آراء قلمداران بازیچه دست وهابیت
براى به دست آوردن نظر امیرالمؤمنین (ع) در مسأله خلافت، نباید تنها بر یک یا دو خطبه تکیه کرد؛ بلکه باید همه کلمات آن حضرت را در این موضوع، کنار هم بچینیم و نتیجه گیرى کنیم؛ امیرالمؤمنین (ع) بارها در نهج البلاغه در موارد متعددى در مسأله خلافت، تکیه بر نص فرموده اند.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ حیدر علی قلمداران، یکی از بزرگان فرقه قرآنیون شیعه که منکر امامت حضرت علی (علیهالسلام) و سایر ائمه (علیهمالسلام) است.
وی در ابتدای بحث کتاب خلافت و امامت، به این نکته پرداخته که حضرت علی (علیهالسلام) با نحوه انتخاب خلفاء پیشین موافق بوده و مشروعیت خلافت خود را هم به همان طریق اثبات کرده است.
قلمدارن برای مدعای خود به نامه ششم نهج البلاغه استناد کرده است که امام فرمود: «همانا كسانى با من بیعت كردهاند كه با ابابكر و عمر و عثمان، با همان شرایط بیعت کردند، پس آنكه در بیعت حضور داشت، نمی تواند خلیفه اى دیگر برگزیند و آنكه غایب است نمىتواند بیعت مردم را نپذیرد. همانا شوراى مسلمین، از آنِ مهاجرین و انصار است. پس اگر بر امامت كسى گرد آمدند و او را امام خود خواندند، خشنودى خدا هم در آن است. حال اگر كسى كار آنان را نكوهش كند یا بدعتى پدید آورد، او را به جایگاه بیعت قانونى باز مىگردانند، اگر سر باز زد، با او پیكار میكنند. زیرا به راه مسلمانان در نیامده، خدا هم او را در گمراهیش وا مىگذارد.»[1]
وی بیعت امام با خلفا را دلیل واضح و محکم بر رضایت آن حضرت، بر خلافت پیشینیان برشمرده است و چنین گمان برده که علمای شیعه این حقایق را دانسته، ولی به خاطر تعصب و امور روانی دیگر، چشم خود را بر آن حقایق بستهاند.[2]
در نقد این ادعای قلمداران باید گفت که:
براى به دست آوردن نظر امام (علیهالسلام) در مسأله خلافت، نباید تنها بر یک یا دو خطبه تکیه کرد؛ بلکه باید همه کلمات آن حضرت را در این موضوع، کنار هم قرار دهیم و نتیجه گیرى کنیم؛ امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بارها در نهج البلاغه در موارد متعددى در مسأله خلافت، تکیه بر نص فرمودهاند و در خطبههای متعددی اشاره به این مطلب داشتهاند که خلافت، حق ایشان بوده و غصب شده است. در خطبه سوم نهج البلاغه که معروف به خطبه شقشقیه است و بسیاری از بزرگان اهل سنت، آن را شرح و تفسیر کردهاند، امام میفرماید:
«هان! به خدا سوگند! فلان (ابن ابی قحافه) جامه خلافت را پوشید و می دانست خلافت جز مرا نشاید که آسیا سنگ، تنها گرد استوانه به گردش درآید ...»[3]
همچنین امام (علیهالسلام) در خطبه دوم نهج البلاغه، در فراز آخر می فرماید: «تخم گناه کشتند و آب فریب به پای آن هشتند و شکنجه و عذاب درویدند و بدین حقیقت نرسیدند که از این امت کسی را با خاندان رسالت هم پایه نتوان پنداشت و هرگز نمی توان پرورده نعمت ایشان را در رتبت آنان داشت که آل محمد (صلیاللهعلیهوآله) پایه دین و ستون یقین اند. هر که از حد درگذرد به آنان بازگردد و آنکه وامانده به ایشان پیوندد. حق ولایت، خاص ایشان است.»[4]
همینطور در خطبه 74 نهج البلاغه فرموده است: «خوب می دانید که من از همه کس به خلافت شایسته ترم و به خدا سوگند تا هنگامی که اوضاع مسلمین روبه راه باشد و در هم نریزد و به غیر از من به دیگری ستم نشود، همچنان خاموش خواهم بود.»[5]
شاهد دیگر بر عدم رضایت امام (علیهلسلام) عدم بیعت حضرت با خلیفه اول است که یعقوبی در جریان سقیفه، اعتراض حضرت علی (علیهالسلام) به شیوه انتخاب شخص ابوبکر را به صورت زیبایی بیان کرده است؛ از تاریخ یعقوبی پیدا است که حضرت علی (علیهالسلام) و پیروان آن حضرت، به ویژه بنی هاشم، تا شش ماه در مقابل ابوبکر ایستاده و از بیعت با وی سر باز زدند.[6]
پینوشت:
[1]. نهج البلاغه، نامه شماره 6.
[2]. قلمداران، حیدر علی، خلافت و امامت ص17.
[3]. نهج اللاغه، خطبه سوم.
[4]. همان، خطبه دوم.
[5]. همان، خطبه 74.
[6]. تاریخ یعقوبی، یعقوبی، ج2، ص502.
دیدگاهها
یکی
1400/12/27 - 23:42
لینک ثابت
بسیار ممنون از نقد جریان
زمانی محسن
1400/12/28 - 18:55
لینک ثابت
تشکر انجام وظیفه است
افزودن نظر جدید