برگ زرین اسلام
مردم ولایت مدار قم هیچگاه حادثه 19 دی را فراموش نمیکنند همان حادثه ای که برخلاف انتظار رژیم پهلوی, نه تنها سرکوب نشد بلکه سرحلقه ای شد برای قیام های پیاپی در شهرهای مختلف ایران و نتیجه آن پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن 1357 را به همراه داشت به همین جهت 19 دی را میتوان برگ زرین اسلام نامید
شاید یکی از علت های که ولی امر مسلمین جهان حضرت آیت الله خامنه ای فرمودند "اگر ما حادثه نوزدهم دی را مبدا تاریخ تحولات جدید دنیا بدانیم شگفت آور نیست"{1} همین باشد
آری یقینا آگاهی و بیداری و بصیرت مردم ولایتمدار قم علت به وجود آمدن این برگ زرین اسلام شده است زیرا تا زمانی که شیعیان جهان پا به پای ولایت و مراجع تقلید تشیع حرکت کنند هر روزشان یک حادثه ماندگار در تاریخ اسلام باقی میماند و بعضی از این حوادث به اندازه ای مهم میشودکه ولی امر مسلمین جهان حضرت آیت الله خامنه ای در باره آن میفرمایند:
حقیقتا حادثه ای مثل نوزدهم دی به رخ دشمن کشیدنی است, این حادثه از ابعاد مختلفی قابل توجه و تامل است هم بصیرت در این حادثه موج میزند هم موقع شناسی هم دشمن شناسی هم مجاهدت و اقدام و فداکاری, اینها ابعاد این حادثه ی عظیمی است که در نوزدهم دی سال 56 به وقوع پیوسته ,از طرف دیگر همین حادثه مبدا یک تحول یک حرکت یک جریان عظیم و جهتداری در ملت ایران شد پس این حادثه حقیقتا حادثه مهمی است.{2}
در تاریخ هفدهم دیماه 1356 در روزنامه اطلاعات مقاله ای تحت عنوان "ایران و استعمار سرخ وسیاه" به چاپ رسید که در آن به بهانه سالروز کشف حجاب یا همان روز آزادی زن جملات جسارت آمیزی به امام خمینی (ره) و روحانیت شده بود که از این بزرگان بعنوان مخالفین ترقی و پیشرفت و مرتجعینی که نباید مجال ابزار وجود و عقیده پیدا کنند صورت گرفت
نويسنده مقاله در ظاهر شخص مجهولالهويهاي بنام «احمد رشيدي مطلق» بود، لكن از همان ابتدا مشخص بود كه اين مقاله توسط ساواك تهيه و با همدستي سناتور عباس مسعودي كه موسسه اطلاعات را در اختيار داشت در روزنامه اطلاعات به چاپ رسيده است. تحقيقات بعدي نيز همين برداشت را تأييد كرد و مشخص گرديد كه داريوش همايون وزير اطلاعات شاه نيز در اين ماجرا نقش داشته است.
انتشار اين مقاله، بر خلاف هدفي كه براي آن تعيين شده بود، موجب اعتراض شديد و گستردهاي در حوزه علميه قم شد و دقيقا از عصر همان روز 17 ديماه چهره شهر قم لااقل در محدوده خيابانهاي اطراف مدرسه فيضيه و حرم حضرت معصومه (س) دگرگونه شد. آنروز، طلاب جوان از خواندن اين مقاله با رسيدن روزنامه اطلاعات به شهر قم، خشمگين شدند و با اجتماعات 4 ـ 5 نفره در ميدان آستانه، خيابان موزه، مسجد اعظم، مدرسه فيضيه و خيابان ارم به گفتگوهاي اعتراضآميز پرداختند و تجمع چند صد نفري آنان در خيابان موزه با شعارهائي كه عليه رژيم شاه ميدادند، با حمله مامورين ساواك و شهرباني قم از هم پاشيد و بدون آنكه خوني بر زمين ريخته شود يا حادثه ديگري رخ دهد. اين تجمع و برخورد، هر چند خونين نبود، ولي در واقع جرقهاي بود كه زده شد و آغازي بود بر آنچه در عصر 19 ديماه رخ داد.
قم، در شب هجدهم ديماه، شب پر تب و تابي را گذراند. تلفنها بكار افتادند روحانيون و مردم همديگر را از محتواي مقاله توهين آميز اطلاعات باخبر ميكردند. با همان تلفنها و رفت و آمدهاي شبانه، قرار شد درسهاي فرداي حوزه يعني روز 18 ديماه تعطيل شوند و طلاب به سوي خانههاي مراجع و اساتيد حوزه علميه راهپيمائي نمايند و از آنها بخواهند در برابر اين اقدام جسارتآميز رژيم ستمشاهي بايستند و با آن برخورد نمايند.
در روز 18 ديماه، هزاران نفر از طلاب و علما در دو نوبت صبح و بعد از ظهر به منازل مراجع رفته خواسته خود را عنوان نمودند و با همدردي مراجع و وعده آنها مبني بر اينكه اقدام به اعتراض خواهند كرد مواجه شدند. همين حركت در روز 19 ديماه نيز ادامه يافت و عصر روز نوزدهم هنگاميكه بيش از 10هزار نفر از طلاب و روحانيون و اقشار مختلف مردم از منزل آيتالله حاج ميرزا حسين نوري همداني (در واقع در خيابان صفائيه كوي بيگدلي) به طرف منزل آيتالله سلطاني (واقع در خيابان حجتيه) در حركت بودند و شعارهاي كوبندهاي عليه رژيم شاه و در حمايت از حضرت امام ميدادند، هنگامي كه صفوف اول راهپيمايان به چهارراه شهدا (كه در آن زمان چهارراه صفائيه ناميده ميشد) رسيد و در حالي كه دنباله جمعيت تا مقابل اداره آموزش و پرورش در خيابان شهدا (صفائيه )ميرسيد، ناگهان مامورين ساواك و شهرباني قم تيراندازي به سوي صفوف راهپيمايان را آغاز كردند و درگيري شديدي آغاز شد. راهپيمايان با استفاده از هر وسيله كه به دستشان ميرسيد از جمله چوبهائي كه با شكستن شاخههاي درختان تهيه مينمودند به مقابله برخاستند. درگيري حدود يك ساعت طول كشيد و خيابانهاي اطراف چهار راه و كوچههاي فرعي و همچنين مدرسه علميه حجتيه صحنههاي خونين اين درگيري بودند. شديدترين صحنه، علاوه بر خود چهارراه، صحن جنوبي مدرسه حجتيه و راهروهاي ساختمان جنوبي مدرسه بود كه تا چند هفته محل رفت و آمد مردم قم و ساير نقاط كشور براي مشاهده جنايات دژخيمان شاه بود. جاي گلولهها بر ديوار ديده ميشد،خونها زمين را رنگين كرده بود و انبوهي از كفش، كلاه، عمامه، عبا و قبا به چشم ميخورد. {3}
منابع:
1-دیدار مردم قم با ولی امر مسلمین جهان حضرت حضرت آیت الله خامنه ای در سال نود
2-همان
3-بنیاد تاریخ پژوهی و دانش نامه انقلاب اسلامی
افزودن نظر جدید