دفاع گوستاو لوبون مورخ مشهور فرانسوی از پیامبر اسلام (ص)
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بر خلاف قرون وسطا که مطالعات در مورد اسلام به تعصب و کینه آلوده بود، برخی از شرق شناسان دوران جدید، با رهایی از تعصب خود و استفاده از عینک بیطرفی، به مطالعه اسلام پرداختهاند. یکی از این افراد «گوستاو لوبون» (۱۹۳۱-۱۸۴۱م) طبیب و تاریخ نگار شهیر فرانسوی است که نه تنها قضاوت منصفانهای در مورد اسلام دارد، بلکه در مواردی، به دفاع هم پرداخته است.
گوستاو لوبون در کتاب نفیس خود «تمدن اسلام و عرب» در پاسخ به کسانیکه گسترش اسلام را ناشی از شمشیر و وعدههای جنسی میدانند، مینویسد: ترقی حیرت انگیز اسلام و اشاعه و انتشار قرآن، دستهجات مخالف را به حیرت انداخته و در بیان فلسفه آن چنین گفتهاند که اسلام چون باب شهوات و لذات نفسانی را باز گذاشته، لذا رغبت عوام به طرف آن زیاد است و دیگر اینکه مذهب نامبرده به زور شمشیر اشاعه یافته؛ لیکن به آسانی میتوان ثابت کرد که این خیال، به کلی باطل و بیاساس است. فقط از مطالعه قرآن معلوم میشود که سختی و فشار تعلیمات اخلاقی قرآن، کمتر از سایر کتب آسمانی نیست. البته قرآن، تعدد زوجات را جایز دانسته، ولی باید دانست که رسم مزبور، قبل از اسلام هم در میان ملل مشرق زمین، معمول بوده و این تجویز قرآن، چیز تازهای برای مردم نیاورده است.»
وی میگوید: «در اوایل قرن هفتم میلادی در مکه، شخصی زندگی میکرد که نامش محمد (صلیاللهعلیهوآله) بود و چون به سن چهل سالگی رسید، چیزهایی غریب و غیرعادی در نظرش جلوهگر شد و در این بین جبرئیل قواعد دینی را که لازم بود جهان را منقلب کند، برایش آورد و بدیهی بود که هم میهنان این پیغمبر تازه، به آسانی پذیرفتند که پیرو دین جدید شوند؛ دینی که در کمال سادگی بود و فقط عبارت بود از اقرار به یگانگی خدا و پیغمبری محمد (صلیاللهعلیهوآله) و علت اقبال آنها این بود که در آن وقت، دین آنها بت پرستی بود که قواعد روشن و آشکاری نداشت و خود آنها اعتقاد درستی به آن نداشتند.
لوبون میگوید: «اگر ارزش مردان را از روی اعمال آنها بسنجیم، باید اعتراف کنیم که محمد (صلیاللهعلیهوآله) یکی از بزرگترین مردانی است که تاریخ، آنها را شناخته است. اطاعتی را که محمد (صلیاللهعلیهوآله) از یاران و پیروان خود دید، برای هیچ فاتح و فرمانده و پادشاهی میسر نشد، او اخلاقی عالی و حکمتی بیمانند، ولی پر از مهر و رحمت داشت.
عقل محمد (صلیاللهعلیهوآله) از بزرگترین عقول بشری و آرای او از محکمترین آراء بوده، دعوت محمد (صلیاللهعلیهوآله) ارکان جهان را متزلزل کرد و بر قسمت مهمی از آن متولی گردید.
من کسی را به بدعت جدید و یا گمراهی و عمل منفوری دعوت نمیکنم، بلکه دعوت من به سوی آن دین عربی استواری است که خداوند به رسول خود، محمد (صلیاللهعلیهوآله) وحی کرد، او نیز با کمال امانت به این رسالت قیام کرد و با حرص و کوششی بیمانند، آن دین را در میان قبایل بیابانگردی که سرگرم بت پرستی و از خرافات جاهلیت بهرهمند بودند، منتشر ساخت و توانست آن قبایل پراکنده را در زیر یک پرچم جمع کند و پس از آن همه اختلاف، توحید کلمه را میانشان برقرار سازد و توجه آنها را به عبادت خالق یکتا معطوف کند و با این عمل، حقاً از حیث حسب و نسب و پیشوایی و پیامبری، بهترین افراد بشر است.
همین پیغمبر است که ۴۰۰ میلیون بشر [تعداد مسلمانان، زمان تألیف کتاب] که در تمام نواحی جهان منتشر هستند، دین او را پیروی کردهاند و همه یک قرآن را میخوانند. پس چنین پیغمبری، سزاوار است که از رسالتش پیروی شود و دعوتش پذیرفته گردد؛ زیرا دعوت شریفی است که قوام و اساس آن معرفت خالق متعال و تشویق بر انجام کارهای خوب و بازداشتن از کارهای بد است و دعوتی است که دستورات آن، عموماً بر صلاح و برای اصلاح است و بدیهی است که صلاح و اصلاح مطلوب هر مؤمنی است. این است دینی که من جميع مسیحیان را به سوی آن دعوت میکنم.»
او در مورد خصلتهای پیامبر و جنگجویی یا صلح طلبی وی میگوید: «پیامبر اسلام از حيث عقل و فهم خداپرستی، رحم و انصاف، بر تمام معاصرین خود برتری داشته است. حکومتی که او برای خود حاصل کرد، مبتنی بود بر مزایا و فضایل نفسانی خویش و مذهبی که اشاعه داد، برای اقوامی که آن را پذیرفتند، نعمت بزرگی گردید. این مذهب، چگونه مذهبی بود که میلیونها نفر را تابع شریعت خود قرار داد؛ چه حقایق تازهای داشت که آنها را به تمام عالم، ظاهر و آشکار ساخت؟!»[1]
پینوشت:
[1]. گوستاو لوبون، تمدن اسلام و عرب، ترجمه فخر داعی گیلانی، انتشارات علمی، چاپ چهارم 1334، ص126.
افزودن نظر جدید