موضع اسلام درباره فعالیت اجتماعی زن
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ نگاه اسلام به زن، نگاهی عزت بخش، كرامت بخش، رشد آفرین و استقلال دهنده به هویت و شخصیت زن است؛ زن در محیط اسلامی، رشد علمی میكند، رشد شخصیتی میكند، رشد اخلاقی میكند، رشد سیاسی میكند، در اساسیترین مسائل اجتماعی در صفوف مقدم قرار میگیرد، در عین حال زن باقی میماند.
از نظر اسلام، در همه فعالیت های مربوط به جامعه بشری و فعالیت های زندگی، زن و مرد دارای اجازه مشترک و همسان هستند. از آنچه به نام اسلام و غلط واقع میشود، دفاع نمیکنیم.
در میدان مسائل سیاسی و اجتماعی، بیعت زن را یک امر لازم و مسئله زنده معرفی میکند. در دنیای غرب و کشورهای اروپایی که ادعای دفاع از حقوق زنان دارند تا دهههای اوّل قرن سابق، زنان حقِ رأی نداشتند، حقِ گفتن و انتخاب کردن نداشتند، حقِ مالکیت هم نداشتند. یعنی زن مالک اموال موروثی خودش هم نبود؛ اموال او در اختیار شوهر بود!
در حمايت از استقلال اقتصادىِ زنان، دنيا سيزده قرن از اسلام عقب است؛ از نظر اسلام، میدان فعالیت و تلاش علمی و اقتصادی و سیاسی برای زنان، کاملاً باز است. همچنین در زمینههای دیگری که مربوط به مسائل اجتماعی و سیاسی است.
در اسلام بیعت زن، مالکیت زن، حضور زن در عرصههای اساسی سیاسی و اجتماعی، تثبیت شده است: «يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا جَاءَكَ الْمُؤْمِنَاتُ يُبَايِعْنَكَ عَلَىٰ أَنْ لَا يُشْرِكْنَ بِاللَّهِ شَيْئًا وَلَا يَسْرِقْنَ وَلَا يَزْنِينَ وَلَا يَقْتُلْنَ أَوْلَادَهُنَّ وَلَا يَأْتِينَ بِبُهْتَانٍ يَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ وَلَا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ ۙ فَبَايِعْهُنَّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ ۖ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (ممتحنه/12) ای پیامبر! هنگامی که زنان مؤمن نزد تو آیند و با تو بیعت کنند که چیزی را شریک خدا قرار ندهند، دزدی و زنا نکنند، فرزندان خود را نکشند، تهمت و افترایی پیش دست و پای خود نیاورند و در هیچ کار شایستهای مخالفت فرمان تو نکنند، با آنها بیعت کن و برای آنان از درگاه خداوند آمرزش بطلب که خداوند آمرزنده و مهربان است!» زنها با پیغمبر بیعت میکردند. پیغمبر اسلام نفرمود که مردها بیایند بیعت کنند و به تبع آنها، هرچه که آنها رأی داده و پذیرفتند، زنها هم مجبور باشند قبول کنند؛ نه! فرمودند زنها هم بیعت میکنند؛ آنها هم در قبول این حکومت، در قبول نظم اجتماعی و سیاسی شرکت میکنند.
از نظر اسلام، میدان فعالیت و تلاش علمی و اقتصادی و سیاسی برای زنان، کاملاً باز است. اگر کسی با استناد به بینش اسلامی بخواهد زن را از کار علمی محروم کند، از تلاش اقتصادی باز دارد، یا از تلاش سیاسی و اجتماعی بینصیب سازد، به خلاف حکم خدا عمل کرده است. زنان به قدری که توان جسمی و نیازها و ضرورتهایشان اجازه میدهد، میتوانند در فعالیتها شرکت کنند. آنها در حد توان میتوانند، تلاش اقتصادی و سیاسی و اجتماعی کنند. شرع مقدّس اسلام، مانع آنان نیست؛ البته چون از لحاظ جسمانی، زن ظریف تر از مرد است، لذا ضرورتهایی دارد. تحمیلِ کار سنگین بر زن، ظلم به زن است. اسلام این را توصیه نمیکند؛ چنان که منع هم نمیکند. از امیرالمؤمنین (علیهالسلام) نقل است که فرمود: «اَلْمَرْأَةُ رَیْحانَةٌ وَ لَیْسَتْ بِقَهْرَمانَةٍ.(1) زن گل است، قهرمانه نیست.» یعنی پیشکار و خدمتگزارِ آبرومند. در این عبارت به مردان خطاب شده است که زنان در خانههای شما مثل گلی لطیفند که باید نسبت به آنها با کمال ظرافت و دقت رفتار کرد. زن، پیشکار شما و خدمتگزار شما نیست که تصور کنید میتوان کارهای سنگین را به او محوّل کرد.
اسلام در مقابل جاهلیتی که به زن ظلم میکرد، ایستادگی کرد؛ هم در میدان معنویت و فکر و ارزش های انسانی، هم در میدان حضور سیاسی و هم از همه بالاتر در عرصه خانواده.
اسلام با کار کردن زن موافق است؛ نه فقط موافق است، بلکه کار را تا آنجا که مزاحم با شغل اساسی و مهمترین شغل او، یعنی تربیت فرزند و حفظ خانواده نباشد، شاید لازم هم میداند. یک کشور که نمیتواند از نیروی کار زنان در عرصههای مختلف بینیاز باشد! اما این کار نباید با کرامت و ارزش معنوی و انسانی زن منافات داشته باشد. نباید زن را تذلیل کنند و او را وادار به تواضع و خضوع کنند. تکبر از همه انسانها مذموم است، مگر از زنان در مقابل مردان نامحرم! زن باید در مقابل مرد نامحرم متکبر باشد.
خداوند در قرآن میفرماید: «فلا تخضعن بالقول (احزاب/32) پس به گونهای هوسانگیز سخن نگویید.» زنان در حرف زدن مقابل مرد نباید حالت خضوع داشته باشند که بیماردلان در آنان طمع نکنند. این دستور، برای حفظ کرامت زن است. اسلام اینچنین زنی را الگوی زن مسلمان میداند.
عقلا، روشنفکران، انسان دوستان، حقایق و واقع نگران غرب، راه رهایی و تعالی انسان را از منجلاب تبعیض، فساد و فحشای نامحدود زن را، روی آوردن به دین مبین اسلام می دانند و آگاهانه و محققانه به این دین هدایت و کمال روی میآورند و چه بسا از زن و مرد مسلمان در دینداری و پایبندی به اوامر و نواهی اسلام ناب محمدی پیشی میگیرند و بر این اعتقاد راسخ خود، استوار و متعهد باقی میمانند.
پینوشت:
1. نهج البلاغه، نامه ۳۱.
افزودن نظر جدید