دشمنی مدعی عرفان، با سرمنشآ عرفان
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از خصوصیات فرقهها انتساب آموزهها و مبانی خود به یک آئین و نگرش مورد قبول و پرطرفداراست. فرقهها در ابتدای فعالیت برای در اَمان ماندن از هجمهها و انتقادات بزرگان دینی و به تبع آن مردم متدین، وانمود به التزام داشتن به آموزهها و مبانی دین و آئین مورد قبول جامعه میکنند؛ ولی بعد از کسب جایگاه و جذب پیرو و مخاطب، کم کم شروع به ابراز عقیده اصلی خود در بین طرفداران و بعد از آن در سطح عمومی جامعه میکنند.
عرفان موسوم به حلقه، ابتدا با انگیزه برگزاری کلاسهای آموزش دورههای سبک زندگی بهتر، از سازمان ملی جوانان مجوز دریافت کرد، سپس رییس این فرقه در سال 1385 مجوز یک سازمان مردم نهاد را کسب نمود، اما به دلیل تخلفات گسترده، مجوز وی تمدید نگردید و تاکنون بدون هیچ گونه مجوزی در قالب یک فرقه انحرافی در حال تبلیغ و جذب نیرو میباشد. به عبارتی عرفان کیهانی در ابتدا با شعار رساندن انسانها به کمال ادعای موجویت کرد، ولی در ادامه سر از جنگیری و ارتباط با نیروهای شیطانی در آورد.
یکی از انحرافات سرکرده این فرقه، ادعای تناقض در قرآن است. در یک فایل صوتی که از ایشان منتشر شده است، این فرد مدعی میشود قرآن دارای تناقض بوده و در جاهای مختلف ادعای متفاوت و متناقض داشته است.[1] این درحالی است که این فرد برای موجه جلوه دادن فعالیتها و مسلک خود، به آیات قرآن بارها استناد کرده است. البته تمامی این استنادات، با تفسیر به رای و برداشتهای شخصی و سلیقهای این فرد همراه بوده است. به عنوان نمونه تفسیر به رای محمدعلی طاهری برای مستند نشان دادن حلقهی وحدت و همچنین اعتبار بخشی و خریدن آبرو برای اندیشه وحدت در عرفان حلقه، استناد به آیهی هفتم سورهی مجادله کرده است.[2] درحالی که برداشت و تفسیر او از این آیه کاملاً سلیقهای بوده و نشان دهنده بیاطلاعی این فرد از سواد قرآنی و دینی دارد.
این در حالی هست که قرآن کریم معجزه جاودان پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) است که در آن هیچگونه کژی و دگرگونی روی نداده ودستخوش تحریف نشده است. در آیات و عبارت آن هیچگونه اختلاف و تناقضی دیده نمیشود به همین خاطر است که هدایتگر جهانیان خوانده شده است.
قرآن برای اثبات ادعای خود میفرماید: «قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلی أَنْ یأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا یأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ کانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیراً[اسراء/88]؛ بگو اگر تمام جن و انس اجتماع کنند تا کتابی همانند قرآن بیاورند، نمیتوانند، اگر چه نهایت همفکری و همکاری را به خرج دهند.» این تحدی قرآن، به معنای آن است که اگر کسی هرگونه ادعایی اعم از آوردن مثل آیات قرآن و هرگونه ادعایی مثل متناقض بودن قرآن و.. را باید با سند معتبر اثبات کند، که البته تا به الان چنین نشده است. و این خود دلیل محکمی از متقن بودن کلام الهی است.
یکی دیگر از آیاتی که توسط طاهری مورد سوء استفاده قرار گرفته و تفسیر به رأی شده است، آیه مبارکه (بسماللهالرحمنالرحیم) است. خداوند قرآن کریم را با این آیه آغاز کرده تا نشان دهد، آغاز نمودن اعمال و گفتار با نام خداوند ادب است و عملها را خدایی و نیک فرجام میکند. طاهری با به کار بردن اصطلاح (به نام بی نام او)، به جای (بسماللهالرحمنالرحیم) در شروع سخنان خود عملاً آیات الهی را تفسیر به رای کرده است. هرچند طاهری سرلوحه عرفان خود را (بسماللهالرحمنالرحیم) معرفی میکند، اما در عمل این آیه را از گفتار و عمل شاگردان خود حذف میکند و به جای آن عبارت(به نام بی نام او) را با توجیهات بیاساس قرار میدهد. طاهری میگوید: «ما الان به مرحلهای رسیدهایم که میتوانیم در مورد «بی نامی خداوند» صحبت کنیم.»[3] در فایلهای صوتی و تصویری که از او در دست است، در آغاز کلام بهجای آیه مبارکه (بسماللهالرحمنالرحیم) عبارت (به نام بی نام او)آورده شده و این سنتی است که شاگردان او هم پیروی میکنند.
در حقیقت کسی که مدعی عرفان و معنویت است با سرمنشآ و اساس عرفان به دشمنی برخواسته و با متناقض خوانده آیات الهی، عملاً کلام خداوند را بیاعتبار و غیر قابل اعتماد معرفی میکند.
پینوشت
[1]. عارف دروغینی که دشمن قرآن شد
[2]. تفسیر به رأی قرآن توسط محمد علی طاهری
[3]. دوره ششم، محمد علی طاهری، سلسله مباحث عرفان کیهانی، بیتا، بیجا، ص 91.
افزودن نظر جدید