اعلام حرام بودن خدمت در ارتش رژیم صهیونیستی توسط حاخام یهودی
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب _ اخیراً خاخام یاکوب مادان، رئیس مدرسه دینی یهودیان شهرک جبل عتصیون و از رهبران خاخام های صهیونیسم دینی، اعلام کرد خدمت جوانان یهودی و نیز دانش آموزان این مدرسه در ارتش رژیم صهیونیستی حرام است؛ زیرا در یگان های توپخانه و زرهی این ارتش، نظامیان زن و مرد با یکدیگر مختلط هستند و این بر خلاف توافقی است که پیش از این بین ارتش و نهاد خاخامی صورت گرفته بود.(1) در واقع آنچه که برای صهیونیست های دینی در دوران پیش از ظهور ماشیح اهمیت دارد، طرح احیای دین و آیین یهودیت است نه اندیشه های سیاسی یا اقتصادی مستقل.
با وجود آنکه جنبش صهیونیسم دینی در دل قرن نوزدهم میلادی توسط خاخام زیفی هیرْش کالیشِر،(2) و دیگران پدیدار شد، اما اصول اساسی آن در قرن 13 میلادی در آراء خاخام یهودی موشه بن نحمان(1194- 1270م)» ملقّب به رُمبان قابل ردیابی است.
صهیونیسم دینی، زائیده پیشگویی ها و اسطوره های دینی یهود و ثمره نوشته های بسیاری از خاخام های یهود است.(3) مقصود صهیونیست های دینی از صهیونیسم، همان صهیونیسم به معنای سنّتی آن است که در داخل و کنج گِتوها(4) یا محله های یهودی نشین رایج بود.(5)
معنای سنتی صهیونیسم یعنی مکتبی که معتقد است در آخر الزمان شخصی از نسل پادشاه داوود، دولت یهودی- مسیحایی خود را در تپه صهیون (اورشلیم) برقرار می کند. در باور صهیونیسم سنتی، قبل از ظهور نباید به سرزمین موعود رفت، بلکه ماشیح پس از ظهور، نخست شهر مقدس اورشلیم و نیز معبد آن را که به خاطر گناهان بنی اسرائیل خراب شد، از نو بنا می کند و سپس پراکندگان اسرائیل را که بخاطر گناهان، در نقاط مختلف جهان به غربت رفتند، جمع آوری می کند. در این باور، استقلال سیاسی نیز در دوران ماشیح است. سموئیل از حکمای تلمودیِ قدیم می گفت: «تفاوت عصر مسیحا با زمان حاضر، آزادی سیاسی آن خواهد بود.»(6)
از این رو فرمول بندی سنتی یهود از صهیونیسم، به ترتیب عبارتند از: تبعید- انتظار- بازگشت ماشیح- بنای مجدد اورشلیم و معبد بزرگ آن به دست وی- بازگشت تبعیدیان- تشکیل دولت مستقل. شریعت یهودی یا هلّاخا از دین داران می خواهد تا در همان مکان های تبعید به انتظار ماشیح بمانند و همین امر در واقع اطاعت از خداوند به حساب می آید.(7)
هدف کالیشر از طرح صهیونیسم دینی، باززایی گتوها از آن وضع خفت بار از طریق ایجاد یک مرکز روحانی و دین در فلسطین قدیم بود؛ جایی که یهودیان می توانستند کشت و زرع بیاموزند، کار کنند، اعتماد به نفس و حرمت خود را به دست آورند و...(8)
از این رو مواردی از بازگشت هم که در تاریخ یهود مشاهده می شود، دارای انگیزه روحانی و دینی بوده است و نه سیاسی. برای نمونه در سال های آوارگی یهودیان، سنّت زیارت سرزمین مقدس پابرجا بود، یا برخی صهیونیست های دینی، مردم را به وطن گزینی در فلسطین ترغیب می کردند؛ زیرا سکونت در فلسطین را یک فریضه دینی و یکی از واجبات 613 گانه می دانستند که راه را برای ظهور مسیح نجات بخش آماده می کند. اینها در صدد ایجاد یک حکومت سیاسی با هر نوع استیلا بر فلسطین نبودند. این کار آنان هیچ ارتباطی با شهرک سازی صهیونیستی نداشت.(9)
بنابراین آنچه که برای صهیونیست های دینی در دوران پیش از ظهور ماشیح موعود اهمیت دارد، طرح احیای دین و آیین یهودیت است. حتی طلایه داران صهیونیسم دینی نیز در صدد ایجاد یک حکومت سیاسی با هر نوع استیلا بر فلسطین نبودند. از این رو اگر نظام سیاسی حاکم یعنی رژیم صهیونیستی، کاری بر خلاف سنت یهودیت در پیش بگیرد با آن شدیداً مخالفت می کنند و دقیقاً به همین خاطر خدمت جوانان یهودی را در ارتش رژیم صهیونیستی حرام اعلام کردند؛ چون نظامیان زن و مرد در این ارتش با یکدیگر مختلط هستند.
پی نوشت:
(1). خبرگزاری تسنیم، "جنجال در رژیم صهیونیستی: خاخام صهیونیست خدمت در ارتش اسرائیل را حرام اعلام کرد"، ۱ آذر ۱۴۰۱
(2). Zvi Hirsch Kalischer
(3). Medof and Waxman, 2009, p. 166
محمد ماضی، سیاست و دیانت در اسرائیل، ترجمه سید غلامرضا تهامی، تهران: سنا، 1381، ص 137
(4). اقامت گاه های یهودیان در جوامع اروپایی که جدای از ملت های دیگر می زیستند.
(5). عبد الوهاب المسیری، صهیونیسم، ترجمه لواء رودباری، تهران: وزارت اور خارجه، 1374، دیباچه: ص یازده و ص 14
(6). جولیوس کرینستون، انتظار مسیحا در آیین یهود، ترجمه حسین توفیقی، قم: دانشگاه ادیان و مذاهب، 1377، ص 67
(7). آبراهام كهن، گنجینه ای از تلمود، ترجمه امیر فریدون گرگانی؛ تهران: زیبا، 1350، ص 352 - 361)؛ عبد الوهاب المسیری، صهیونیسم، ص 46
(8). منوهین موشه، منتقدان یهودی صهیونیسم، ترجمه وازریک درساهاکیان، تهران: سروش، 1359، ص 29
(9). ر.ک: محمد ماضی، سیاست و دیانت در اسرائیل، ص 137؛ روژه گارودی، ماجرای اسرائیل صهیونیسم سیاسی، ترجمه منوچهر بیات مختاری، مشهد: آستان قدس رضوی، 1364، ص 11- 12؛ ژیلبرت و لیبی کلاپرمن، تاریخ قوم یهود، تهران: انجمن فرهنگی اوتصرهتورا، 1354، ج 3، ص 154- 155
افزودن نظر جدید