تحقیق علمی در خرافات صحیح بخاری
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ اخیراً در دانشگاه دولتی «سیدی محمد بن عبدالله» که در سال 1975 در مراکش تأسیس شد، پایان نامه فوق لیسانس با موضوع زیر سؤال بردن مهمترین کتاب حدیثی اهل سنت «صحیح بخاری» با عنوان «الفکر الخرافی فی التراث الاسلامی (صحیح البخاری انموذجا)» جنجال گستردهای در جهان عرب به راه انداخته است؛ این پایان نامه که صحت روایات کتاب بخاری را به چالش کشیده است؛ خشم و اعتراض برخی چهرههای اهل سنت را برانگیخته است.
از طرف شیعه ایراداتی نسبت به این کتاب گرفته شده و مقالاتی همچون «ارزیابی روایتهای تاریخی بخاری ناظر بر سیرۀ اعتقادی و فقهی پیامبر(ص) در پیش و پس از بعثت»، «اخبار خرافی در صحیحین بخاری و مسلم»، «بررسی روایات تاریخ نگارش قرآن در صحیح بخاری»، «نگاهی به صحیح بخاری»، «پایان نامه نقد و بررسی محتوایی احادیث توحیدی صحیح بخاری» ... و نیز کتابهایی مانند «سیری در صحیحین» و «بررسی و نقد صحیح بخاری» نوشته شده و این کتاب از دیدگاه تاریخی، روایی، فقهی و کلامی مورد نقد و بررسی قرار گرفته است؛ اما از طرف اهل سنت، انتقادات کمی به این کتاب شده که به آن اعتنایی نکردهاند؛ مثلاً دکتر یوسف فاوزی در مقاله مفصلی، صحیح بخاری را کتابی خرافاتی دانسته است یا جمال البنا برادرِ حسن البنا بنیانگذار و رهبر اخوان المسلمین مصر در کتابی به نام «تجريد البخاری و مسلم من الاحاديث التی لا تُلزم» 653 روایت بخاری را مورد نقد قرار داده است.
حتی آمده است که عقیلی از علمای جرح و تعدیل اهل سنت میگوید: «بخاری پس از نوشتن صحیح بخاری، آن را به علی بن مدینی، یحیی بن معین، احمد بن حنبل و عدهای دیگر از علمای اهل سنت عرضه کرد؛ این افراد پس از بررسی کتاب بخاری، چهار روایت آن را صحیح ندانستند.»[1] که این تأیید ضمنی صحیح بخاری است.
ابن حجر عسقلانی از شارحان مهم صحیح بخاری، در مقدمه طولانی که درباره صحیح بخاری نگاشته، درباره روایات ضعیف صحیح بخاری آورده است: «بخاری در کتاب صحیحش 110 حدیث معلل، مشکلدار، ضعیف و مخدوش را نقل کرده است.»[2] وی نام بیش از 300 راوی صحیح بخاری و مشایخ بخاری که از سوی علمای جرح و تعدیل، تضعیف شده، و مورد طعن قرار گرفتهاند را ذکر کرده است[3] ولی با این حال به کلیت صحت صحیح بخاری معتقد است.
ابنهمام حنفی نیز از کسانی است که صحت همه روایات صحیح بخاری و صحیح مسلم را نپذیرفته و میگوید: «کسانیکه گمان میکنند، صحیحترین احادیث، روایات نقل شده توسط صحیح بخاری و مسلم است، این فکر، زورگویی و باطل است و پیروی از این گفتهها جایز نیست.»[4] برخی روایات صحیح بخاری و صحیح مسلم نیز توسط علمای اهل سنت ازجمله باقلانی، جوینی، غزالی، داودی مورد پذیرش واقع نشده است، مانند روایت مربوط به اعتراض خلیفه دوم به پیامبر در رابطه با نماز ایشان به جنازه عبدالله بن ابی منافق.[5]
اما در هر صورت، قاطبه اهل سنت پذیرفتهاند که تمام احادیث صحیح بخاری صحیح است و سخنان علمایی از اهل سنت که به شخصیت بخاری انتقاد کردهاند توجیه شده، مثل انتقاد ذهلی نسبت به بخاری که آن را به این دلیل دانستهاند که ذهلی و اکثر متکلّمان، قائل به قدیم بودن لفظ قرآن بودند و مخالفان خود را مرتد میدانستند. اما بخاری قائل به مخلوق بودن لفظ قرآن بود، از این رو به بددینی متهم و شرکت در مجلسش ممنوع شد. به ادعای برخی، همه امت اسلامی در این امر اتّفاق نظر دارند که صحیحترین کتاب پس از قرآن مجید، صحیح بخاری و پس از آن صحیح مسلم است.[6]
شافعی هم که عنوان «اصح الکتب» را به «المُوَطَّأ» مالک داده، کلامش توسط ابن حجر توجیه شده و گفته هنگامی شافعی این حرف را زده که از صحیح بخاری و صحیح مسلم خبری نبود؛ در هر صورت، در میان اهل سنت هیچ کتابی به شهرت صحیح بخاری نیست و درباره آن، گاه چنان غلو کردهاند که آن را در ردیف قرآن دانسته و برایش فضایلی ذکر کردهاند.
مقبولیت و اعتبار صحیح بخاری از کثرت شروح و تعلیقات و حواشی آن نیز نمایان است و علمای اهل سنت در هر عصر برای درک بهتر این مجموعه حدیثی سعی فراوان کرده و شاید کمتر کتابی به اندازه آن، شرح و تعلیقه داشته باشد.
صحیح بخاری را هالهای از قداست فرا گرفته و کمتر کسی در صحّت احادیث آن و جرح راویانش جرأت تردید داشته و به نقل از ابوالحسن مقدسی آمده که هر کس در صف ناقلان احادیثِ صحیحین قرار گیرد، از هرگونه عیب و نقص و انتقاد مبراست.[7] بسیاری از حفاظ اهل سنت، تمامی احادیث صحیح بخاری و مسلم را بدون تأمل پذیرفتهاند و حتی تسلیم کامل در برابر احادیث مزبور را از اصول ایمان و ارکان اسلام تلقّی کردهاند.[8]
نووی به نقل از امام الحرمین گفته است که اگر کسی قسم بخورد که تمامی احادیث صحیحین مطابق با واقع و کلام رسول خداست، قسم او درست است، کفّارهای بر او نیست؛ زیرا همه امت اسلامی در صحت آن متفقند.[9]
اهمیت صحیح بخاری نزد اهل سنت، به حدی است که شخصیتی به نام محمد بن سلیمان الاشقر که تنها به یکی از روایات بخاری خرده گرفت، واکنشهای زیادی را در پیداشت. وی از علمای اهل سنت معاصر بود که در نابلس فلسطین به دنیا آمد؛ در دانشکده شریعت ریاض و دانشگاه الازهر مصر تحصیل کرد و رساله دکترای او با عنوان «افعال الرسول و دلالتها علی الاحکام الشرعیة» بود. او شاگرد شنقیطی، بن باز و عبدالرحمن افریقی بود و سالها در دانشگاه محمد بن سعود ریاض و دانشگاه اسلامی مدینه و در کشورهای کویت و اردن تدریس میکرد و از نویسندگان موسوعه فقهی وزارت اوقاف کویت است و بیش از 30 عنوان کتاب در فقه، اصول، حدیث و تفسیر قرآن نگاشته است؛ او روایتی از صحیح بخاری را تضعیف کرد تا جواز مشارکت زنان در مجلس شورا را اثبات کند؛ شیخ عبدالرحمن عبدالخالق، ابواسحاق حوینی، عدنان بن عبدالقادر و عبدالمحسن بن حمد العباد البدر ردی بر این نظریه او زدند. آنها که حتی رد کردن یک حدیث از صحیح بخاری را تحمل نکردند، این کتاب را صحیحترین کتاب مدون حدیثی دانسته و زوال عقل الاشقر را بر رد عدالت صحابه و صحیح بخاری ترجیح دادند.[10]
بنابراین طبیعی است که این پایان نامه را برنتابند و خشم و اعتراض علمای اهل سنت نسبت به مناقشه در صحیح بخاری به جنجال گسترده بدل شود.
پینوشت:
[1]. تهذیب التهذیب، ابن حجر عسقلانی، ج9، ص54.
[2]. هدی الساری مقدمه فتح الباری، ابن حجر عسقلانی، ص346.
[3]. همان، ص384.
[4]. اضواء علی السنة المحمدیة، محمود ابوریه، ص285.
[5]. فتح الباری، ابن حجر عسقلانی، ج8، ص338.
[6]. ارشاد الساری، قسطلانی، ج1، ص20.
شرح صحیح مسلم، نَوَوی ، ج1، ص14.
[7]. ارشاد الساری، قسطلانی، ج1، ص21.
[8]. اضواء علی السنة المحمدیة، محمود ابوریه، ص305.
[9]. شرح صحیح مسلم، نووی، ج1، ص19.
[10]. «زیر سؤال بردن یکی از احادیث صحیح بخاری، توسط عالم معاصر اهل سنت»
«رد نظریه الاشقر و دفاع از عدالت صحابه و صحیح بخاری»
افزودن نظر جدید