غیب گوئی و قدرت اجنه
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ برخی افراد به شدت از نام اجنه و ساحران میترسند و این ترس، عاملی برای تسلط شیادان و کلاهبردارن بر آنان میشود. اصطلاح «از ما بهتران» را به کار میبرند و این موجودات را دارای قدرتهای بزرگ و شکست ناپذیر میپندارند؛ این افراد غافل هستند که القای ترس و وحشت باعث تهییج هیجان و غلیان عواطف شده و فرد را در حالتی قرار میدهد که قوه عقلانی و قلبی(الهی) او ضعیف شده و موجبات تسلط دیگری برخود را فراهم میکند.
در جریان داستان حضرت موسی (علیه السلام) ساحران دقیقاً از ایجاد ترس در قلب مردم استفاده کرده و توانستند به اهداف شوم خود برسند: « قَالَ أَلْقُوا ۖفَلَمَّا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ وَاسْتَرْهَبُوهُمْ وَجَاءُوا بِسِحْرٍ عَظِيمٍ؛ [1] (موسی علیه السلام) گفت: شما بیندازید. هنگامی که انداختند، چشم های مردم را جادو کردند و آنان را سخت ترساندند، و جادویی بزرگ و شگفت آور به میان آوردند.»
برای رفع توهم قدرتمندی این موجودات و ساحران باید به این نکته توجه کنیم که خالق جن و انس خداست و قدرت مطلق هم از آن خداست و هیچ نیرو و قدرتی بر قدرت حق تعالی قدرت غلبه ندارد، هرگاه انسان دچار ترس شود باید به خداوند توجه و استعاذه کند؛ یعنی به خداوند پناه ببرد. آیه دوازدهم سوره مبارکه جن همین نکته را بیان میکند: «وَأَنَّا ظَنَنَّا أَنْ لَنْ نُعْجِزَ اللَّهَ فِي الْأَرْضِ وَلَنْ نُعْجِزَهُ هَرَبًا؛ [2] و اینکه ما یقین داریم که هرگز نمی توانیم خدا را در زمین عاجز و درمانده کنیم و هرگز نمیتوانیم (با گریختن و فرار) از دسترس قدرت او بیرون رویم.» جنیان بیان میکنند که قدرت برتر از آن خداست و در مقابل قدرتحق عاجز هستند.
برخی مردم هم معتقد هستند که اجنه کاملاً بر غیب اطلاع دارند، این باور نیز باعث شده است که به سمت ارتباط با این موجودات بروند، این باور نیز غلط است. جنیان بر غیب مطلق علم و اطلاع ندارند: « عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَىٰ غَيْبِهِ أَحَدًا، إِلَّا مَنِ ارْتَضَىٰ مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا [3] (او) دانای غیب است و هیچ کس را بر غیب خود آگاه نمی کند، مگر پیامبرانی را که (برای آگاه شدن از غیب) برگزیده است، پس نگهبانانی (برای محافظت از آنان) از پیش رو و پشت سرشان می گمارد.»
روایت شده: «...(حضرت سلیمان علیهالسّلام) در یکی از صبحها گیاه تازهای را دید، کنارش رفت و پرسید: «نامت چیست؟» پاسخ داد «خرنوب» سلیمان (علیهالسّلام) پرسید: «برای چه آفریده شدهای؟» خُرنُوب گفت: «برای ویران کردن.» (با ریشههایم زیر ساختمانها میروم و آن را خراب میکنم.) سلیمان (علیهالسّلام) دریافت که مرگش نزدیک شده است، به خدا عرض کرد: «خدایا! مرگ مرا از جنّیان بپوشان، تا هم بنای ساختمان مسجد را به پایان برسانند، و هم انسانها بدانند که جنّها علم غیب نمیدانند.» سلیمان (علیهالسّلام) به محراب و محل عبادت خود بازگشت و در حالیکه ایستاده و بر عصایش تکیه داده بود، از دنیا رفت. مدّتی به همان وضع ایستاده بود و جنّها به تصوّر این که او زنده است و نگاه میکند، کار میکردند. سرانجام موریانهای وارد عصای او شد و درون آن را خورد. عصا شکست و سلیمان (علیهالسّلام) به زمین افتاد. آن گاه همه فهمیدند که او از دنیا رفته است.[4]
جنیان بر غیب به معنای حقیقی اطلاعی ندارند، بلکه آنها اموری که برای ما غیب است و برای آنها آشکار است را غیب میدانند، مثلاً کسی بالای کوه ایستاده و میبیند که یک اتومبیل از 20 کیلومتر دورتر به سمت ما میآید. به پایین کوه آمده و خبر میدهد تا 20 دقیقه دیگر اتومبیلی به اینجا خواهد رسید، مخاطبان فکر میکنند او علم غیب دارد. جنیان نیز چنین قابلیتی دارند. انسان عاقل برای منفعت اندک نباید باارزش ترین چیز خودیعنی سلامت معنوی و جسمانی خود را به خطر بیندازد.
پینوشت:
[1]. قرآن کریم، سوره مبارکه اعراف، آیه 116
[2]. قرآن کریم، سوره مبارکه جن، آیه 12
[3]. قرآن کریم، سوره مبارکه جن، آیه 26 و 27
[4]. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۴، ص۱۴۱-۱۴۲
محمد جواد نصیری
افزودن نظر جدید