سب و بغض صحابه
پایگاه جامع فرق، ادیان ومذاهب_ کارشناسان شبکه وهابی وصال، این مطلب را بیان کردهاند که محبت نسبت به صحابه رسول خدا میتواند دارای شدت و ضعف باشد و این را یک امر نسبی بیان کردهاند، اما بغض نسبت به صحابه جایز نیست.
در پاسخ به این کارشناس وهابی باید گفت: بزرگان وهابیت، مثل ابن تیمیه در کتابهای خودشان بیان کردهاند که برخی از صحابه نسبت به حضرت علی (علیهالسلام) بغض داشتند؛ همینطور روایاتی در منابع معتبر آنها وجود دارد مبنی بر بغض و حتی سب برخی از صحابه، نسبت به یکدیگر که در این مختصر به آنها اشاره میکنیم:
ابن تیمیه در منهاج السنة مینویسد: «بسیارى از صحابه و تابعین بغض على را در دل داشتند، او را فحش و ناسزا گفته و با او مىجنگیدند.»[۱]
در حالیکه پیامبرفرمود: «لا یحبّک إلاّ مؤمن و لایبغضک إلاّ منافق.[2] تو را به جز مؤمن دوست ندارد و نیز به جز منافق تو را دشمن نمىدارد.»
دشمنی عایشه با علی بن ابیطالب (علیهالسلام) و بغضی که او نسبت به امیرالمؤمنین (علیهالسلام) داشته، از مسائل مسلم تاریخی بر مبنای کتب شیعه و اهل تسنن است. یکی از مطالبی که در کتب اهل سنت با سند صحیح نقل شده، رضایت عایشه به سب علی بن ابیطالب است که وقتی آن را در کنار قرائن دیگر قرار میدهیم، یقین میکنیم که عایشه در سب و اهانت نسبت به امیرالمؤمنین مشکلی نمیدیده است.
در مسند احمد آمده است: «عایشه گفت: اما در مورد علی چیزی به تو نمیگویم؛ اما در مورد عمار شنیدم که پیامبر میگفت عمار بین دو امر مخیر نمیشود، مگر آنکه هدایت کنندهتر و نزدیکتر به صواب را انتخاب میکند.»[3]
از جمله کسانیکه مورد دشنام عایشه واقع شدهاند، عثمان بن عفان است؛ در این زمینه، روایات فراوانی در کتب اهل سنت وجود دارد:
وقتی عایشه در مسیر بازگشت از مکه به سرف رسید، در آنجا عبد بن امکلاب را دید؛ پس به وی گفت: خبر مهمی است، عثمان را کشتهاند و سپس هشت روز توقف کردند؛ عائشه پرسید بعد از آن چه کردند؟
پاسخ داد: بهترین کار؛ همه ایشان گرد علی جمع شدند.عایشه گفت: کاش آسمان به زمین آمده بود و مردم با علی بیعت نمیکردند. من را برگردانید؛ پس به سمت مکه به راه افتاد و میگفت: قسم به خدا! عثمان را مظلوم کشتند. قسم به خدا! من خونخواه وی خواهم بود. پس ابن امکلاب به او گفت: چگونه؟ قسم به خدا! اولین کسیکه نام عثمان را تغییر داد، تو بودی، و تو بودی که میگفتی: نعثل (پیرمرد یهودی خرفت کنایه از عثمان) را بکشید که کافر شده است. عایشه گفت: ایشان قبل از مرگ وی را توبه داده و سپس کشتهاند. درست است که قبلاً سخنانی گفتهام، اما سخن فعلی من از سخن قبلی من بهتر است. پس ابن امکلاب به وی گفت: همه کارها از تو شروع شد و حال خودت میخواهی آن را عوض کنی. اگر بادی بود از تو بود و اگر بارانی از تو (همه طوفانها از تو برخاست) تو بودی که به کشتن امام دستور دادی و به ما گفتی که او کافر شده است؛ پس ما از تو در کشتن او اطاعت کرده، و قاتل، همان کسی است که به کشتن او دستور داد و به خاطر کشتن او، نه از آسمان شمشیری آمد تا ما را نابود کند و نه خورشید و ماه گرفت (کنایه از اینکه عثمان مظلومانه کشته نشد).[4]
پینوشت:
[1]. منهاج السنه، ج۷، ص۱۳۷ و ۱۳۸. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[2]. صحیح مسلم، ج1، ص 86.
مسند احمد، ج1، ص95.
صحیح ترمذى، ج5، ص643.
سنن نسائى، ج5، ص137.
سنن ابن ماجه، ج1، ص42.
[3]. «حَدَّثَنَا أَبُو أَحْمَدَ، قَالَ: حَدَّثَنَا عَبْدُ اللهِ بْنُ حَبِیبٍ، عَنْ حَبِیبِ بْنِ أَبِی ثَابِتٍ، عَنْ عَطَاءِ بْنِ یَسَارٍ، قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ فَوَقَعَ فِی عَلِیٍّ، وَفِی عَمَّارٍ رَضِیَ اللهُ تَعَالَى عَنْهُمَا عِنْدَ عَائِشَةَ، فَقَالَتْ: أَمَّا عَلِیٌّ، فَلَسْتُ قَائِلَةً لَکَ فِیهِ شَیْئًا، وَأَمَّا عَمَّارٌ، فَإِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، یَقُولُ: لَا یُخَیَّرُ بَیْنَ أَمْرَیْنِ، إِلَّا اخْتَارَ أَرْشَدَهُمَا.» مسند احمد، ج41، ص322، ر24820، موسسة الرسالة. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[4]. سیف بن عمر الضبی، الفتنة ووقعة الجمل، ج۱، ص۱۱۵.
ابنقتیبه دینوری، الامامة والسیاسة، ج۱، ص667.
طبری، ابن جریر، تاریخ الطبری، ج۳، ص۱۲.
ابن الأثیر، عزالدین، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۲۰۶. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
ابن عبری، غریغوریوس بن هارون، تاریخ مختصر الدول، ج۱، ص۵۵.
ابن طقطقی، محمد بن علی بن طباطبا (متوفاى ۷۰۹هـ)، الفخری فی الآداب السلطانیة، ج۱، ص۲۹.
ابن ابیالحدید، عبدالحمید، شرح نهجالبلاغة، ج۶، ص۱۳۱.
افزودن نظر جدید