رابطه ثروت و شادی در قانون جذب
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از مطالبی که در اذهان عموم مردم وجود دارد، این مسأله است که برای رسیدن به شادی و خوشبختی باید ثروت داشته باشیم. این سخن تا اندازهای درست است؛ چون انسانها دارای نیازهای جسمی و مادی هستند که توسط ثروت اصلاح میشود؛ مثلاً هر فردی درحیات خود، نیازهای ابتدایی زندگی؛ همانند خوراک، پوشاک، مسکن، همسر، تفریح و... دارد که این نیازها با داشتن ثروت رفع میشود. افرادی که فقیر هستند، از برخی مواهب و نعمتهای دنیایی محروم میشوند؛ ولی مشاهده میکنند که ثروتمندان بهراحتی خودرو، خانه، وسایل زندگی و... خود را تهیه میکنند و این مشاهده به آنان ثابت میکند که ثروت داشتن مساوی با به دست آوردن همه چیز است و کسی خوشبخت و شاد است که بتواند به خواستههای خود برسد.
انسانها بعد از تلاش و فعالیت و کسب درآمد، نیازهای خود را رفع میکنند و به تفریحات خود رسیده و نشاط پیدا میکنند؛ این تجربه زیستی نیز به آنان ثابت میکند که هر کس بی نیاز یا ثروتمند باشد میتواند به نشاط و شادی برسد، ولی عموم مردم بر این باورند که هر چه قدر ثروت بیشتری داشته باشند، خوشبختی، شادکامی و نشاط بیشتری به دست میآورند.
مروجان قانون جذب بر همین پیش زمینه ذهنی مردم تأکید میکنند که هر چقدر انسان ثروت بیشتری داشته باشد، خوشبختی و شادی بیشتری به دست خواهد آورد و راه کسب ثروتِ بیشمار استفاده از تکنیک قانون جذب است. مروجان خرافه قانون جذب میگویند: انسانها از راه معمولی نمیتوانند به ثروت زیاد برسند، تمامی افراد ثروتمند و مشهور از یک مهارت و تکنیک برای رسیدن به ثروت و موفقیت استفاده کردهاند و این راز خوشبختی «جذب خواستهها» از طریق قدرت ذهن است و مدعی هستند که افراد با فکر کردن به پول، ثروت و تجسم خلاق، بدان دست پیدا میکنند.
در نقد این آموزه باید گفت که این تکنیک ادعایی به هیچ عنوان قابل اثبات نیست و بیشتر شبیه یک داستان علمی تخیلی است و ادله مختلفی در نقد آن آوردهاند، در اینجا میخواهیم بگوییم برفرض که قانون جذب صحیح هم باشد و شما با این تکنیک بتوانید به ثروت زیاد برسید، همچنان به شادکامی و نشاط حقیقی نمیرسید. روزی ثروت به دست میآید و در روز دیگری نابود میشود، چه بسیار افرادی که ورشکست شدند یا تصادف کردند و ثروتشان نابود شده است. این افراد تمامی توان و زمان خود را برای کسب ثروت صرف کرده بودند و با نابودی ثروت همه دلخوشی و شادکامی آنان نابود میشود. این امر نشان میدهد که احساس شادمانی و خوشبختی باید ثابت و پایدار باشد و با تغییر عوامل بیرونی مثل ثروت از بین نرود.
برای رسیدن به شادکامی و نشاط، داشتن پول و برطرف شدن نیازهای انسان لازم است، اما باید شادکامی و نشاط را در یک امر درونی و البته غیرمادی جستجو کرد، ولی مروجان قانون جذب شادکامی و خوشبختی را بهصورت افراطی منحصر در امور مادی معرفی میکنند و زمان و توان مخاطبانشان را در این راه مصروف میکنند.
«مطالعات متعدد در آمریکا نشان داده است که افزایش درآمد تا حدود 000 / ۷۵ $ (دلار) در سال میتواند سطح شادی افراد را افزایش دهد، اما بیشتر از این مقدار دیگر موجب شادی و خوشبختی نخواهد شد. برخی از افراد تصور میکنند اگر بیشتر از این درآمد پول داشته باشند، در زندگی خوشبخت خواهند شد، اما با بررسیها مشخص شده است که با افزایش پول، اضطراب افراد هم بیشتر خواهد شد.» [1] در این تحقیقات مبلغ پولی که مشخص شده است با متغیرهای مختلفی، تغییر میکند؛ از جمله متغیرها زمان و مکان تحقیق است که قابل تعمیم بودن این مبلغ به دیگران را نقض میکند. با صرف نظر از این موضوع، این تحقیق یک اصلی را ثابت کرده است که بیان میکند: داشتن ثروت زیاد، برخلاف نظر مروجان قانون جذب و ذهنیت عموم مردم، باعث شادی نمیشود.
پینوشت:
[1]. سایت کلینیک روانشناسی دل، تیتر مطلب: رابطه ثروت و خوشبختی کجاست؟، 20 دی 1399
محمد جواد نصیری
افزودن نظر جدید