دوست‌ داشتن اشخاص، مانع پذیرش انتقاد

  • 1403/03/21 - 09:04
محبت و وابستگی عاطفی به شخص یا یک موضوع، باعث می‌شود ناخودآگاه نتوانیم عیوب و ایرادات در آن موضوع و شخص را تشخیص دهیم. این یک کژکاری معرفت‌شناختی است؛ باید برای تشخیص صحیح، این عامل مؤثر را کنترل کرد.
حب الشی، مانع پذیرش انتقاد

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ محبت به یک فرد یا موضوعی باعث می‌شود یک وابستگی عاطفی بین شخصی که محبت می‌کند و آن شخص یا موضوع مورد محبت اتفاق بیفتد. بحث روی همین ارتباط عاطفی است، وقتی ارتباط عاطفی و محبت روی موضوعی شکل بگیرد، باعث می‌شود که در قوای معرفتی، یک کژکاری اتفاق بیفتد. بدین توضیح که انسان با این محبت، باعث یک سوگیری به نفع موضوع مورد محبت ایجاد می‌کند و در بررسی و نقدها شخص نمی‌تواند بی‌طرفی را حفظ کند؛ وی با عدم بی‌طرفی، نتیجه یک نقد را نمی‌پذیرد، با اینکه افراد دیگری که سوگیری نسبت این موضوع را ندارند، به‌ راحتی نقد را می‌پذیرند و آن را وارد می‌دانند.

 گاهی هم شخصی که به موضوعی محبت دارد، نقد ارائه شده در آن موضوع را وارد می‌داند؛ ولی در موضع خاص و مصداق خودش تطبیق نمی‌دهد. با مثالی واقعی که نگارنده اطلاع دارد، این موضوع را بهتر تبیین می‌کنیم: جوانی دانشجو، علاقه به مباحث ماورایی داشته و با دغدغه دین و ارتباط با غیب عالم و ارتباط با حق‌تعالی، سراغ احضار جن و علوم غریبه می‌رود. با پرس‌وجو آدرس یک دعانویس متبحر را پیدا کرده و سراغش می‌رود، بعد از آشنایی و مدت زمانی این دانشجو شاگردی این فرد را قبول کرده و مبلغی هم به‌عنوان دستمزد به وی می‌پردازد، در حین جلساتی که برای یادگیری علوم غریبه نزد این استاد می‌رفته است، متوجه می‌شود که این شخص علی‌رغم ظاهر متشرعی که دارد، تقیدی به دین ندارد. با اینکه این اشکالات را مشاهده می‌کرده است نمی‌توانسته از این موضع دوری کند، این دانشجو به استاد دلبستگی و محبت نداشته، بلکه به علوم غریبه که روزنه‌ای برای ارتباط با غیب الهی باشد، دلبسته بوده و راه را در شاگردی این استاد می‌دیده است. در همان زمان برنامه تلویزیونی «شوک» به نقد دعانویسان و رمالان و مروجان علوم غریبه انحرافی پرداخته و اشکالات و انحرافاتشان را بیان می‌کند، این دانشجو بعدها که از این دلبستگی رها شده بود، بیان می‌کرد که در هنگام پخش این برنامه من اشکالات و نقدها را تصدیق می‌کردم؛ ولی به علت حب و محبتی که در دلم در شاگردی و یادگیری این علوم داشتم، استاد خودم را مصداق این انحرافات تلقی نمی‌کردم با اینکه این انحرافات و نقدهای برنامه شوک بر او هم وارد بود. انگار یک پرده روی چشم من افتاده بود و حقیقت را واضح نمی‌دیدم. اما بعد از اینکه از این فضای احساسی و دلبستگی خارج شدم، متوجه وارد بودن انتقادات به استادم و همچنین کژکاری معرفتی خود گشتم.

همچنین باید گفت داشتن سن کم هم مزید بر علت است، چون در این سنین هیجانات بر تعقل غلبه دارد و موجب کژکاری معرفتی می‌شود؛ ازاین‌رو برای برخی مشاغل سن بالای چهل سال در نظر گرفته می‌شود تا انسان به‌اصطلاح از لحاظ رشد عقلی پخته شود و تحت‌ تأثیر هیجانات و احساسات کمتری قرار بگیرد. باید بدانیم دوست داشتن، در مواقعی باعث کژکاری معرفت‌شناختی شده و در بررسی‌ها، باید این عامل تأثیرگذار در نتیجه یک تحلیل  و بررسی مورد توجه و کنترل قرار گیرد.

این عامل سوگیری، باعث می‌شود در مواقعی افراد، انحرافات در اطراف خود را تشخیص ندهند یا نتوانند انحرافات راقبول کرده و یا مصداقش را تصدیق کنند. ازاین‌رو این موضوع مهمی در مواجهه با پیروان فرق، ادیان و... نیز می‌باشد.

محمد جواد نصیری

 

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.