آیا امیرالمؤمنین (ع) به خلافت خود احتجاج کرده اند؟! (قسمت اول)

  • 1401/04/06 - 19:16
وهابیون در سخنی بی اساس مدعی شده اند، اگر امیرالمومنین (ع) خود را خلیفه بعد از پیامبر (ص) می دانستند، چگونه به این مقام خود احتجاج نکرده است؟! با بررسی منابع معتبر اهل سنت، نمونه هایی شاخص از احتجاجات حضرت به خلافتشان وجود دارد که به عنوان نمونه بخاری و مسلم در کتاب خود احتجاج حضرت در مقابل خلیفه اول اهل سنت را بیان کرده‌اند.
آیا امیرالمومنین (ع) به خلافت خود احتجاج کرده اند؟! (قسمت اول)

بخاری به سخنان امیرالمؤمنین (ع) در مقابل ابوبکر اشاره می کند ومی نویسد: «ای ابوبکر! تو در حق من استبداد کردى و به خاطر جایگاه من با رسول خدا (ص) [قطعاً] در امر خلافت برای من نصیبی بود. [با شنیدن سخنان امیرالمؤمنین (ع)] قطرات اشک ابوبکر سرازیر گشت.»

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از شبهاتی که از سوی وهابیون مطرح شده، عدم احتجاج امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) به امامت و خلافتشان است. وهابیون ادعا کرده اند، اگر امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) خلیفه بلافصل رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بوده‌اند، چرا ایشان در هیچ جمعی از اصحاب و مسلمانان به مقام خلافت خود اشاره‌ای نکرده‌اند؟! آنان معتقدند عدم احتجاج امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) به خلافت خودشان، نشان از قبول و پذیرش خلافت خلفای سه گانه اهل سنت است و اصلاً حضرت برای خود چنین مقامی را متصور نبوده‌اند.

در پاسخ به این شبهه دو نکته بیان می‌شود:
نکته اول؛
بیان مقام جانشینی و وصایت و خلافت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) بارها از سوی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در شرایط مختلف و مکان و زمان متفاوت و به کثرت و دفعات بیان شده است که علمای شیعه و اهل سنت در کتابهای خود به آن اشاره کرده‌اند. همچنین کثرت آیات قرآن پیرامون ولایت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نیز موضوعی است که توسط علمای شیعه به آن پرداخته شده است و علمای اهل سنت نیز در شأن نزول این آیات روایاتی دال بر ربط آیات به امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نقل کرده‌اند؛ لذا باید گفت اصل امامت و خلافت و جانشینی بلافصل حضرت امری است که در آن هیچ شکی نیست.

نکته دوم؛
بر خلاف ادعای وهابیون، بارها امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در شرایط مختلف و موارد متعدد به خلافت خود و تنصیب بلافصلشان از جانب رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) کلمات و فرمایشاتی را بیان کرده اند. علاوه بر علمای شیعه، محدثین و مورخین اهل سنت نیز به آن اشاره کرده‌اند. البته لازم به ذکر است که هیچگاه نباید توقع داشت که محدثین و مورخین اهل سنت به چنین امری به صراحت اذعان کنند، زیرا اگر این اتفاق بیفتد، باید آنان از مذهب خود دست بردارند و به مذهب شیعه ملحق شوند که چنین امری محال به نظر می‌رسد؛ در نتیجه به صورت موردی و اندک این موارد در کتابهای آنان به چشم می‌آید.

بخاری محدث مشهور اهل سنت در کتاب خود به سخنان امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در مقابل ابوبکر اشاره می کند و به نقل از حضرت می نویسد: «ای ابوبکر! تو در حق من استبداد کردى و به خاطر جایگاه من با رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) [قطعاً] در امر خلافت برای من نصیبی بود. [با شنیدن سخنان امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)] قطرات اشک ابوبکر سرازیر گشت.»[1]
این سخنان حضرت که بعد از شهادت صدیقه طاهره (سلام‌الله‌علیها) بیان شده، نشان از احتجاج امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در مورد خلافت و غصب آن از سوی شورای سقیفه است. همچنین شبیه این روایت را مسلم نیشابوری در کتاب صحیح خود بیان کرده که نشان از وجود احتجاج حضرت و پاسخ شبهه وهابیون است.

پی‌نوشت:
[1]. بخاری، صحيح بخاری، ج5، ص140، دار طوق النجاة، چاپ اول، 1422هـ  ق. «وَلَكِنَّكَ اسْتَبْدَدْتَ عَلَيْنَا بِالأَمْرِ، ... حَتَّى فَاضَتْ عَيْنَا أَبِي بَكْرٍ»

محمدجواد مهریار

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.