اصل اخلاقی «نیستی» در اندیشه اهل حق

  • 1401/09/20 - 18:19
نیستی، از ارکان چهارگانه اهل حق است که دارای دو معنای عرفانی و اخلاقی می باشد. مفهوم اخلاقی آن به معنای از بین بردن منیت و خودخواهی و دور شدن از تعلقات دنیوی است و از نظر عرفانی در آموزه های اهل حق، نیستی به معنای فنای فی الله به کار رفته است.
اهل حق

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ نیستی به عنوان سومین رکن از ارکان آیین اهل حق است. این رکن در فرهنگ یارسان، دارای دو معانی اخلاقی و عرفانی می باشد که مفهوم اخلاقی آن به معنای از بین بردن منیت و خودخواهی و دور شدن از تعلقات دنیوی است. (1) سلطان اسحاق نیستی را به معنای دوری از تکبر و منیت تفسیر کرده است. (2)

بر اساس این اصل، پیرو یارسان باید از منیت دوری گزیند، زیرا:

«منی نه راگه ی حقیقت دویرن          نیستی سراوش نه چشمه نویرن» (3)

ترجمه: خودخواهی و منیت از راه حقیقت به دور است. مراد کسانی که نیستی و فنا شدن در راه حق را پیشه خود ساخته اند، رسیدن به سرچشمه نور و فیض خداوند است.

در نگاه بزرگان این آیین، منیت و خودبینی نشان از بیماری روحی است که آدمی را از مسیر کمال باز می دارد.

«هر کسی نیستی هن منی ناورو         منی دردی ون درمان ندارو». (4)

کسی که به مرتبه نیستی رسیده است، منیت و تکبر ندارد؛ منیت دردی است که درمان ندارد .انسان متکبر، کمال‌گرا نیست.

«خود بینان ژه رآی نیستی غافلن       آخر دوای دل ژه لای باطلن». (5)

ترجمه: انسان های خود بین، از راه و رسم نیستی غافل هستند و کسی در کنار آنها آرامش نمی گیرد. افراد خودبین از جنس سیاه گلان هستند، سرشتی تیره و تار دارند و در وادی نیستی و سلوک قدم نمی گذارند.

همچنین از نظر عرفانی در آموزه های اهل حق، نیستی به معنای فنای فی الله به کار رفته است. با این بیان که سالک با فنا شدن در ذات حق، آنقدر نیست شود تا به مقام تسلیم کامل نائل گردد.(6) اگر خودخواهی ها از درون انسان شعله ور نشود، در حد زندگی مادی و خاکی متوقف نخواهد شد و به مقامی بالاتر و برتر از فرشتگان عروج خواهد کرد.(7) وقتی کسی به این مقام عالی دست یافت، آنگاه نامش در دفتر یاران مقرّب ثبت خواهد شد.

«نیسان و نیستی راشان بَرد او سر  هسان کی میلان او صفت دفتر»(8)

ترجمه: مردان حق با نیستی این راه را پیمودند و آنان که غرور و منیت دارند، نامشان در دفتر پیر موسی ثبت نمی شود.

اگر پیروان این فرقه به دنبال رسیدن به مقام نیستی به معنای اخلاقی آن یعنی دور کردن منیت و غرور هستند ابتدا باید در مقابل حضرت حق سر تواضع فرود آورده و مطیع اوامر و ملتزم به انجام تکالیف الهی شوند تا از این رهگذر خود را به سرچشمه نور و فیض الهی متصل نمایند.

این اصل اخلاقی برای رسیدن به مقام حقیقت، ناتمام است؛ چون زمانی فرد در پرتو این اصل به مقام فنای فی الله می رسد که خود را تسلیم اوامر الهی نموده و مطیع محض حضرت حق گردد .

حال سوال این است که آیا انکار و روی گردانی از اوامر الهی مثل نماز و روزه وسایر عبادات شرعی توسط پیروان اهل حق تا چه میزان با این اصل، با تفسیر اخلاقی و عرفانی آن سازگار است؟ و آیا با شریعت گریزی می توان خود را در مسیر قرب الهی و وصول به مقام فنای فی الله دانست؟

پی نوشت:

(1). راه رهروان یارستان، دانشور، سید برزو،1330 ، چاپ اول، کرمانشاه، چشمه هنر و دانش، ص25

(2). یار وریا، حسینی و آژنگ، سید محمد و سید حشمت ،1364 ، عراق، سلیمانیه، انستیتو کرد، چاپ اول،ص91

(3). شیخ امیر ، بیتا، دیوان کلام خطی، ص60

(4). همان، ص140

(5). همان، ص40

(6). راه رهروان یارستان، ص61

(7). همان، ص28

(8). شیخ امیر، ص209

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.