حسادت و رقابت زنان خسرو پرویز با یکدیگر

  • 1403/04/06 - 07:11

خسرو پرویز، تمایل بسیاری به ازدواج و یا تصاحب زنان و دختران زیبا داشت. در این میان، بین همسران او حسادت‌هایی پدید می‌آمد که منجر به قتل یکی به دست دیگری می‌شد.

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ حکیم ابوالقاسم فردوسی (قرن 4-5 هجری) در شاهنامه، همواره کوشید که حقایق را بیان کند، هر چند آن حقیقت، تلخ بوده باشد.

از جمله حقایق، خُلق و خوی خسرو پرویز درباره میل به زنان و دختران بود.

در شاهنامه روایت شده:

برخی فرماندهان ارتش ساسانی علیه خسرو پرویز شورش کردند. پس خسرو پرویز به سوی روم گریخت و از قیصر (پادشاه روم) یاری خواست و در برابر پذیرفت که اگر دوباره بر تخت پادشاهی نشست، به خواسته‌های قیصر تن دهد. پس قیصر، دخترش مریم را و دویست کنیز و سیصد برده به خسرو پرویز بخشید و سپاهی عظیم به خسرو پرویز واگذارد.[1]

اما خسرو پرویز، علاوه بر مریم و آن کنیزانی که از پادشاه روم دریافت کرد، 12 هزار کنیزک در حرمسرای خود داشت:

به مشكوى زرّين ده و دو هزار
كنيزك بكردار خرّم بهار[2]

همچنین هر ساله برخی افراد مأمور ‌می‌شدند که به روم و ترکستان بروند و کنیزکانی زیبا برای پادشاه (خسرو پرویز) بیاورند. برخی به خسرو پرویز خبر رساندند که نُعمان بن مُنذِر (حاکم عرب حیره) دختری زیبا دارد. پس خسرو پرویز نامه‌ای به او نوشت و دستور داد که دخترت را برای من بفرست. لیکن نعمان نپذیرفت خسرو پرویز، خشمگین شد، کینه به دل گرفت. پس دستور داد تا نعمان را به دربار بیاورند. پس از سر غضب فرمان داد تا نعمان را زیر پای فیل انداختند و این گونه او را به قتل رساندند. دختر نعمان نیز وقتی خبر کشته شدنِ پدرش را شنید، به کوه‌ها پناه برد و در آنجا به رهبانیت پرداخت.[3]

چندی گذشت، خسرو پرویز برای شکار، به صحرا رفت. آنجا یک دختر مسیحی به نام «شیرین» را دید و دلباخته او شده؛ وی را به همسری برگزید. پس از مدتی، بین شیرین و مریم، حسادت بالا گرفت. پس شیرین به مریم زهر خوراند و او را کُشت:

به فرجام شيرين ورا زهر داد
شد آن نامور دخت قيصر نژاد [4]

و این گونه شیرین، بانوی نخست حرمسرا شد.

شیرویه بر تخت پادشاهی نشست. پس برخی از شاهزادگان و بزرگان را کُشت. آنگاه پیامی به شیرین (همسرِ پدرش) نوشت و از او به زشتی یاد کرد. پس فرمان داد تا او را به نزدش برده؛ سپس به قتل برسانند. پس شیرین نزد شیرویه رفت و شیرویه که برای نخستین بار، چهره شیرین را دید، دلباخته او شد. پس بر آن شد که شیرین را به همسری خود درآورد. اما شیرین، به سوی دخمه خسرو پرویز رفت و پس از اشک ریختن بسیار، زهر خود و این گونه به زندگی خود پایان داد.

پی‌نوشت:

[1]. ابوالقاسم فردوسی، شاهنامه، بر اساس نسخه مسکو، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی و مرکز خدمات کامپیوتری نور، 1389، شماره ثبت کتابخانه ملی: 815279، ص 1250-1251.
[2]. فردوسی، همان، 1313.
[3]. محمد بن على شبانكاره‌اى، مجمع الانساب‏، تصحیح مير هاشم محدث‏، تهران: انتشارات امیرکبیر، 1381، ج 1، صص 220-221؛ محمد بن جریر طبری، تاريخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاينده‏، تهران: نشر اساطير، 1375، ج‏ 2، صص 755-758.
[4]. فردوسی، همان، ص 1305.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.