موضع عایشه نسبت به عثمان و امیرالمؤمنین
وقتی عایشه در مسیر بازگشت از مکه به سرف رسید، در آنجا عبد بن امکلاب را دید؛ پس به وی گفت: خبر مهمی است، عثمان را کشتهاند و سپس هشت روز توقف کردند؛ عائشه پرسید بعد از آن چه کردند؟
پاسخ داد: بهترین کار؛ همه ایشان گرد علی جمع شدند.عایشه گفت: کاش آسمان به زمین آمده بود و مردم با علی بیعت نمیکردند. من را برگردانید؛ پس به سمت مکه به راه افتاد و میگفت: قسم به خدا! عثمان را مظلوم کشتند. قسم به خدا! من خونخواه وی خواهم بود. پس ابن امکلاب به او گفت: چگونه؟ قسم به خدا! اولین کسیکه نام عثمان را تغییر داد، تو بودی، و تو بودی که میگفتی: نعثل (پیرمرد یهودی خرفت کنایه از عثمان) را بکشید که کافر شده است. عایشه گفت: ایشان قبل از مرگ وی را توبه داده و سپس کشتهاند. درست است که قبلاً سخنانی گفتهام، اما سخن فعلی من از سخن قبلی من بهتر است. پس ابن امکلاب به وی گفت: همه کارها از تو شروع شد و حال خودت میخواهی آن را عوض کنی. اگر بادی بود از تو بود و اگر بارانی از تو (همه طوفانها از تو برخاست) تو بودی که به کشتن امام دستور دادی و به ما گفتی که او کافر شده است؛ پس ما از تو در کشتن او اطاعت کرده، و قاتل، همان کسی است که به کشتن او دستور داد و به خاطر کشتن او، نه از آسمان شمشیری آمد تا ما را نابود کند و نه خورشید و ماه گرفت (کنایه از اینکه عثمان مظلومانه کشته نشد).
الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۱۰۰.
مقاله: «سب و بغض صحابه»
دریافت فایل | حجم فایل |
---|---|
موضع عایشه نسبت به عثمان و امیرالمؤمنین | 257.38 کیلوبایت |
افزودن نظر جدید