شریعت آیین بهایی
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ رهبران بهائی با کپی برادری ناقص از ادیان الهی و قوانین مدنی برخی کشورها و تلفیق آن ها با یکدیگر، احکام و شریعتی پدید آوردند و آن را ابتکار خود در نسخ اسلام نامیدند.
چنانکه می خوانیم: «اکنون پس از مضی (گذشت) یک سنه (سال) از نزول سنن و احکام بدیعه (جدید و بی مانند) و نسخ حدود و قواعد سابقه، پیروان غیورش تحت هدایت و رهنمائی حضرت بهاءالله به ترک احکام و قواعد اسلام و کسر آداب و رسوم مبتدعه ای که در آن شریعت غرّا راه یافته بود مبادرت نمودند و حدود بالیه عتیقه را متروک ساختند.»(1)
اما برای روشن شدن سُستی احکام ساخت بشری و تلفیقی بهائیت که حتی رهبرانش در توجیه تناقضاتش عاجز ماندند، به چند مورد از آن ها اشاره خواهیم کرد:
خمس و زکات یا حقوق البهاء: پیشوایان بهائی که مدعی نسخ و ترک احکام اسلام بودند و از این رو با دریافت خمس و زکات در اسلام مخالفت می ورزیدند؛ با تغییر غیرحکیمانه نام و نصاب خمس، به حقوق الله (2) و با تقلید و بدون تغییر نام و نصاب زکات در اسلام، آن را از پیروانشان دریافت می کنند.(3)
حکم قصاص: هرچند بهائیان به حکم قصاص در اسلام اعتراض کرده و آن را خشن می دانند، اما خود نیز با کپی برداری اشتباه از اسلام، در کنار حکم به قصاص قاتل، حکم به زنده سوزاندن آتش زننده خانه بی جان نیز داده اند!(4)
کپی حکم ارث: پیشوایان بهائی در شریعت سازی برای مسلک خود، مسئله ارث را هم کپی برداری ناقص کرده و با دخل تصرف نابخردانه، عمده دارایی متوفی را به فرزند ارشد پسری اختصاص داده اند. جالب آنکه این دخل و تصرف و شریعت سازی خود را برگرفته از قوانین مدنی انگلیس دانسته و به آن افتخار هم دارند!(5)
اما تفاوت کار بهائیت با ادیان الهی و مکاتب فکری در این است که شریعت سازی و صدور احکام مدنی بهائیت نه برگرفته از منبع وحی الهی و نه از مکتب فکری کم خطا است. بلکه پیشوایان بهائیت با تلفیق این دو، احکام و شریعت ناقصی پدید آوردند که در توجیه آن برای پیروان هر دو قشر عاجز مانده اند!
پینوشت:
(1). شوقی افندی، قرن بدیع، (833 صفحه ای)، ترجمه نصرالله مودت، کانادا: مؤسسه معارف بهائی، 1992 م، ص 96-97.
(2). ر.ک: اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، بی جا: موسسه ملی مطبوعات امری، بی تا، باب 9، ص 94-101.
(3). «درباره زکات هم امر نموديم کما نزل فی الفرقان (همانطور که در قرآن نازل شده) عمل نمايند» : حسینعلی نوری، اقدس (رساله پرسش و پاسخ)، نسخه الکترونیکی، ص 75.
(4). «مَن آَحرَقَ بیتاً مُتِعَمِدَاً فَاحرِقوه و من قتل نفساً عامداً فاقتلوه؛ کسی که از روی عمد، خانهی دیگری را بسوزاند، او را بسوزانید و کسی که عمداً دیگری را به قتل رساند، بکُشید» : حسینعلی نوری، اقدس، نسخه الکترونیکی، صص 57-56.
(5). «الیوم (: امروزه) دولت انگلیس را ادعا چنین است که عاقلترین دول عالم است و از خصائص ملّت انگلیس این است که جمیع اموال را حصر در ولد بکر (: مختص فرزند ارشد) میکنند و مقصودشان این است که ثروت چون تقسیم گردد، پریشان شود و از دست برود...» : فاضل مازندرانی، رساله امر و خلق، نسخه الکترونیکی، ج 4، ص 217.
افزودن نظر جدید