سیره عبادی و اجتماعی پیامبر گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌‎وآله)

  • 1400/07/28 - 13:49
میلاد وجود مبارک پیامبر اسلام و به تبع آن، رسالت ایشان، برترین نعمت الهی و بالاترین موهبتی است که خداوند متعال به بندگان خود عنایت کرده است. باید گفت اگر سالها به پاس این منت عظیم سر به سجده ساییده شود، اندکی از شکر خدای رحمان به جا آورده نشده است و تنها با الگوگیری از سیره و روش رسول خدا، سعادت نصیب مؤمنین می‌گردد.
سیره عبادی و اجتماعی پیامبر گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‎وآله)

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ آخرین پیامبر خدا، حضرت محمد مصطفی (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، شخصیت آسمانی است که با میلاد پر از برکتش، نسیم رحمت الهی بر عالم هستی وزیدن گرفت و سعادت ابدی به معنای واقعی آن، شامل حال پیروان و دوستداران حضرتش شد. اما اگر از زیباترین وصفی که خداوند متعال برای رسول خود بیان کرده سؤال شود در جواب باید گفت اخلاق نیکو، برجسته‌ترین صفت الهی نبی اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) است. پروردگار عالم، به رسول خود می‌فرماید: «وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ؛[قلم/4] و تو اخلاق عظیم و برجسته‌ای داری.» در مورد شب و روز ولادت رسول خدا، مورخین و محدثین شیعه معجزاتی را بیان کرده‌اند، که خود دلیل بر اعجاز در خلقت و ولادت ایشان است.
امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «ابلیس اجازه ورود به آسمان هفتم را داشت. اما هنگامیکه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به دنیا آمدند، از هفت آسمان رانده شد. در صبح روز میلاد پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، همه بت‌ها با صورت بر خاک افتادند. در شب میلاد ایشان، طاق کسرى ترک برداشت و چهارده کنگره آن فرو ریخت و همچنین دریاچه ساوه خشک شد و دشت آن از آب پر شد و آتشکده فارس که صدها سال روشن بود، ناگاه خاموش شد. موبدان زرتشتى در رؤیا مشاهده کردند که شترهای نیرومند، اسب‌های عربى را به دنبال کشیده و از رود دجله عبور کردند و در سرزمین فارس پراکنده شدند و سپس طاق کسرى از میان شکست و دجله بر آن چیره شد و در آن شب ناگهان نورى از سرزمین حجاز انتشار یافت و تا سرزمین مشرق کشیده شد و سپس ناپدید گردید. در آن شب تخت سلطنت تمام پادشاهان سرنگون و شکسته شد و فرمانروایان از سخن گفتن درمانده شدند و دانش کاهنان ناپدید شد و سحر ساحران بى‌اثر گشت.»[1]
باید گفت زندگی پر از برکت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) مملو از الگو و روشهایی است که برای هر کدام باید کتاب‌های جداگانه تالیف گردد. کتاب خدا در این‌باره می‌‎فرماید: «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا؛[احزاب/21] قطعاً براى شما در [اقتدا به‌] رسول خدا سرمشقى نيكوست، براى آن كس كه به خدا و روز بازپسين اميد دارد و خدا را فراوان ياد مى‌كند.» اما به اختصار با الگوگیری از پیامبر رحمت (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به دو سیره ایشان اشاره می‌شود.

سیره عبادی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله)
خدای متعال هدف از خلقت انسان و جن را عبادت کردن معرفی می‌کند. قرآن کریم با بیان این مطلب می‌فرماید: «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ؛[ذاريات/56] جن و انس را جز براى پرستش خود نيافريده‌ام.»
اما اگر سیره عبادی خاتم الانبیا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بررسی شود دریایی از معارف الهی هویدا می‌گردد که با الگوگیری از آن فضائل، انسان به هدف از خلقت خود، نزدیک می‌شود. رابطه مخلوق با خالق، مهمترین اصل اساسی در دینداری است. باید توجه کرد که این رابطه در نماز به عرصه ظهور می‌رسد. در روایتی از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در مورد آثار و برکات نماز سؤال شد و حضرت در پاسخ به آن فرمودند: «نماز از راه‌‎هاى بندگى در دين و رضایت خدای رحمان و راه و رسم انبياء الهی است. پروردگارعالم، اجر و پاداش نمازگزار را، دوستى با ملائکه و هدايت و ايمان، نور معرفت و بركت در روزى و آسايش جسم، ناخوشى شيطان و اسلحه عليه كافران، مستجاب شدن دعا و پذيرش اعمال و همچنین توشه مؤمن در دنيا و آخرت قرار داده است.»[2]
اهمیت نماز در سیره عبادی پیامبر اعظم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) جایگاه والایی دارد تا جایی که ایشان حتی در نیمه شب نیز به عبادت خدا دعوت شده‌اند. الله متعال در این‌باره خطاب به رسول خود می‌‎فرماید، «وَمِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَكَ عَسَى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَحْمُودًا؛[اسراء/79] پاره‌اى از شب را به نمازخواندن زنده بدار. اين نافله خاص تو است. باشد كه پروردگارت، تو را به مقامى پسنديده برساند.» به همین علت، پیامبر رحمت، به طور ویژه‌ای به نماز اهمیت می‌دادند.
ابوذر غفاری، صحابی جلیل القدر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل می‌کند، روزی خاتم الانبیا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) درباره فضیلت نماز به من فرمودند: «ای ابوذر! تا هنگامی که در حال خواندن نماز هستی، درب خانه ملک جبار یعنی خدای رحمان را می‌کوبی  و هر کس درب خانه خدا را بسیار بکوبد، بر روی او حتماً گشوده می‌شود.»[3]

سیره اجتماعی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله)
با نگاه در منابع معتبر اسلامی، سیره اجتماعی حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به زیباترین شکل ممکن، نوشته شده است. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به عنوان حاکم جامعه اسلامی، در برخورد با مردم و مسائل اجتماعی آنان، بهترین الگو برای همگان هستند. حضرت، در سخنان الهی خود همواره بر اهمیت معاشرت با مردم تأکید کرده‌اند.
امام حسین (علیه‌السلام) می‌فرمایند روزی در محضر پدرم امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) از سیره اجتماعی پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) سؤال پرسیدم. امیرالمومنین (علیه‌السلام) در جواب فرمودند: «پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) با هم‌نشینان خود، دائماً خوش‌رو و مدارا کننده و ملایم بودند. ایشان هرگز خشن، سنگدل، پرخاشگر، بدزبان، عیب‌جو، و متملق نبودند. هم‌نشینان ایشان هیچ‌گاه از او مأیوس نمی‌شدند و کسانی که به رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در انجام حاجتی امیدوار بودند، ناامید نمی‌شدند.» امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در ادامه فرمودند: «رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) از سه رذیله و اخلاق بد، همواره بر حذر بودند. اول آنکه، از مراء و صحبت‌های بی‌فایده و بی‌اثر دوری می‌جستند و دوم، زیاد صحبت کردن و پرگویی را دوست نمی‌داشتند و سوم آنکه دخالت در انجام کارهایی که به ایشان مربوط نمی‌بود را ترک می‌کردند. پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) همواره در مورد مردم از سه مطلب بر حذر بودند: هیچ‌گاه بدگویی کسی را نمی‎کردند و هیچ‌گاه به سرزنش کسی نمی‌پرداختند و هرگز به تجسس در عیب‌های پنهانی کسی مشغول نمی‌شدند.»[4] این مطالب تنها گوشه‌ای اندک از سیره رسول گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بود که بیان شد.

پی‌نوشت:
[1]. شیخ صدوق، أمالی، كتابچى - تهران، چاپ ششم، 1376ش، ص285؛ «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ ع قَالَ: كَانَ إِبْلِيسُ لَعَنَهُ اللَّهُ يَخْتَرِقُ السَّمَاوَاتِ السَّبْعَ ... إِلَّا حُجِبَتْ عَنْ صَاحِبِهَا ... .»
[2]. شیخ صدوق، الخصال، جامعه مدرسين - قم، چاپ اول، 1362ش، ج‏2، ص522؛ «عَنْ ضَمْرَةَ بْنِ حَبِيبٍ قَالَ: سُئِلَ النَّبِيُّ ... زَادٌ لِلْمُؤْمِنِ مِنَ الدُّنْيَا إِلَى الْآخِرَةِ.»
[3]. مجلسى، بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربی - بيروت، چاپ دوم، 1403 هـ، ج‏74، ص78؛ «يَا أَبَا ذَرٍّ مَا دُمْتَ فِي الصَّلَاةِ ... يُفْتَحْ لَهُ»
[4]. شیخ صدوق، عيون أخبار الرضا، نشر جهان - تهران، چاپ اول، 1378هـ، ج1، ص318؛ «فكَيْفَ كَانَ سِيرَتُهُ فِي جُلَسَائِهِ ... ‏ِ قَدْ تَرَكَ نَفْسَهُ مِنْ ثَلَاثٍ الْمِرَاءِ وَ الْإِكْثَارِ وَ مَا لَا يَعْنِيه‏ ... لَا يَطْلُبُ عَثَرَاتِهِ وَ لَا عَوْرَتَهُ.»

محمدجواد مهریار

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.