نبوت در بهائیت
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در تعریف معنای نبوت از دیدگاه بهائیت لازم است تا این واژه را از جهت لغت و اصطلاح مورد بررسی قرار دهیم.
لغت: بهائیان با رسول معرفی کردن پیامبرنمای بهائیت، آیه 40 سوره احزاب را ارشاد بر ختم نبوت دانسته و مدعی استمرار رسالت می شوند تا از این طریق، ادعای پیامبری حسینعلی نوری را موافق این آیه قرآن جلوه دهند!(1)
اما بر خلاف این ادعا، رسالت، أخص (گزیده تر) از نبوت است و هر رسولی نبی هم هست. لذا وقتی قرآن کریم میفرماید: پیامبر اسلام، خاتَم سلسله انبیاست، یعنی هم سلسله انبیاء و هم سلسله رسولان ختم شده است! چرا که با ارتفاع أعم، أخص هم رفع خواهد شد.(2)
اصطلاح: در مورد اصطلاح نبوت هم باید گفت که بهائیت با مقدمه چینی باطل، ادعاهایی کفرآمیز در رابطه با مقام نبوت و پیامبری مطرح کرده است. چنانکه در این مقدمه چینی، بهائیت با محال دانستن شناخت ذات پروردگار برای عبادت، پیامبران را دارای ارواح الهی معرفی و آنان را غیرمخلوق و ازلی می پندارند.(3) به عبارتی دیگر، در این فرقه پیامبران، خدایان روی زمین قلمداد شده اند.(4)
اما به راستی چه نیاز به شناخت ذات الهی وجود دارد که پیامبرنمایی را تا رتبه خدایی بالا آورد و او را مظهر ذات الهی دانست؟! در واقع بهائیت برای توجیه ادعای خدایی پیامبرنمای خود، فرسنگ ها از توحید در ادیان الهی فاصله گرفته است!
پینوشت:
(1). روحی روشنی، خاتمیت، تهران: لجنه ملّی نشر آثار امر بهائی، 107 بدیع، ص 7.
(2). سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، تهران: دارالکتب الإسلامیه، چاپ پنجم، زمستان 1372 ش، ج 2، ص 150.
(3). ر.ک: ویلیام هاچر دوگلاس مارتین، دیانت بهائی، ترجمه: پریوش سمندری و روح الله خوشبین، بی جا: مؤسسه معارف بهائی، بی تا، ص 159.
(4). عباس افندی، مکاتیب، مطبعة کردستان العلمیه، به مصر المحمیّة، 1328 ق، ج 1، ص 225؛ اشراق خاوری، تقریرات درباره کتاب مستطاب اقدس، هوفمایم آلمان: لجنه ملی نشر آثار امری، 1997 م، تنظیم و تدوین: دکتر وحید رأفتی، ص 34-33.
افزودن نظر جدید