شکنجه و قتل بهائیان روسیه و سکوت تشکیلات بهائیت
نویسنده کتاب سالهای سکوت معتقد است بهائیان، روزهای سیاهی را پس از سقوط امپراطوری تزاری در روسیه از سر گذراندهاند؛ روزهای توأم با شکنجه، اخراج و اعدامی که تشکیلات بهائیت ترجیح داد بایکوت خبری شود. این درحالیست که تشکیلات بهائیت همواره با دروغ و بزرگنمایی تلاش دارد تا سیمایی تاریک از ایران و شیعه به جهانیان ارائه دهد.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از نکات تأسفبار در تاریخ بهائیت، سکوت و کتمان کردن کشتار بهائیان و حذف وحشتناکی است که در روسیه علیه تشکیلات بهائی رقم خورد. تشکیلات بهائی اصرار دارد مخالفین خود را فقط ایرانی و شیعیان جلوه دهد، تا به آرمان حذف شیعه و اشغال ایران نزدیک شود.
در ادامه، نمونههایی از شکنجهها، حذف اعضاء و رهبران بهائیت در روسیه که توسط حکومت بیدین آن کشور صورت گرفت و تشکیلات بهائیت صدایش هم در نیامد و حتی از انتشار عمومی آنها و عدالتخواهی صرفنظر کرد را میخوانیم:
«سید مهدی گلپایگانی رئیس محفل عشق آباد»: اسدالله علیزاد نویسندهی کتاب سالهای سکوت، درباره سرنوشت او مینویسد: او شبانه توسط اداره سیاسی بازداشت شد، متحمل آسیب و صدمه شد، در سردخانه اجساد حبس شد و در نهایت پس از چند روز، به کام مرگ کشیده شد.[1]
اسدالله علیزاد همچنین از بازداشت و شکنجه «پسر ارشد طرازالله و چهار داماد او» در روسیه سخن میگوید؛ صدای درد و آهی که تشکیلات بهائیت هیچ گاه اجازه نداد تا شنیده شود.[2]
به اعتراف نویسنده بهائی کتاب سالهای سکوت، خود او هم در روسیه حبس و زندانی شد؛ آن هم در مجاورت چاه فاضلابِ بدون عایق، به گونهای که در زمان حبس بوی آمونیاک بیداد میکرد. او همچنین به همراه سایر زندانیان در محیط کوچکی که فقط یک وجب و پنج انگشت فضا برای خواب هر نفر در اختیار بود، حبس خود را گذراند.[3]
برخی بهائیان در روسیه گرفتار کار اجباری شدند؛ در شرایطی که نه لباس گرمی در دمای منفی ۵۳ در اختیار داشتند [4] و نه اجازه شستن لباسهای خود در زندان، آن هم به مدت ۲۲ ماه را یافتند. بهائیانی که حتی با تشنگی شکنجه شدند، اما صدایی از تشکیلات بهائیت در حمایت از آنان در نیامد.[5] عباس زین رئیس محفل روحانی بهائیان، بر اثر شکنجه به خونریزی داخلی و طولانی مدّت مبتلا شد.[6] بهائیان در این مدت در روسیه نه فقط در هوشیاری شکنجه میشدند، کتک میخوردند و توهین میدیدند، بلکه حتی در زمان بیهوشی و بیحالی هم معاف از شکنجه و توهین نبودند.[7]
یکی دیگر از آزارهایی که بهائیان در روسیه دیدند، ضبط لوازم منزل آنها توسط حکومت بود.[8] از دیگر شکنجههای بهائیان در روسیه، شکنجه روحی بود، به گونهای که بارها نیمه شب جهت اعدام آنها را به خارج از شهر برده و مجبورشان میکردند قبر خود را بکنند، اما در لحظه آخر به آنها فرصت دوباره داده میشد.[9] «خانم سینازاد» معلم مدرسه دخترانه بهائی، یکی دیگر از بهائیان عشق آباد بود که بر اساس گزارش کتاب سالهای سکوت، اداره سیاسی روسیه در ساعت 3 صبح وارد منزلش شده، او را بازداشت و به اداره سیاسی بردند. در زمان بازداشت و هنگامی که ایشان 60 سال سنّ داشت، توسط مأموران روس، با آب جوش مقعدش تنقیه شد.[10] حتی فرزندان خانم سینازاد هم به جرم بهائی بودن از دانشگاه اخراج شدند؛ در شرایطی که یکی از آنان به نام اشراق الله، تنها سه ماه تا دریافت دانشنامه دکترای پزشکی فاصله داشت.[11]
با این حال، آیا تاکنون صدایی از مظلومیت بهائیان روسیه به گوشتان خورده؟ بیشک خیر، چون بهائیت نمیخواهد که بشنوید؟ به راستی، کدامیک از این شکنجهها بر روی بهائیان در ایران انجام شده که تشکیلات بهائیت دنیا را علیه کشورمان بسیج کند؟ هرچند که قتل و شکنجهی بهائیان میتوانست محصول خیانت آنان باشد، اما دلیل سکوت تشکیلات بهائیت در قبال نقض فاحش حقوق انسانی بهائیان در روسیه چه بود؟ به راستی چرا بهائیت فقط ایرانیها و شیعیان را ظالم و خونخوار معرفی میکند؟
پینوشت:
[1]. اسدالله علیزاد، سالهای سکوت، ص ۱۳، پ ۱، خ ۴.
[2]. همان، ص ۳۹، پ ۳، خ ۱.
[3]. همان، ص ۶۲.
[4]. همان، ص ۱۳۴، پ ۳ و ص ۱۳۵.
[5]. همان، صص 70-69-68.
[6]. همان، ص ۹۰، پ ۲.
[7]. همان، ص ۸۹ و ۹۰.
[8]. همان، ص ۴۲، پ ۴.
[9]. همان، ص ۹۰، پ ۱، خ ۱۰.
[10]. تنقیه یعنی ورود مایع به روده بزرگ جهت پاک کردن روده از آلودگی. همان، ص ۹۹.
[11]. همان، ص ۲۵، پ ۲، خ ۹.
افزودن نظر جدید