توهین ابن تیمیه به حضرت ابوطالب (ع)
عداوت و دشمنی ابن تیمیه نسبت به اهل بیت (ع) به حدی آشکار است که او حتی با حضرت ابوطالب (ع) به دشمنی پرداخته است.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از جمله افرادی که در دشمنی با اهل بیت (علیهمالسلام) شناخته شده است و لحظهای در دشمنیش کوتاهی نکرده، تئورسین وهابیت یعنی ابن تیمیه است. او با توهین به مقام شامخ حضرت ابوطالب (علیهالسلام) در کتاب خود مینویسد: «أبوطالب الذی أعان النبی صلى اللّه عليه و سلم لأجل نسبه وقرابته لا لأجل اللّه تعالى و لا تقربا إليه ...[1] ابوطالب، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) را به خاطر خويشاوندى و پيوند نسبى كمک و یاری میكرد. او به خاطر خداوند و تقرّب به او حضرت را یاری نکرد.»
در پاسخ به این توهین بیشرمانه که ریشه در دشمنی ابن تیمیه با امیرالمؤمنین (علیهالسلام) دارد باید گفت که علمای اهل سنت به ایمان حضرت ابوطالب (علیهالسلام) از روزهای ابتدایی دعوت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) اذعان کرده است.
طبری در کتاب خود به نقل از امیرالمؤمنین (علیهالسلام) مینویسد: «از على بن ابیطالب (عليهالسلام) نقل شده است كه فرمودند: زمانى كه آيه (وَ أَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ) بر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) نازل شد، حضرت مرا صدا زدند و فرمودند يا علی! خدا مرا امر كرده است كه خويشان نزديكم را به اسلام دعوت كنم. سپس رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) سخن گفته و فرمودند: ای بنی عبدالمطلب! قسم به خدا که من در بين عرب، جوانی را نمیشناسم که برتر از آنچه برای شما آوردهام، برای قومش آورده باشد. من برای شما خير دنيا و آخرت را آوردهام و خداوند به من دستور داده است که شما را به سوی آن دعوت کنم. کداميک از شما من را در اين راه ياری خواهد کرد تا برادر من و وصى من و جانشين من در ميان شما باشد؟
همه جمع حاضر از آن سرباز زدند، اما من (علی عليهالسلام) که کوچکترين ايشان بودم گفتم: من! ای رسول خدا در اين راه وزير شما خواهم بود. پس رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: اين شخص برادر، وصی و خليفه من در ميان شما است؛ پس از او حرف شنوی داشته و اطاعتش کنيد. همه قوم ايستاده و خنديدند و به ابوطالب گفتند: به تو دستور داده است که از پسرت حرف شنوی داشته و از او اطاعت کنی!»[2]
عکس العمل نشان ندادن حضرت ابوطالب (علیهالسلام) به اعلام آمادگی امیرالمؤمنین (علیه السلام) در آن جلسه و طعن و سخره آشکار قريش به ایشان، نشان دهنده ايمانشان به رسالت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) است. همچنین بیان کنندهی ایمان ایشان به قبول وصایت و خلافت و جانشینی اميرالمؤمنين (علیهالسلام) نیز بوده است. در آن جمعیتی که از قریش و بستگان رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) حضور داشتند، تنها ایشان مخاطب سخره و طعن قریش قرار گرفتند و ابوطالب از حمایت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) تا آخر عمر دست بر نداشتند؛ اطلاع ایشان از نشانههای نبوت از نوجوانی پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و همراهی با ایشان تا آخرین نفس، بسیار فراتر از حمایت به دلیل خویشاوندی است.
پینوشت:
[1]. إبن تيميه حرانی، منهاج السنة النبوية، ج7، ص304، مؤسسة قرطبة، چاپ اول، 1406هـ.
[2]. طبری، جامع البيان، ج19، ص122، دار الفكر، بيروت – 1405هـ..
محمدجواد مهریار
افزودن نظر جدید