اگر امیرالمؤمنین (ع) بیعت می‌کرد، حضرت زهرا (س) شهید نمی‌شد!

  • 1402/09/20 - 10:05

برخی گفته‌اند که پیامبر (ص) سفارش به صبر کرده بود؛ چرا امیرالمؤمنین (ع) از ابتدا بیعت نکرد تا جان حضرت زهرا (س) نیز به خطر نیفتد؛ پاسخ این است که سفارش حضرت، عدم قیام بود و بیعت نکردن امیرالمؤمنین(ع) پس از استقرار حکومت، برای آنان اهمیتی نداشت؛ اهمیت یافتن بیعت حضرت، دفعی اتفاق افتاد و گمان می‌شد بدون بیعت، مشکلی رخ نمی‌دهد.

علی بن ابی‌طالب

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از شبهاتی که پیرامون شهادت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در فضای مجازی منتشر شده است این است که شخصی به یکی از معتقدان شهادت حضرت گفت، اگر مأموران حکومتی جلوی خانه هر کسی بیایند و تهدید کنند که یا فلان کار را انجام بده یا تو را می‌کشیم، چه خواهد کرد؟ وی گفت: آنچه خواسته‌اند، انجام می‌دهد و جان خود و خانواده‌اش را حفظ می‌کند. آن فرد گفت: چرا حضرت علی علیه‌السلام بیعت نکرد و جان خودش و همسرش را حفظ نکرد؟ چرا کاری مخالف منطق و عقل را به حضرت، نسبت می‌دهید؟ آن فرد پاسخی برای این اشکال نداشت!

آن شخص گفت: حضرت علی علیه‌السلام در آن زمان که یاور نداشت و پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله هم به او سفارش کرده بود که در صورت نداشتن یاور، جان خودت و اهل بیتت را حفظ کن. به نظر می‌آید که در چنان شرایطی، حضرت باید قبل از همه می‌رفت و بیعت می‌کرد. هم از جان خودش حفاظت می‌کرد و هم از جان همسرش. اگر امیرالمؤمنین علیه‌السلام بیعت می‌کرد، حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها به شهادت نمی‌رسید!

درباره این اشکال که به منظور انکار شهادت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها طراحی شده است باید گفت که این نظرِ به ظاهر منطقی، دقیق نیست. اتفاقات پیش‌آمده پس از رحلت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله و هجوم به خانه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها، یک مرتبه نبود و در کتب فریقین، با اختلافاتی نقل شده که نشانگر خلط بین هجوم‌ها است.

مأموران حکومت، چند مرتبه به در خانه حضرت آمدند؛ مرتبه اول عده‌ای در این خانه متحصن شده بودند که عمر قسم یاد کرد که اگر این افراد خانه را ترک نکنند، خانه را با اهلش به آتش می‌کشد. این جریان با رحلت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله، فاصله چندانی نداشت و پس از این ماجرا، آن افراد خانه را ترک کردند.

در آن هنگام نهضت و قیام حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها علیه حکومت غاصب، آغاز گردید و شبانه به در خانه انصار رفته و از آنان کمک می‌خواستند که تعداد کمی حاضر به کمک شدند. مراحل بعدی قیام حضرت نیز در حال اجرا بود؛ در این زمان، معنی صبر کردن که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله به امیرالمؤمنین علیه‌السلام توصیه کردند، این نبود که با غاصبان بیعت کنند، بلکه به دلیل نداشتن یاور، سفارش شدند که علیه حاکمان قیام نکنند که این امر هم محقق شد و مبارزه منفی با غاصبان، (با وجود سکوت امیرالمؤمنین علیه‌السلام) توسط حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها ادامه یافت.

اتفاقاً بیعت نکردن امیرالمؤمنین علیه‌السلام با خلفا با اتکای به حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها و خواست ایشان بود؛ بخاری می‌نویسد: «اما وقتی حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها از دنيا رفت، مردم از او روی گرداندند و اينجا بود كه خواستند علی علیه‌السلام با ابوبكر مصالحه و بيعت كند. حضرت علی علیه‌السلام در اين شش ماه كه حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها زنده بود، با ابوبكر بيعت نكرد».[1] در آن زمان که نهضت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها بر مسلمانان مدینه تأثیری نداشت و امیرالمؤمنین علیه‌السلام نیز ساکت بودند و قیام نکردند، عدم بیعت امیرالمؤمنین علیه‌السلام برای حاکمانی که حکومتشان مستقر شده بود، اهمیتی نداشت.

بیعت حضرت زمانی با اهمیت شد که عده‌ای به جهت دفاع از حق امیرالمؤمنین علیه‌السلام (بریده و 80 نفر از قبیله بنی‌اسلم) پس از حدود 50 روز بعد از رحلت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله قیام کردند. در این زمان بود که به خانه حضرت هجوم آوردند و فاجعه به بار آمد و پس از آن امیرالمؤمنین علیه‌السلام را به مسجد، جهت بیعت با ابوبکر بردند.

گزارشاتی که در تاریخ از این قضیه نقل شده، به این صورت است که حضرت علی علیه‌السلام می‌فرماید: «مرا از خانه‌ام کشان‌کشان به مسجد بردند؛ آن گونه‌ای که شتر را مهار می‌زنند و هرگونه فرار و اختیار را از او می‌گیرند».[2] ابن‌قتیبه می‌نویسد: «در مسجد به امیرالمؤمنین علیه‌السلام گفتند با ابوبکر بیعت کن! حضرت فرمود: اگر بیعت نکنم، چه می‌شود؟ گفتند: قسم به خدایی که شریک ندارد، گردنت را می‌زنیم. فرمود: در این هنگام، بنده خدا و برادر پیامبر را کشته‌اید! ابوبکر ساکت شد و چیزی نگفت»[3] و مسعودی نیز نقل کرده که امیرالمؤمنین علیه‌السلام را کشان‌کشان به سمت ابوبکر بردند و گفتند باید بیعت کنی! دست علی علیه‌السلام مشت شده بود؛ سعی کردند تا مشت حضرت را باز کنند و در درون دست ابوبکر قرار دهند، نتوانستند. ابوبکر جلو آمد و دست خود را بر روی دست بسته امیرالمؤمنین علیه‌السلام به عنوان بیعت کشید.[4] این قضیه نیز به سرعت اتفاق افتاد و این‌گونه نبود که گفته شود اگر از اول حضرت بیعت می‌کرد، سفارش پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله را عمل کرده و نجات می‌یافتند.

پی‌نوشت:
[1]. صحيح بخاری، بخاری، ج5، ص139.
[2]. نهج البلاغه، نامه28.
[3]. الامامة والسیاسة، ابن قتیبه دینوری، ص30.
[4]. اثبات الوصیة، مسعودی، ص146.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.