اختلاف پولس و پطرس
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ پطرس و پولس دو شخصیت برجسته در صدر مسیحیت هستند. پطرس رسول، جایگاه ویژه ای نظر حضرت عیسی (علیه السلام) داشته است؛ چنانکه طبق انجیل، مسیح کلید ملکوت آسمان و زمین را به ایشان بخشیده اند: «و من نیز تو را میگویم که تویی پطرس و بر این صخره کلیسای خود را بنا میکنم و ابواب جهنّم بر آن استیلا نخواهد یافت و کلیدهای ملکوت آسمان را به تو می سپارم؛ و آنچه بر زمین ببندی، در آسمان بسته گردد و آنچه در زمین گشایی در آسمان گشاده شود.»(متی، 16 :18)
اما با ظهور پولس، شاهد اولین اختلاف بین مسیحیان اولیه هستیم. پولس که خود را دعوت شده ازطرف مسیح معرفی می کرد، مدعی مکاشفه با مسیح بود و خود را مامور از طرف او برای تبلیغ آیین مسیح می داند. اما در این راه با مانع بزرگی روبه رو شد و آن هم پطرس حواری بود. پولس عَلَم مخالفت و منازعه با پطرس را برافراشت. پولس برای کنار زدن جناب پطرس، در حالی که او را غیر مهم می داند ایشان را مامور دعوت یهودیان و خود را مامور دعوت غیر یهودیان معرفی می کند: «اما از آنانی که معتبراند که چیزی میباشند (هرچه بودند مرا تفاوتی نیست، خدا بر صورت انسان نگاه نمیکند) زیرا آنانی که معتبراند، به من هیچ نفع نرسانیدند. بلکه به خلاف آن، چون دیدند که بشارت نامختونان(غیر یهودیان) به من سپرده شد، چنانکه بشارت مختونان به پطرس زیرا او که برای رسالت مختونان(یهودیان) در پطرس عمل کرد، در من هم برای امّتها(غیر یهودیان) عمل کرد.»( غلاطیان 2 :6). پولس درجایی از اختلاف خود با پطرس پرده بر می دارد و میگوید: «امّا چون پطرس به انطاکیه آمد، او را روبرو مخالفت نمودم زیرا که مستوجب ملامت بود، چونکه قبل از آمدنِ بعضی از جانب یعقوب، با امّتها غذا میخورد؛ ولی چون آمدند، از آنانی که اهل ختنه بودند ترسیده، باز ایستاد و خویشتن را جدا ساخت.»(غلاطیان2 :11)
اما مسیحیان ادعا می کنند که این اختلافات بین پولس و پطرس بعد از مدتی حل شده و این دو شخصیت برجسته، در تعالیم خود هیچ تعارضی با یکدیگر نداشته اند. خود پطرس در رساله اش از پولس تعریف کرده و این نشانهی نبود اختلاف بین این دو است: «و تحمّلِ خداوندِ ما را نجات بدانید؛ چنانکه برادر حبیب ما پولُس نیز برحسب حکمتی که به وی داده شد، به شما نوشت؛ و همچنین در سایر رسالههای خود این چیزها را بیان مینماید؛ که در آنها بعضی چیزهاست که فهمیدن آنها مشکل است، و مردمان بیعلم و ناپایدار آنها را مثل سایر کتب تحریف میکنند، تا به هلاکت خود برسند.»(دوم پطرس 3 :15) البته که طبق این عبارت، پطرس علاقه خود را به پولس نشان داده اما اشکال بزرگی در این بین وجود دارد که مانع می شود انگارهی دوستی پولس و پطرس اثبات شود. در صورتی می شود اثبات کرد که پولس و پطرس دست از نزاع کشیده و با هم برادر شده اند که مطمئن باشیم رساله دوم پطرس را خود پطرس نوشته است. اما طبق اعتراف خود مسیحیان، نویسنده این رساله، شخصی غیر از پطرس حواری است.
فلوید فیلسون، نویسنده کتاب «کلید عهد جدید» در این باره می نوسید: «بررسی شواهد این نکته می گوید کلیه این شواهد مبین این حقیقت است که تا زمان وفات پطرس یعنی تا حدود زمان وفات پولس رساله مزبور تدوین نگشته بود؛ لذا نویسنده آن هم پطرس نمی تواند باشد، شاید یکی از مسیحیانی که از هرزگی و تزلزل بنیان اخلاقی که کلیسا را مورد تهدید قرار داده متأثر گشته بود یا اینکه یکی از دوستداران پطرس که در خود احساس می کرد که پطرس اگر حیات داشت یقیناً از این مقوله سخن می گفت، رساله مزبور را نوشته است. این امر احتمالاً بین ۱۰۰ الی ۱۵۰ میلادی یا کمی زودتر رخ داده است.»
با توجه به مطالب گفته شده، بین پطرس و پولس اختلافات شدید وجود داشته است و بر خلاف ادعای مسیحیان مبنی بر دوستی این دو، هیچ دلیل معتبری در این مورد وجود ندارد، چرا که رساله مورد استناد، توسط پطرس نوشته نشده است.
پی نوشت:
فلوید فیلسون، کلید عهد جدید، انتشارات نورجهان، ص 239
افزودن نظر جدید