توهین به حضرت زهرا (س) به دلیل واهی
با استناد به یک گزارش غیرمعتبر تاریخی، در فضای مجازی به حضرت زهرا سلاماللهعلیها توهین کردهاند و حضرت را شایسته الگو قرار دادن ندانستهاند؛ در حالی که این گزارش که از سرنوشت مادر محمد بن حنفیه سخن میگوید، مخالف نظر بسیاری از محدثین و تاریخنگاران اسلامی است.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در شبکههای اجتماعی، گزارشی تاریخی را مستمسک توهین به حضرت زهرا سلاماللهعلیها کردهاند. در یک کلیپ، قسمتی از یک کتاب نشان داده شده و ترجمه آن، به این صورت بیان میشود: «امیرالمؤمنین علیهالسلام از یمن، دختری را به عنوان کنیز به مدینه میآورد و آن را به حضرت زهرا سلاماللهعلیها هدیه میکند؛ حضرت این کنیز را به مکمل غفاری میفروشد».[1] شبههکننده در ادامه میگوید به حضرت زهرا سلاماللهعلیها بنگرید! وی برده فروش بود و از این راه کاسبی میکرد. آیا شما حاضرید یک برده فروش، الگوی شما باشد؟
در پاسخ به این شبهه باید گفت که مگر کسی یک کنیز هدیه بگیرد و آن را بفروشد، آیا کاسبی او از این راه است؟ آیا جرمی انجام داده و نمیتواند الگو باشد؟ درباره بردهداری در مقاله «راهکارهای اسلام برای حذف بردهداری»، «تلاش پيامبر اكرم برای از بین بردن نظام بردهداری» و «مبارزه پیامبر اسلام(ص) با بردهداری» آمده است که چرا اسلام نمیتوانست به یکباره بردهداری را کنار گذارد و چه کارهایی انجام داد که با حفظ بردهداری، این پدیده به حداقل برسد.
پاسخ دیگری میتوان به این شبهه سخیف داد و آن این است که مگر هر متنی در یکی از کتابها نقل شده، میتواند به عنوان ایراد، مطرح شود؟ در این کلیپ که تصویر یک صفحه از کتابی را نشان داده، هم ترجمه ذکر شده ناقص است، هم این گزارش تاریخی، سند درستی ندارد و هم اینکه از کتاب معتبری نقل نشده است. اقوالی بر خلاف این گزارش تاریخی نیز وجود دارد که کل این داستان را زیر سؤال میبرد.
ابتدا باید مشخص شود که مطلب نقل شده از کتاب «سرالسلسله العلويه»، چه بود؛ این عبارت در شرح حال محمد بن حنفیه است. در این قسمت آمده است که از اسماء بنت عُمیس روایتی نقل شده است که گفت: حنفیه را زنی سبزه و زیباموی دیدم؛ امیرالمؤمنین علیهالسلام، هنگامِ باز آمدن از یمن، در «ذو المجاز»[2] او را خرید و به حضرت فاطمه سلاماللهعلیها هدیه کرد. حضرت زهرا سلاماللهعلیها آن را به مکمل غفاری فروخت و «عونه» دختر این زن از «مکمل غفاری» است که از طرف مادر با محمد حنفیه، خواهر به حساب میآید. ابویقظان گفته است که این زن، همان خوله دختر جعفر بن قیس بن مسلمه است.[3]
بنابر نقل این کتاب، خوله، مادر محمد بن حنفیه در زمان رسول خدا صلیاللهعلیهوآله در نزدیکی مدینه، توسط امیرالمؤمنین علیهالسلام خریداری شد و به حضرت زهرا سلاماللهعلیها هدیه شد و حضرت او را فروخت. اما دیدگاه دیگر مورخین این است که «خَولَه» از اسرای جنگ یمامه است. این جنگ در زمان ابوبکر بود و در آن زمان، حضرت زهرا سلاماللهعلیها به شهادت رسیده بود. بسیاری از علمای اهلسنت نوشتهاند که در جنگ با مُسَیلِمه کذاب، میان بنیحنیفه و ابوبکر، «خوله» به اسارت درآمد.[4]
بنابراین گزارش بدون سند نقل شده در شبهه که مادر محمد بن حنفیه را از اسرای یمن دانسته، در مقابل گزارش محدثان و مورخان اسلامی که اسارت او را پس از شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها دانسته، تاب مقاومت ندارد؛ پس این شبهه، وارد نیست و از اساس باطل است.
پینوشت:
[1]. سرالسلسله العلويه، سهل بن عبدالله بخاری، ص۸۱.
[2]. ذوالمجاز: نام بازاری در دوره جاهلی، که در یک فرسخی عرفات، هشت روز برپا میشد. معجم البلدان، ج۵، ص۵۵.
[3]. سرالسلسله العلويه، سهل بخاری، ص۸۱.
[4]. تاریخ دمشق، ابنعساکر، ج۵۴، ص۳۲۳؛ سیر اعلام النبلاء، ذهبی، ج۴، ص۱۱۰ و شرح نهج البلاغه، ابن ابیالحدید، ج۱، ص۲۴۴ - ۲۴۵.
«ابوبکر، مادر محمد بن حنفیه را به علی علیهالسلام داد». الطبقات الکبری، ابنسعد، ج۵، ص۹۱.
««خَولَه» در زمان ابوبکر و در واقعه ردّه، توسط سپاه خالد، از «بنیحنیفه» به اسارت درآمد و سهم علی علیهالسلام شد و محمد بن حنفیه را به دنیا آورد». البدایة و النهایه، ابنکثیر، ج۷، ص۳۳۲.
«بنی اسد بن خزیمه، بر بنیحنیفه یورش آوردند. خَولَه دختر جعفر را اسیر کردند و در آغازِ خلافت ابوبکر، او را به مدینه آوردند و به علی علیهالسلام فروختند. خبر این ماجرا، به قوم خَولَه رسید، در مدینه پیش علی علیهالسلام آمدند و خَولَه را شناختند و آن حضرت را به موقعیتی که خَولَه نزد آنان داشت، باخبر ساختند. علی علیهالسلام او را آزاد کرد و مَهری برایش گذاشت و عقدش کرد. خَولَه از علی علیهالسلام، محمد بن حنفیه را به دنیا آورد و علی علیهالسلام، کنیه او را ابوالقاسم نهاد». انساب الأشراف، بلاذری، ج۲، ص۴۲۲.
«خَولَه، کنیزی از اسیران «یمامه» بود که به دست علی علیهالسلام افتاد. وی کنیز بنیحنیفه و از سیاهان سِندی به شمار میآمد و از بنیحنیفه نبود. خالد بن ولید، با آنها بر گرفتنِ برده، مصالحه کرد، نه اینکه خودشان را به بردگی گیرد». المعارف، ابنقتیبه، ص۲۱۰.
افزودن نظر جدید