نقد بیانیه محمد اسماعیل صلاحی در مورد فرهاد ظریف(قسمت دوم)

  • 1401/11/21 - 01:27
محمد اسماعیل صلاحی در بیانیه خویش به بهانه سخن توهین‌آمیز فرهاد ظریف، هیچ گونه تذکری به ظریف نداده و فقط به نظام اسلامی تاخته است، در صورتی که اقدام او فقط عقده گشایی و نشان دادن چهره‌ی واقعی اوست که همه چیز حتی مقدسات دینی را فدای ریاست طلبی خویش می کند.
نقد بیانیه محمد اسماعیل صلاحی در مورد فرهاد ظریف(قسمت دوم)

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ غیرت دینی، راز عظمت امّت اسلامی است و دین انسان‌ساز اسلام نیز پیروان خود را با این خصلت می پسندد و مسلمانان تا زمانی یک امت ممتاز محسوب می‌شوند که غیرت دینی در بین آنها زنده باشد. آیت الله مکارم شیرازی در کتاب پيام امام اميرالمومنين(عليه السلام) در تعریف غیرت دینی می نویسد: «منظور از غیرت دینى این است که انسان در برابر تخلّفاتى که از مسیر حق و عدالت و احکام الهى مى شود، خاموش ننشیند و بى تفاوت از کنار آنها نگذرد بلکه تخلّف هر چه شدیدتر باشد جوش و خروش او بیشتر گردد. کسانى که خونسرد و بى رمق از مقابل این امور مى گذرند فاقد غیرت دینى هستند.»[1]

عکس العمل محمد اسماعیل صلاحی در بیانیه ای که در مقابل توهین فرهاد ظریف به وجود حضرت فاطمه(سلام الله علیها) منتشر کرد، فقط حمله به نظام اسلامی بود و هیچ گونه تذکری که نشانگر غیرت دینی او باشد، وجود نداشت. او در بیانیه خویش می نویسد: «جای تاسف است که در اثر عملکرد اشتباه حکومت، حرمتها شکسته شده و این شعر مصداق یافته

چو از قومی یکی بی دانشی کرد     نه کِه را منزلت مانَد نه مِه را

...داغ و درفش و بازداشت و زندان موجب حفظ حرمت نمی‌شود»[2]

در این بیانیه، صلاحی به نظام اسلامی هجوم آورده و نظام اسلامی را مسبب این توهین‌ها می داند، در صورتی که نظام اسلامی در مقابل کسانی که معارض امنیت جامعه بودند تا مدتها مماشات کرده تا صف مردم عادی از کسانی که با تدابیر سرویس های جاسوسی وارد معارضه و عناد با نظام جمهوری اسلامی جدا شود و با تعدادی که نقش اساسی در سلب امنیت جامعه داشتند برخورد جدی نموده و قوه قضائیه به وظیفه خود طبق قانون عمل نموده است. وظیفه نظام اسلامی اجرای حدود الهی است و این دلیل نمی شود که نسبت به توهین های افراد به مقدسات به این بهانه چشم پوشی کرد.

امیرالمؤمنین(علیه السلام) در اجرای حدود الهی بین افراد تبعیض نمی گذاشت و این عمل باعث می شد که مثلاً نجاشی شاعر در ابتدا جزء دوست داران آن حضرت بود ولی به خاطر اجرای حد شراب خواری، به معاویه پیوست. «أُتِيَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام بِالنَّجَاشِيِ‏ الشَّاعِرِ قَدْ شَرِبَ الْخَمْرَ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ، فَضَرَبَهُ ثَمَانِينَ‏، ثُمَّ حَبَسَهُ لَيْلَةً، ثُمَّ دَعَا بِهِ مِنَ الْغَدِ، فَضَرَبَهُ عِشْرِينَ سَوْطاً. فَقَالَ لَهُ: يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ، هذَا ضَرَبْتَنِي ثَمَانِينَ‏ فِي شُرْبِ الْخَمْرِ، وَ هذِهِ الْعِشْرِينَ‏ مَا هِيَ؟ فَقَالَ: «هذَا لِتَجَرِّيكَ عَلى‏ شُرْبِ الْخَمْرِ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ[3] نجاشی شاعر را خدمت حضرت امیر (علیه‌السلام) آوردند. وی در روز رمضان شراب نوشیده بود، حضرت هشتاد تازیانه به او زد و او را یک شب حبس کرد، فردا او را فراخواند و بیست تازیانه دیگر به او زد. نجاشی گفت: ‌ای امیرمؤمنان! برای شرب خمر تازیانه زدی، ولی این بیست تا دیگر چیست؟ فرمود: این برای گستاخی نوشیدن خمر در ماه رمضان است.» در منابع تاریخی نقل شده است که نجاشی بعد از این که امیرمؤمنان(علیه‌السّلام) وی را به خاطر مستی در ماه رمضان تازیانه زد، به سوی معاویه گریخت و در هجو امام علی(علیه‌السّلام) و مدح معاویه شعر سرود.[4]

صلاحی در قسمتی از بیانیه خویش می نویسد: «ولی باید توجه داشت که شکستن حرمت مقدسات شیعه دقیقا خواست این حکومت برای سرکوب اعتراضات بحق ملت ایران است، بنابراین باید به جد از توهین و حرمت شکنی نسبت به مقدسات مذهبی پرهیز نمود، تا ان شاءالله مبارزات ملت ایران به ثمر بنشیند و بساط ظلم و جور در این مملکت برچیده شود.» این تهمتی است که بارها از زبان جریان‌های ضد نظام در خارج از کشور تکرار شده است و این مسئله برای این است که نقشه سرویس های جاسوسی استعمارگر در فتنه سال88 به خاطر توهین به شعائر حسینی در آن سال، منجر به شکست کودتای مخملی شد و مردم دیندار ایران اسلامی پی به باطن ضد دینی آن حرکت برده و با حرکتی خودجوش راهپیمایی عظیمی در سطح کشور به راه افتاد که غائله کودتای مخملی به پایان رسید.

صلاحی در انتهای بیانیه خویش می نویسد: «و توهین به مقدسات هم موجب خدشه در مقام والای مقدسین نمی‌گردد، چرا که بر دامن کبریایی فاطمه زهرا(سلام الله علیها) گردی ننشیند. با رافت و رحمت و مسامحه باید برخورد کرد که دین محمد سهلة و سمحة»

این امر که با این توهین ها خدشه ای به چهره این بانوی با عظمت نمی نشیند، حرف حقی است اما این اتفاقات منجر به رسوایی و آشکار شدن باطن مدعیان عرفانی همچون محمد اسماعیل صلاحی که همه ارزش ها را فدای هدف باطل خویش می نمایند می‌شود.

محمد اسماعیل صلاحی که ادعای قطبیت دارد باید یک مقدار تاریخ اسلام را مطالعه کند و با سیره پیامبرخدا(صلی الله علیه و آله) در برخورد با افرادی همچون خود را مثل ابوعفک[5]، عصماء بنت مروان همسر یزید خطمی، شاعره یهودی[6]، ابورافع سلّام بن ابی حقیق[7] آشنا شود تا متوجه شدت عمل پیامبرخدا(صلی الله علیه و آله) در برخورد با آنها شود.

محمد اسماعیل صلاحی  که مدعی اجتهاد و قطبیت فرقه صوفیه گنابادی است ولی بهره ای  از علم به منابع تاریخی و دینی نداشته و به جای اینکه از خویش غیرت دینی نشان دهد و به حمایت از حضرت فاطمه(سلام الله علیها) به فرهاد ظریف بتازد و این کلام بی شرمانه او را محکوم کند به حکومت اسلامی می تازد و در این مسئله، حکومت را مقصر می‌داند.

پی نوشت:

[1]. مکارم شیرازی، ناصر، پيام امام اميرالمومنين عليه السلام‏، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، 1385ش‏، ج2، ص 155.
[2]. صفحه شخصی محمد اسماعیل صلاحی، 25 / 10/ 1401
[3]. كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، الكافي (ط - دارالحديث)، دار الحديث - قم، چاپ: اول، ق‏1429، ج‏14 ؛ ص124
[4]. ابن‌ ابی‌الحدید مداینی‌، عبدالحمید، شرح نهج البلاغة،  مکتبة آیة الله العظمی المرعشي النجفي (ره)،  ج 5، ص 88.
[5]. واقدی، المغازی، قم، مکتب ‏الاعلام الاسلامی، 1414ق، ج1، ص2174.
[6]. مصطفی صادقی، پیامبر و یهود حجاز، قم، بوستان کتاب، 1382، ص240 به نقل از: الروض الانف، ج7، ص532.
[7]. همان، ص260.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.