زندگی در توهم، نتیجه قانون جذب
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ قانون جذب یکی از خرافاتی است که بصورت نظام یافته در کل جهان در حال نشر و گسترش است. مدعای قانون جذب در بیان مروجین این گونه است: «هر چیز را در ذهنت مجسم کنی، آن را در دستهایت خواهی داشت.»(1) در آموزه های قانون جذب، مطلب اصلی حول محور قدرت ذهن و تفکر می باشد.
مروجین قانون جذب نیروی ذهنی را عامل تحقق همه چیز می دانند: «تو همه چیز را به طرف خودت جذب میکنی. مردم، شغل، شرایط زندگی، وضع سلامتی، ثروت، قرض، شادی، ماشینی که سوار میشوی و اجتماعی که در آن زندگی میکنی. مثل آهنربا همه این ها را به طرف خودت جذب میکنی. به هر چه فکر کنی همان اتفاق میافتد. کل زندگی تو تجلی افکاری است که در ذهنت جریان دارند.»(2)
افرادی که با مباحث قانون جذب آشنا می شوند سعی می کنند بهترین نوع زندگی را تصور کنند و در خیال خود با آن تصاویر ذهنی ارتباط عاطفی و احساسی بگیرند و با آن تصورات خیالی زندگی کنند تا بتوانند آن خیالات را بصورت قلبی بپذیرند و باور کنند که این آرزوها محقق خواهند شد. چون شرط تحقق خواسته ها در قانون جذب، ایمان به تحقق آن می باشد.
عموم افراد جامعه رضایت باطنی از وضع موجود ندارند و سعی می کنند تا بهبود کیفیت زندگی از بُعد روانی و خانوادگی و کسب آرامش را به دست بیاوردند. همچنین از لحاظ شغلی و ثروت دنبال رشد و ترقی هستند. می خواهند اتومبیل مدل بالاتر و مسکن بهتری داشته باشند و...
علت عدم رضایت از زندگی این است که رضایت از زندگی و آرامش فقط نصیب کسانی است که زندگی معنوی و ارتباط قوی با خداوند دارند؛ چون خداوند آرامش محض و صلح کل است. با اتصال به مبدأ آرامش، آرامش حقیقی و رضایت از زندگی حاصل می شود.
اما در عصر حاضر افراد کمی زندگی معنوی و ارتباط قوی و واقعی با خداوند دارند، لذا این خلأ رضایت از زندگی به همراه صفت کمال طلبی انسان باعث می شود افراد زیادی برای رسیدن به نقطه مطلوب در زندگی، دچار اشتباه در مصداق شوند و به جای حرکت به سوی معنویت الهی به سمت مباحث قانون جذب بروند. مثلاً شخصی که می خواهد جایگاه اجتماعی بالایی داشته باشد و مورد احترام باشد، صاحب اتومبیل گران قیمت و مسکن با متراژ بالا در محله های گران قیمت شهر شود و شغل خوبی داشته باشد. این شخص بر اساس آموزه قانون جذب، در ذهن خود تصور می کند که در خانه ای 400 متری با امکانات لاکچری در فلان منطقه شهر نشسته و سپس برای خرید با اتومبیل شاسی بلندِ تیره رنگ خود به سمت بازار می رود و هر آنچه می خواهد خرید می کند. موجودی کارت بانکی بالایی دارد لذا اصلاً به قیمت های مُندرج روی کالاها نگاه نمی کند.
اما در واقعیت در خانه مستأجری ساکن است و سوار تاکسی شده وبرای خرید تمام بازار را می گردد تا کالای مورد نظر را با قیمت پایین تری تهیه کند. این فرد دچار دوگانگی در خیال و واقعیت شده و زندگی در خیالات باعث می شود نتواند در دنیای واقعی تلاش کند و به موفقیت برسد، چون آموزه قانون جذب، کسب موفقیت را فقط کار ذهن می داند یعنی به موفقیت ها فکر و آن را تصور کنیم به آن می رسیم و نیازی به تلاش و فعالیت خارج از ذهن نداریم.
لازم به ذکر است حتی همه افرادی هم که واقعاً در حال تلاش و برنامه ریزی برای پیشرفت و موفقیت هستند به نتیجه دلخواه نمی رسند. چون موفقیت در هر عرصه ای فقط به خواست وتلاش فرد نیست بلکه عوامل مختلفی در این امر دخیل هستند که بخش عمده این عوامل خارج از دسترس شخص می باشد. افرادی که بعد از ناکامی در مباحث قانون جذب، آن را ترک می کنند، علاوه بر اینکه وقت زیادی برای این خرافه گذاشته اند و شهریه هائی برای شرکت در کلاس ها و کتاب ها و... از دست داده اند، دچار یک یأس و ناامیدی هم در ادامه زندگی می شوند، چون زندگی فعلی را نامطلوب و غیر قابل تحمل می انگارند و از طرفی به ایده آل های ذهنی هم نرسیدند، لذا دچار یک تضاد درونی می شوند.
ثمره قانون جذب، زندگی در توهم و خیال است.
پینوشت:
(1). راندا برن، راز، ترجمه اسماعیل حسینی، تهران، انتشارات راشین، ۱۳۸۷، ص۲۲
(2). همان، ص۳۲
افزودن نظر جدید