خاستگاه آموزه ماشیح موعود

  • 1401/01/20 - 12:04
در تورات، هیچ سخن صریحی درباره ماشیح موعود وجود ندارد. پس از ویرانی شهر اورشلیم با حمله نبوکَد نصِّر، تخریب معبد بزرگ به دست تيتوس و پراکندگی یهودیان از اسرائیل به بابل، اعتقاد به ماشیح در میان آنان رایج شد. از این رو در پیشگویی‌ های انبیا در این زمینه مطالبی دیده می ‌شود.
اسارت بابلی

آموزه ماشیح در دوران متأخر یعنی در زمان آزار و شکنجه توسط انبیا وارد یهودیت شده است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب - بر اساس منابع یهودی، آیا آموزه ماشیح از همان ابتدا در یهودیت وجود داشت یا اینکه در دوران های بعدی وارد یهودیت شده است؟ ریشه‌ و خاستگاه‌ این آموزه در منابع یهودی کجاست؟

منبع مهم یهودیان در آموزه هایشان «تنخ» است که نام عبری سی و نه کتاب مقدس یهود است که به سه بخش تقسیم می ‌شوند: تورات، نِویئیم(انبیا) و كِتوبیم(مكتوبات) است.

در تورات، هیچ سخن صریحی درباره ماشیح موعود وجود ندارد. برخی خواستند با تأویل برخی فقرات آن، این چنین وانمود کنند ولی به صراحت چیزی در این زمینه وجود ندارد.

اما در بخش ‌های دیگر مثل مزامیر داوود و یا در پیشگویی‌ های انبیایی مثل عاموس، هوشع، اشعیا، دانیال و ملاکی در این زمینه مطالبی دیده می ‌شود؛ بخصوص از دوم اشعیا به بعد این مطلب، پررنگ‌تر دیده می ‌شود.

«ماشیح» واژه عبری «مسیحا» است و در لغت و زبان عبری به معنای «مسح‌ شده با روغن مقدّس» است. ماشیح در اصطلاح به پادشاهان آسمانی یهود اطلاق می ‌شود که برای بر تخت نشستن به وسیله نبی تدهین و روغن ‌مالی می ‌شدند.[1] از پادشاه ملقّب به ماشیح، انتظار می ‌رفت ظلم را ریشه‌ کن و عدالت و صلح را در جامعه برقرار کند.

در تاریخ یهود، پیش گویی های انبیا تحت فشارها و رنج‌ های خاص یهودیان انجام شده است. سال ‌های پس از 586 ق.م با حمله نبوکد نصِّر، پادشاه بابِل به اورشلیم، تخریب معبد بزرگ و شهر اورشلیم به دست تيتوس در سال 70م و سرکوب قیام یهود در سال های 132 تا 135م توسط آدريانوس، یهودیان به طور کامل استقلال و قدرت خود را از دست داده و به تبعید و اسارت رفتند. یهودیان به جای توجه به وضعيت موجود و با تصور حتمی بودن نجات برای قوم برگزيده، به آينده توجه كردند.[2]

برای مثال کتاب دانیال نبی در همین دوره‌ نوشته شده است که مقصود از نگارش آن، ایجاد تسلی و امید در دل یهودیان در زمان آزار و شکنجه بود.[3] اين كتاب، پایان رؤیایی رنج را پيش ‌گويی می ‌كند و به آنان وعده می ‌دهد كه ماشیح یا مسيحا آنان را نجات خواهد داد.[4]

آن‌چه که ایمان یهودیان را در این دوران تقویت می ‌کرد و آنان را به زندگی امیدوار می ‌کرد، پیش‌ گویی‌ های انبیاء بود. اشعیا تبعید به بابل[5] و بازگشت دوباره به سرزمین اورشلیم توسط کوروش را پیش‌گویی کرده بود.[6] با فتح بابل در سال 538ق.م به دست کوروش هخامنشی، یهودیان به فرمان وی اجازه یافتند به سرزمین خود بازگردند. آنان پس از بازگشت، معبد سلیمان را در سال 516ق.م بازسازی کردند.[7]

برای نخستین بار در کتاب اشعیا، کوروش که به آنها خدمت کرد و کشور ‌های ستمگر را مغلوب کرد، ماشیح یا مسیحِ یهوه نامیده شد؛[8] البته درباره مسح شدن وی در هیچ ‌جا سخنی به میان نیامده است.

بنابراین پس از ویرانی شهر قدس و پراکندگی یهودیان از اسرائیل به بابل، این اعتقاد میان آنان رایج شد ‌که پادشاهی در آینده خواهد آمد و حکومت اسرائیل را احیا و اقتدار و شکوه قوم خدا را به عصر درخشان داود و سلیمان برمی‌گرداند و این پادشاه آینده را «ماشیح یا مسیحا» نامیدند.[9]

در سال های بین 332 ق.م تا 63ق.م که یهودیت به لحاظ سیاسی متزلزل و تحت حاکمیت یونان و روم بود، اندیشه ظهور ماشیح که یهودیان را از درد و رنج رها می کند، قوت و شدت گرفت. حضرت عیسی(علیه‌السلام) در همین دوران متولد و توسط عده ای از بنی اسرائیل ماشیح موعود تلقی شده است.[10] بیشترین تفسیرهای مربوط به بحث مسیحا یا ماشیح، شرایط ظهور و خصوصیات حکومت او در تلمود آمده است.[11]

پی نوشت:
[1]. اول سموئیل 10: 1؛ آبراهام کهن، گنجینه ‏ای از تلمود، ترجمه امیر فریدون گرگانی، تهران: اساطیر، 1382ش، ص 352
[2]. عبد الوهاب المسیری، دایرة‌ المعارف یهود، یهودیت و صهیونیسم، ترجمه مؤسسه فرهنگی مطالعات و پژوهش‌های تاریخ خاورمیانه، تهران: دبیرخانه کنفرانس بین‌المللی حمایت از فلسطین، 1382، ج5، ص 303
[3]. Frank K. Flinn, Encyclopedia of Catholicism, New York, Facts On File, Inc. 2006, p. 39
[4]. عبد الوهاب المسیری، دایرة‌ المعارف یهود، یهودیت و صهیونیسم، همان
[5]. اشعیا، 39: 6
[6]. اشعیا، 44: 28
[7]. ایزیدور اپستاین، یهودیت، بررسی تاریخی، ترجمه بهزاد سالکی، تهران: موسسه حکمت و فلسفه ایران، 1385، ص 32- 36 و 92- 94؛ ساموئل شولتز، عهد عتیق سخن می‌گوید، ترجمه مهرداد فاتحی، بي‌جا: آموزشگاه كتاب مقدس، بی‌تا، ص 210- 227
[8]. اشعیا، 45: 1
[9]. Helmer Ringgren, “Messianism: an Overview”, in Encyclopedia of Religion, Ed by: Mircea Eliade, New York, Macmillan publishing company, Vol.9. 1987. V.9, p.46
[10]. مری‌جو ویور، درآمدی به مسیحیت، ترجمة حسن قنبری، قم: دانشگاه ادیان و مذاهب، 1381، ص 62- 63
[11]. آبراهام کهن، گنجینه ‏ای از تلمود، ص 357- 362

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.