تأثیر رأی دادن در انتخابات

  • 1403/03/24 - 13:42

اگر انتخابات از منظر دینی بررسی گردد، در کلام بزرگان خواهیم دید که آن را تکلیف و وظیفه خوانده‌اند. این وظیفه از اموری است که اگر ترک گردد، جبران آن بسیار سخت است؛ در صدر اسلام که بیعت شبیه همین رأی دادن بود، دیده می‌شود اثرات بسیار بدی بر اثر ترک این فعل به وجود آمده است و یاری نکردن 40 نفر به امیرالمؤمنین علیه‌السلام و 17 نفر به امام صادق علیه‌السلام، منجر به عدم قیام این دو معصوم شد.

تأثیر رأی دادن در انتخابات

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ انتخابات را می‌‌توان از منظرهای مختلف ارزیابی کرد. گاهی انتخابات از نگاه دینی بررسی می‌شود، یعنی از منظر «عقاید و بینش اعتقادی»، از منظر «اخلاق» و از منظر «فقه و احکام» هر کدام جداگانه بررسی شده و نظر دین در آنها مطرح می‌گردد. همین مقوله -انتخابات- را می‌توان از دیدگاه «ملیت، ناسیونالیست و ایرانیت» و «انسانیت»  و ... فارغ از دین اسلام بررسی کرد و آثار و تبعات آن بیان شود.

بزرگان دینی و مذهبی، در اظهارات خود بیان کرده‌اند که شرکت در انتخابات تکلیف بوده و وظیفه مسلمانان است.[1] برخی از خطاهای انسان، قابل جبران است؛ اگر انسان واجبی را ترک کند، در اکثر موارد می‌تواند آن را قضا کرده، توبه کند و جبران نماید؛ خداوند هم از آن گناه می‌‌گذرد؛ اما در برخی از خطاها و گناهان این طور نیست و یا جبران آن بسیار سخت است؛ مثل آبی است که ریخته شده و نمی‌‌توان آن را جمع کرد؛ مثل آبرویی است که با غیبت ما ریخته شده و به این راحتی، آن آبرو برنمی‌گردد. روز انتخابات که گذشت، فرصت رأی دادن از انسان گرفته می‌شود و این تکلیف، قابل جبران نیست؛ گاهی این ترک وظیفه، باعث هدر دادن خون شهیدان می‌گردد و جبران آن غیرممکن یا بسیار دشوار است. از طرف دیگر، گاهی یک رأی، آثار و برکات بسیاری دارد؛ یک طرفداری بسیار با ارزش است و مسیر گروهی یا کشوری را تغییر می‌دهد.

مشابه این رأی دادن در صدر اسلام، هم‌پیمان شدن و یاری کردن و «بیعت» بود. وقتی در تاریخ می‌‌خوانیم که چرا امیرالمؤمنین علیه‌السلام نتوانست حق خود را بگیرد؛ چون بیش از 4 یاور نداشت و اگر 40 نفر در روز قرار با سر تراشیده با حضرت همراهی می‌کردند، حضرت از حق خود نمی‌گذشتند.[2] نتیجه آن بیعت نکردن و پای صحنه نیامدن، این شد که پنجاه سال بعد، امام حسین علیه‌السلام و یارانش را در کربلا به شهادت برسانند؛ اهل بیت را به اسارت ببرند؛ سال بعد هزاران نفر از بهترین مسلمانان مدینه، از اصحاب پیامبر، از مؤمنین، به وضع فجیعی کشته شوند (در واقعه حره)؛ جنایت‌هایی اتفاق افتاد که اصلاً قابل بیان نیست؛ همه به این دلیل است که پنجاه سال قبل، فقط چهل نفر برای رأی دادن و بیعت و همراهی کردن، نزد امیرالمؤمنین علیه‌السلام نیامدند. این اثرات همچنان ادامه دارد و هر بلایی بر سر مسلمانان و مظلومان عالم می‌‌آید، به خاطر همان چهل رأیی است که داده نشد؛ اگر آن آراء بود، مردم الان زیر پای ظالمان له نمی‌شدند و ...

در صحنه‌ای دیگر، اگر 17 نفر می‌آمدند و به امام صادق علیه‌السلام می‌پیوستند، حضرت قیام کرده و حکومت تشکیل می‌دادند.[3] امروز چنین فرصتی در اختیار ماست؛ اگر استفاده نکنیم و کوتاهی کنیم، پیامدهایش قابل جبران نیست و نمی‌توان کاری کرد.

البته مردم ایران در این 45 سال ثابت کرده‌اند که پای این نظام، انقلاب و اسلام هستند و در زمان‌های مختلف و عرصه‌های گوناگون، همیشه در صحنه بوده‌اند. این است که امام راحل فرمودند: «من با جرأت مدعی هستم که ملت ایران و توده میلیونی آن در عصر حاضر،‏‎ ‎‏بهتر از ملت حجاز در عهد رسول اللّه صلی‌اللّه‌علیه‌وآله و کوفه و عراق در‏‎ ‎‏عهد امیرالمؤمنین و حسین بن علی صلوات‌اللّه و سلامه‌علیهما می‌باشند».[4] ان‌شاءالله در این نقطه عطف تاریخی هم با حضور گسترده خود در پای صندوق‌های رأی، حماسه‌ای دیگر خواهیم آفرید.

پی‌نوشت:
[1]. «لزوم شرکت در انتخابات»
[2]. بحار الانوار، علامه مجلسی، ج۲۹، ص۴۷۰. «اَمَا وَالَّذِی فَلَقَ الْحَبَّةَ وَبَرَاَ النَّسَمَةَ اِنِّی لَوْ وَجَدْتُ یَوْمَ بُویِعَ اَخُو تَیْمٍ الَّذِی عَیَّرْتَنِی بِدُخُولِی فِی بَیْعَتِهِ اَرْبَعِینَ رَجُلًا کُلُّهُمْ عَلَی مِثْلِ بَصِیرَةِ الْاَرْبَعَةِ الَّذِینَ قَدْ وَجَدْتُ لَمَا کَفَفْتُ یَدِی».
الاحتجاج، طبرسی، ج۱ ص۷۵. «لَوْ وَجَدْتُ یَوْمَ بُویِعَ اَخُو تَیْمٍ اَرْبَعِینَ رَهْطاً لَجَاهَدْتُهُمْ فِی اللَّهِ اِلَی اَنْ اُبْلِیَ عُذْرِی...». اگر در روزی که با ابوبکر بیعت شد، چهل نفر می‌یافتم، در راه خدا می‌جنگیدم تا وظیفه‌ام را انجام داده باشم.
[3]. الکافی، کلینی، ج2، ص243. «فَقَالَ وَ اللَّهِ يَا سَدِيرُ لَوْ كَانَ لِي شِيعَةٌ بِعَدَدِ هَذِهِ الْجِدَاءِ مَا وَسِعَنِي الْقُعُودُ وَ نَزَلْنَا وَ صَلَّيْنَا فَلَمَّا فَرَغْنَا مِنَ الصَّلَاةِ عَطَفْتُ عَلَى الْجِدَاءِ فَعَدَدْتُهَا فَإِذَا هِيَ سَبْعَةَ عَشَرَ». اى سدير! به خدا اگر شيعيانم به شماره اين بزغاله‌ها می‌بودند، خانه نشستن برايم روا نبود، آنگاه پياده شديم و نماز خوانديم؛ چون از نماز فارغ شديم، به سوى بزغاله‌ها نگريستم و شمردم، هفده رأس بودند.
[4]. وصیتنامه امام خمینی، صحیفه امام، ج21، ص409.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.