شهدای روحانی اهل سنت دفاع مقدس، نمادی از وحدت
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در دوران هشت سال دفاع مقدس، اتحاد و انسجام همه یگانهای نظامی و مردمی در قالب گردانهای بسیج و غیره، بیمثال و بیبدیل بود، به گونهای که برای کسی یگان و رنگ لباس مطرح نبود، حفظ میهن اسلامی از حمله ناجوانمردانه دشمن، هدف همه مردم بود. حضور پرشور روحانیون و مبلغان دینی در صف نخست نبرد و رقم زدن صحنههای بیمانند فداکاری در دوران دفاع مقدس، نمونه درخشان ایثارگری یک ملت در راه پاسداری از دین و سرزمین خود است.
شهدای روحانی اهل سنت، بهترین نماد وحدت و تقریب مذاهب اسلامی هستند؛ برای حفظ این نظام و کشور، نیاز به تقویت وحدت با معرفی الگوهای مناسب و شایسته داریم، همچون معرفی شهدای اهل سنت در کنار شهدای شیعه در دفاع از ایران اسلامی. بر این اساس در این نوشتار به معرفی علمای شهید اهل سنت ایران میپردازیم.
1- ماموستا «ملامحمد ذبیحی»
اول مهرماه ۱۳۲۴، در روستای «بیساران سروآباد» در خانوادهای متدین و اهل فضل دیده به جهان گشود. در خطبههای نماز جمعه، به ترویج مسائل اسلامی و حکومت اسلامی و ارشاد مذهبی مردم میپرداخت و با اهل نفاق و گروهکها مبارزه میکرد، این حرکات ملامحمد، برای گروهکهای ضدانقلاب سنگین بود؛ از اینرو برای از بین بردنش بارها اقدام کردند.
شهید ملامحمد در ۲۵ دی ماه ۱۳۶۰ در آخرین خطبه نماز جمعه در جمع نمازگزاران چنین گفت: «من کشته میشوم و با شما خداحافظی میکنم، اما دینتان را حفظ کنید، شهادت من حتمی است، اما شما هوشیار باشید! دین خود را حفظ کنید و از تهدید سرسپردگان اجنبی نترسید. بالاخره روزی جمهوری اسلامی میآید و بر تمام منطقه حاکمیت مییابد و شما را از بند کفر و نفاق نجات خواهد بخشید.»
روز ۲۶ دی ماه ۱۳۶۰ نماز صبح را در مسجد اقامه کرد، سپس راهی منزل شد، در بین راه متوجه شد برخی افراد ضدانقلاب در تعقیب او هستند؛ به همین دلیل مسیرش را به سمت منزل یکی از بستگانش تغییر داد؛ اما منافقین او را تعقیب و دستگیر و به رگبار بستند، یکی از عوامل ضد انقلاب، قساوت را از حد گذراند و بر پیکر نیمه جان این شهید بزرگوار رحم نکرد و سرنیزهای در سینهاش فرو کرد.
2- ماموستا «علی بیارهای»
سال ۱۳۱۶ در روستای «لیو پایین» از توابع شهرستان مریوان، دیده به جهان گشود. این شهید والامقام بعد از اتمام تحصیلات، مُدرس مدرسه دینی بیاره شد و به عنوان امام جمعه و جماعت این منطقه هم سالها خدمت کرد.
ملاعلی بیارهای در جهاد علیه رژیم بعث عراق، مسئولیتهای متعددی را عهدهدار بود، مانند: فرمانده لشکر قرآن حرکت اسلامی کردستان عراق، سخنگوی حرکت اسلامی عراق، عضو شواری عالی روحانیت کردستان عراق و عضو مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق.
وی از سوی قرارگاه رمضان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در داخل خاک عراق به نبرد با دشمنان خدا میپرداخت که در نهایت در نوزدهم اسفند ۱۳۶۳، در نوار مرزی شهرستان پاوه، بر اثر ترکش خمپاره به شهادت رسید و پیکرش در بهشت محمدی سنندج به خاک سپرده شد.
3- ماموستا «مصطفی مردوخی»
۲۵ فروردین ماه ۱۳۳۵ در روستای دزلی سروآباد دیده به جهان گشود. پدرش ملاعبدالکریم مردوخی، از روحانیون سرشناس کردستان بود و عمرش را وقف ترویج دین اسلام و خدمت به مردم کرد.عکسها و اعلامیههای امام (رحمةاللهعلیه) را در منطقه پخش میکرد و مردم را با نهضت ایشان آشنا میساخت.
ماموستا مصطفی مردوخی، فرمانده گردان پیشمرگان کرد مسلمان بود. چند روز بیشتر از ازدواجش نگذشته بود که برای دریافت حقوق نیروهای تحتامرش به ماموریت رفت؛ ۱۷ مهرماه ۵۸ بود که از کرمانشاه به سنندج آمد.
شبی در منزل یکی از اقوامش مهمان بود که گروهکهای ضدانقلاب او را شناسایی کرده بودند. خانه میزبان توسط ۲۸ نفر از اعضای گروهک ضدانقلاب کومله محاصره میشود و تهدید آتش زدن منزل، سبب شد تا ملامصطفی برای جلوگیری از آسیب دیدن افراد آن منزل، خود را تسلیم کند. هرچند عمق کینه ضدانقلاب نسبت به خود را میدانست، و مطمئن بود رفتنش بیبازگشت خواهد بود، اما برای حفظ جان دیگران، شجاعانه تسلیم شد.
افراد کومله، وی را همراه با مدارک و اسلحهاش اسیر کردند و هشت شبانهروز او را زیر شکنجه و سختترین فشارها گذاشتند. ضدانقلاب از بیم مردم و یارانش دائم از نقطهای به نقطهای دیگر نقل مکان میکردند. ۲۶ مهرماه ۵۸، مردم جسد سوخته و شکنجه شدهی ماموستا را نزدیک پل سُنته در مسیر سقز - دیواندره یافتند و پیکر این شهید بزرگوار را به زادگاهش «دزلی» بازگردانده و به خاک سپردند.
4- «ملا سید طه مشایخی»
هفتم مرداد ماه ۱۳۲۱ در روستای دادانه سنندج چشم به جهان گشود. سید طه، امام جمعه و جماعت روستای دادانه از توابع سنندج بود و از طریق کشاورزی معیشت خانواده را تأمین میکرد؛ به جوانان قرآن و احکام اسلام میآموخت و آنان را با ناپاکی و فساد رژیم شاه آشنا میکرد و از ظلمپذیری و سکوت برحذر میداشت.
سید طه به دلیل همکاری با نیروهای انقلاب اسلامی و روشنگری اذهان مردم در شناساندن ریشههای ناپاک گروهکها و افراد ضدانقلاب، در شب ۲۴ مهرماه ۶۶، با شلیک چند گلوله توسط اعضای ضدانقلاب در خانهاش به شهادت رسید و مردم روستا با حزن بسیار پیکر یار و یاور خویش را در مزار روستای دادانه به خاک سپردند.
پینوشت:
پایگاه اطلاع رسانی دبیرخانه شورای برنامه ریزی مدارس علوم دینی اهل سنت از کردستان، «روایتی از جنایتهای ضدانقلاب در کردستان/از آتشزدن تا فروکردن سرنیزه بر بدن ماموستایان دینی»، شناسه خبر: 125517، ۱۰ مهر ۱۴۰۰.
افزودن نظر جدید