرحلهی اول (تردید و تشکیک در مکتب امام خمینی، رحمت الله علیه) عمل کردند و نفی و انکار اندیشهها و کارآمدی اصول مکتب آن یگانهی دوران را در دستور کار قرار دادند.
در این مرحله، به دلیل نفی و انکار اندیشههای آن عبد صالح، نسبت به پروژهی امامزدایی با سناریوی تغییر و استحالهی جامعه و نظام، بیش از پیش مشخص شد. در این راستا رهبر معظم انقلاب اسلامی (مد ظله العالی) برای مقابله با روند مذکور و عمقبخشی به نظام و جامعه، سال 1378 را که مصادف با یکصدمین سال تولد آن گوهر بیهمتا بود به عنوان سال امام خمینی (رحمت الله علیه) معرفی نمود این تدبیر حکیمانهی امام خامنهای رهاوردهای زیر را به ارمغان آورد.
- اهتمام نیروهای وفادار به انقلاب اسلامی به تبیین مکتب امام خمینی و اصول آن
- ایجاد سدی محکم و مقابل پروژهی امامزدایی و سناریوی تغییر و استحالهی جامعه و نظام
- رجعت جامعه بر مدار استقرار گفتمان انقلاب اسلامی در ارکان نظام
- تبدیل شدن مکتب امام خمینی و اصول آن به عنوان گفتمان مسلط جامعه
- تأثیر عمقبخشی داخلی بر تحولات منطقهای و تحکیم و گسترش عمق نفوذ استراتژیک انقلاب اسلامی.
مرحلهی سوم:
از فتنه 88 میبایست به عنوان یکی از مهمترین مقاطع تاریخ انقلاب اسلامی و مرحلهی سوم پروژهی امامزدایی و سناریوی تغییر یاد کرد. در این دوره تجدیدنظرطلبان هواخواه لیبرالیسم و منحرفشدگان از مکتب امام متفاوتتر از دو دورهی گذشته عمل کردند. آنان با هدایت عوامل نفوذی سرویسهای اطلاعاتی بیگانه، ضمن پیوند خوردن با جریانهای ضدانقلاب و مجموعه دشمنان انقلاب اسلامی، جبهه بسیار گستردهای را در مقابلهی با نظام جمهوری اسلامی و مکتب امام خمینی، ایجاد کردند. بر این ساس هجمه برای امامزدایی و سناریوی تغییر به نسبت مراحل پیشین به نقطهی اوج خود رسید.
در مرحله سوم، پروژهی امامزدایی با دو ویژگی به منصهی ظهور رسید.
1- کینهورزی و انتقامجویی از شخص حضرت امام (رحمت الله علیه)
2- ستیز و معارضه با اصول مکتب امام خمینی
در این ارتباط و در بازخوانی از فتنهی 88 دو ویژگی مذکور را میتوان در شاهد مثالهای زیر به صورت کاملاً ملموس مشاهده نمود.
- کینهورزی نسبت به امام راحل عظیمالشأن با پاره نمودن تصاویر آن عبد صالح در 16 آذر 88
- انتقامجویی از "روح خدا در کالبد زمان" با شعار دادن علیه اصل ولایت فقیه
- قانونگریزی و تلاش برای مشروعیتزدایی از نظام به عنوان میراث گرانبهای حضرت امام با القاء دروغین موضع تقلب در انتخابات
- ستیزهجویی با نظام و مکتب امام خمینی و آرمانهای انقلاب اسلامی در مراسمهای روز قدس، سیزده آبان و...
فتنهی 88 بیش از دو دورهی گذشته، نسبت پروژهی امامزدایی با سناریوی تغییر را اثبات نمود. بر همین اساس با مشخص شدن این نسبت برای آحاد جامعه، مردم در حماسه کمنظیر 9 دی 88 خشم انقلابی و انزجار خود را از فتنهگران و مجموعه دشمنان انقلاب اسلامی به نمایش گذاشتند.
سناریوی جدید نظام سلطه برای تغییر و استحاله:
نظام سلطه و دشمنان انقلاب اسلامی با متحمل شدن شکستهای پی در پی در مقابل جمهوری اسلامی ایران، بهویژه در فتنه 88، یکبار دیگر سناریوی پیچیده و بسیار خطرناکی را طراحی نمودهاند. طراحان و کارگزاران این سناریو، با بهرهگیری از عوامل نفوذی، تجدیدنظرطلبان و منحرفین از مکتب امام خمینی، تغییرو استحالهی جامعه و نظام از ساخت و هویت خود، مدنظر قرار دادهاند.
بر این اساس بهنظر میرسد چارچوب کلی این سناریو بر محورهای زیر استوار است.
- ایجاد ادراک اشتباه (اشتباه محاسباتی) برای برخی از مسئولین و ریلگذاری طراحی شده برای دولت جدید.
- ایجاد غفلت نسبت به ساخت دورنی اقتدار و فرصتسوزی از جمهوری اسلامی ایران
- پیوند زدن مشکلات معیشتی مردم به جهتگیریهای سیاست خارجی نظام
- تئوریزه نمودن لزوم تغییر در سیاست خارجی به بهانهی حل مشکلات معیشتی جامعه
- اجتماعی نمودن تغییر با عرفیسازی اصول مکتب امام خمینی و شرطیسازی پیرامون حل مسائل معیشتی
- حساسیتزدایی از خواص و آحاد مردم از طریق تحریف مکتب امام و اصول آن (ارائهی قرائتها و تفاسیر غلط و انحرافی از راه و اندیشهی امام) برای زمینهسازی سناریوی تغییر و استحاله
- به هم ریختن انسجام ملی و دوقطبیسازی حاکمیت و جامعه با ایجاد موج تغییرطلبی و بهرهگیری از فرآیندهای انتخاباتی آتی.
- رویارویی بخشی از جامعه با اصول مکتب امام خمینی با هدایت و موج آفرینی تجدید نظرطلبان فتنهگر به عنوان فاز نهایی سناریوی تغییر و استحاله
نکته مهم در این سناریوی جدید، تعیین مبادی حرکت و نقش آفرینی برای تجدیدنظرطلبان فتنهگر است. بر خلاف مراحل پیشین پروژهی امامزدایی و سناریوی تغییر و استحاله که نقطه عزیمت آن از مبادی فرهنگی و سیاسی بود، در دور جدید، سناریو بر حرکت از مبادی اجتماعی – فرهنگی تکیه دارد. این مهم از یک سو این فرصت را در اختیار تجدیدنظرطلبان فتنهگر و افراطی قرار میدهد تا با بهرهگیری از فرآیندهای اجتماعی، برای خود در جامعه پایگاه ایجاد نمایند. و از سوی دیگر زمینهای برای استتار و اختفای آنان در پشت مطالبات اجتماعی و موج تغییرطلبی جامعه فراهم می آورد.
بنابراین بار دیگر باید متذکر شد که با توجه به نسبت مستقیم دور شدن از مکتب امام خمینی با تغییر نظام ارزشها و آرمانهای انقلاب اسلامی، میبایست نسبت به تحریف راه و اندیشههای نورانی و الهی امام عظیمالشأن راحل حساسیت به خرج داد و با تاکتیک دو گام به جلو یک گام به عقب در پروژهی امامزدایی، هوشمندانه برخورد کرد و دچار سادهاندیشی نشد.
بر خلاف مراحل پیشین پروژهی امامزدایی و سناریوی تغییر و استحاله که نقطه عزیمت آن از مبادی فرهنگی و سیاسی بود، در دور جدید، سناریو بر حرکت از مبادی اجتماعی – فرهنگی تکیه دارد. این مهم از یک سو این فرصت را در اختیار تجدیدنظرطلبان فتنهگر و افراطی قرار میدهد تا با بهرهگیری از فرآیندهای اجتماعی، برای خود در جامعه پایگاه ایجاد نمایند. و از سوی دیگر زمینهای برای استتار و اختفای آنان در پشت مطالبات اجتماعی و موج تغییرطلبی جامعه فراهم می آورد.
منبع: پایگاه تحلیلی-تبیینی برهان/ نویسنده: رضا سراج ؛ کارشناس مسائل استراتژیک
افزودن نظر جدید