رویکرد افراطی برقعی در مسئله توسل
«سید ابوالفضل برقعی» یکی از چهرههای شاخص جریان انحرافی و افراطی قرآنیون است که شیعه را به خاطر اعتقاد داشتن به مسائلی همچون مسئله توسل، مشرک دانسته است؛ این درحالی است که این اعتقاد شیعه، برگرفته از آیات قرآن و روایات وارد از جانب اهلبیت عصمت و طهارت است.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ «سید ابوالفضل برقعی» یکی از چهرههای شاخص جریان انحرافی و افراطی قرآنیون است که حیات علمی او از دو بخش تشکیل شده است؛ برقعی در نیمه اول عمرش، مطالبی را همسو با تفکرات شیعه مینوشت؛ اما با مطالعه کتاب «منهاج السنة النبویة فی نقض کلام الشیعة و القدریه» از ابنتیمیه که حاوی انتقادات شدید به شیعه است موجب شد تا برقعی در نیمه دوم عمر خود مدعی شود، در شیعه، خرافات زیادی وجود دارد که خلاف متون دینی است.
از جمله مسائلی که برقعی آن را نقد و حکم به شرک شیعیان کرده است، اعتقاد به مسئله توسل است.[1] وی در یکی از آثارش در نقد این مسئله مینویسد: «با توجه به آنچه در روایات آمده، جابر بن عبدالله روز اربعین به زیارت قبر امام حسین علیهالسلام رفته و سلام میکند و چنان که در کتب محدثین آمده، سه بار ایشان را صدا زده و میگوید یا حسین، سپس این چنین میگوید: «حبیب لا یجیب حبیبه»: دوستی که جواب دوست خود را نمیدهد، سپس میگوید: چگونه میتوانی جواب مرا بدهی، درحالی که رگهای گردن تو پاره شده و سرت از تنت جدا گشته است. آیا جابر به اندازه شیعهنمایان زمان ما، اطلاع ندارد که میگوید امام حسین علیهالسلام جواب سلام او را نمیدهد؟»[2]
برقعی معتقد است، چون اموات گوش ندارند، صدای ما را نمیشنوند؛ طرح این ادعا از جانب «برقعی» در صورتی است که در قرآن کریم، آیاتی وجود دارد که گواهی میدهد ارتباط بشر با گذشتگان بعد از مرگ، همچنان باقی است و هنوز این پیوند قطع نشده است؛ به عنوان مثال خداوند میفرماید: «وَاسْأَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رُسُلِنَا أَجَعَلْنَا مِنْ دُونِ الرَّحْمَنِ آلِهَةً یُعْبَدُونَ»؛[3] «از رسولانی که پیش از تو فرستادیم بپرس؛ آیا غیر از خداوند رحمان، معبودانی برای پرستش قرار دادیم؟!»
خداوند در این آیه، خطاب به پیامبر صلیاللهعلیهوآله میفرماید که از انبیاء قبل بپرس؛ حال اگر انبیاء قبل، قابلیت شنیدن صدای پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله را نداشته باشند، صدور این آیه و سخن خداوند خطاب به پیامبر صلیاللهعلیهوآله، لغو و بیهوده نخواهد بود؟!
این ادعای برقعی در صورتی صحیح خواهد بود که واقعیت انسان تنها همان بدن عنصری او باشد، زیرا در این صورت تردیدی نیست که بدن عنصری پس از چند صباحی متلاشی شده و به عناصر گوناگون تبدیل میگردد در این صورت قطعاً، اموات صدای زندگان را نخواهند شنید؛ اما این بر خلاف آیات قرآن است؛ زیرا آیات قرآن ثابت میکند که واقعیت انسان، همان روح او است که با بدن همراه است.
اینکه خداوند در سوره سجده میفرماید: «قُلْ یَتَوَفَّاکمْ مَلَکُ الْمَوْتِ الَّذِی وُکّلَ بِکُمْ ثُمَّ إِلَی رَبِّکُمْ تُرْجَعُونَ»؛[4] «بگو: فرشته مرگ که بر شما مأمور شده، (روح) شما را میگیرد؛ سپس شما را به سوی پروردگارتان باز میگردانند».
آیتالله مکارم شیرازی در تفسیر این آیه مینویسند: «... تصور نکنید شخصیت شما به همین بدن جسمانی شماست، بلکه اساس شخصیتتان را روح شما تشکیل میدهد و او محفوظ است؛ بگو: فرشته مرگ که بر شما مأمور شده، (روح) شما را میگیرد، سپس به سوی پروردگارتان بازگردانده میشوید».[5] بنابراین باید گفت که این ادعای برقعی خلاف صریح آیات قرآن است.
پینوشت:
[1]. برقعی، سید ابوالفضل، تابشی از قرآن، ج2، ص329.
[2]. برقعی، خرافات وفور در زیارات قبور، ص64.
[3]. سوره زخرف، آیه 45.
[4]. سوره سجده، آیه 11.
[5]. مکارم شیرازی، ناصر، برگزیده تفسیر نمونه، ج3، ص577.
افزودن نظر جدید