آیا کلام بشری می تواند مرجعی برای کلام الهی باشد؟
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در نظر مسیحیان کتابهایی که در مجموعه کتاب مقدس گنجانده شدهاند، وحی و الهام خدا هستند. پولس در این رابطه بهصراحت میگوید: «تمامی کتب از الهام خداست و بهجهت تعلیم و تنبیه و اصلاح و تربیت در عدالت مفید است». [دوم تیموتائوس 3 :16] در شورای ترنت هم بر اینکه خداوند خودش نویسنده حقیقی تمام کتب است، تأکید شده است.
عدهای اعتقاد دارند که خداوند واژههای مقدس را عیناً در ذهن نویسندگان قرار داده است. یک مبلغ مسیحی به نام دکتر بیلی گراهام کتاب مقدس را اینگونه توصیف میکند: «کتابی که خدا با استفاده از سی منشی نوشته است. گروهی دیگر از مسیحیان، همچون بسیاری از الاهی دانان کنونی بر این باورند که نویسندگان، الفاظ کتاب مقدس را خودشان خلق کردهاند؛ اما این در زمانی بوده که روح خدا بر آنها القا میشده است؛ زمانی که پردهها به کناری رفته حضور خدا را درک میکردهاند. گذشته از این اختلاف جزئی، مسیحیان مدعیاند که کتاب مقدس به الهام الهی تحقق یافته است.» [1]
اما حجیت و الهام این کتاب در قرون اخیر مورد تردید قرار گرفته و در عصر روشنگری (قرن 18) که بشر سبک تازهای برای آزمایش گزارهها پیش گرفت و عقلگرایی افراطی را معیار حقانیت میدانست، این کتب مورد انتقادات بیرحمانهای قرار گرفت. برخی از این انتقادات باعث ابداع الهیات جدیدی در مسیحیت امروزی شده است.
یکی از ایرادات وارده بر کتاب مقدس، ارجاع این کتاب که مدعی وحیانی بودن است، به نوشته های بشری. کتاب اول پادشاهان همانگونه که از عنوانش پیداست، به شرح ماوقع پادشاهان بنی اسرائیل پرداخته است. کتاب پادشاهان دوران سلطنت سلیمان نبی(صلی الله علیه و اله) را نقل کرده است. همچنین به تجزیه حکومت بنی اسرائیل به سرزمین شمالی و جنوبی اشاره کرده. جزئیاتی از اسارت کشور یهودا در این کتاب مذکور است. در حقیقت این کتاب و کتاب دوم یک کتاب بوده اند اما در ترجمه ی یونانی معروف به "سبعینیه" به دو بخش تقسیم شد. گرچه نویسنده این کتاب مشخص نیست اما از آنجایی که بخشی از کتاب مقدس را تشکیل می دهد|، مسیحیان آن را وحی می دانند.
در کتاب اول پادشاهان میخوانیم: «و بقیۀ امور سلیمان و هر چه کرد و حکمت او، آیا آنها در کتاب وقایعِ سلیمان مکتوب نیست؟». [اول پادشاهان 11 :41] ؛ «و بقیۀ وقایع یرُبْعام که چگونه جنگ کرد و چگونه سلطنت نمود، اینک در کتابِ تواریخِ ایامِ پادشاهانِ اسرائیل مکتوب است.» [اول پادشاهان 14 :19]؛ «و بقیۀ وقایع رَحُبْعام و هرچه کرد، آیا در کتاب تواریخ ایام پادشاهان یهودا مکتوب نیست؟». [اول پادشاهان 14 : 29]
همان گونه که مطالعه کردیم در کتاب اول پادشاهان، خواننده ارجاع داده شده به کتابهای "وقایع سلیمان" و "تواریخ ایام پادشاهان اسرائیل" اما مشکل اینجاست که ضمن اینکه این دو کتاب در دسترس نیستند، در شمار کتب وحیانی نیز قرار ندارند.
بهعبارت دیگر، کتاب اول پادشاهان که در دسته کتب وحیانی است، به کتابهایی که وحیانی نیستند ارجاع داده است! آیا کتابها انسانی اعتبارشان از کتاب الهی بیشتر است؟ چگونه منبعی بشری میتواند منبعی برای استناد کتابی وحیانی باشد؟
پینوشت:
[1]. کارل بوفمارک، کتاب مقدس چیست، ترجمه محمد کاظم شاکر، نشر دستان، ص 35
افزودن نظر جدید