سید مصطفی طباطبایی و انکار علم غیب انبیا
سید مصطفی طباطبایی، از چهرههای شاخص جریان قرآنیون، منکر علم غیب انبیاء الهی است؛ در حالی که آیات متعددی از قرآن، گواهی میدهند که خداوند چنین علمی را در اختیار پیامبران و پیشوایان الهی قرار داده است.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در سدههای اخیر در ایران، جریانهای اصلاحگر دینی به وجود آمدند که هر کدام روشها و مبانی خاصی برای اصلاحگری داشتند. یکی از این جریانها، جریان قرآنیون شیعی است. «سید مصطفی حسینی طباطبایی » که متولد 1314 شمسی است، یکی از افراد این جریان است. آنان کسانی هستند که برای احادیث، اهمیت لازم را قائل نمیشوند و بسیاری از احادیث را جعلی و غیرصحیح میدانند. برخی از آنها، تعداد محدودی از احادیث را صحیح میدانند و برخی دیگر، هیچ حدیثی را صحیح نمیدانند و فقط قرآن را ملاک اعتقاد و عمل میدانند.
حسینی طباطبایی منکر علم غیب انبیا و رسولان الهی شده است. وی در یکی از آثار خود، با استناد به آیه 112 سوره شعراء[1] ادعا میکند که این آیه، عدم علم حضرت نوح علیهالسلام را میرساند. با استناد به آیه 25 سوره ذاریات[2] ادعا میکند که آیه مورد نظر، عدم شناخت حضرت ابراهیم علیهالسلام را نسبت به فرشتگان الهی میرساند و همچنین با استناد به آیه 101 سوره توبه[3] ادعا میکند که این آیه، نشاندهنده عدم علم سول خدا صلیاللهعلیهوآله نسبت به منافقان مدینه است.
سید مصطفی طباطبایی در ادامه مینویسد که این آیات اثبات میکند که رسولان الهی و حتی رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله فاقد علم غیب بوده و در دنیا دانش محدودی داشتهاند. سپس میگوید وقتی در دنیا علمشان محدود باشد، مسلماً در جهان دیگر، ناآگاهتر خواهند بود.[4]
این در حالی است که آیات متعددی از قرآن، گواهی میدهند که خداوند چنین علمی را در اختیار پیامبران و پیشوایان الهی قرار داده است. خداوند متعال در سوره جن میفرماید: «عالِمُ الْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلی غَیْبِهِ أَحَدا إِلاَّ مَنِ ارْتَضی مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ یَسْلُکُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً»؛[5] «خداوند از تمام امور پنهانی آگاه است و هیچ کس را از علم غیب خود آگاه نمیکند، مگر رسولانی که مورد رضایت او هستند».
علاوه بر این، آیات دیگر نیز وجود دارد که دلالت بر احاطه پیامبران بر علم غیب دارد؛ به عنوان مثال، خداوند در سوره آلعمران، به اوصاف و معجزات حضرت مسیح علیهالسلام اشاره کرده است و علم غیب را از جمله این اوصاف قرار داده است. خداوند متعال میفرماید: «... وَأُنَبِّئُکُمْ بِمَا تَأْکُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِی بُیُوتِکُمْ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیةً لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ»؛[6] «و به شما (از غیب) خبر دهم که در خانههایتان چه میخورید و چه ذخیره میکنید. این معجزات برای شما حجّت و نشانه (حقانیت من) است، اگر اهل ایمان هستید». این فراز از آیه که حضرت عیسی علیهالسلام میگوید: «وَأُنَبِّئُکُمْ بِمَا تَأْکُلُونَ ... من شما را از آنچه میخورید و در خانهها ذخیره میکنید، خبر میدهم»، دلالت بر علم غیب نبی دارد.
در نتیجه باید گفت که این ادعای سید مصطفی طباطبایی (نفی علم غیب برای انبیاء الهی) با آیات کلام الله نقض میشود.
پینوشت:
[1]. «قَالَ وَمَا عِلْمِی بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ»؛[شعرا/112] «نوح گفت: مرا چه کار که افعال و احوال پیروانم را بدانم (که از طبقه عالی یادانیاند)؟»
[2]. «إِذْ دَخَلُوا عَلَیْهِ فَقَالُوا سَلَامًا قَالَ سَلَامٌ قَوْمٌ مُنْکَرُونَ»؛[ذاریات/25] «هنگامی که بر او وارد شدند و سلام گفتند و او جواب سلام گفت و فرمود که شما مردمی ناشناس هستید».
[3]. «وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِینَةِ مَرَدُوا عَلَی النِّفَاقِ لَا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ»؛[توبه/101] «و بعضی اهل شهر مدینه هم منافق و بر نفاق ماهر و ثابتاند که تو از آنها آگاه نیستی، ما از آنها آگاهیم».
[4]. طباطبایی، سید مصطفی، خیانتی در گزارش تاریخ، ص306.
[5]. سوره جن، آیه 26و27.
[6]. سوره آلعمران، آیه 49.
افزودن نظر جدید