اقسام امیال و دلبستگی‌های انسان

  • 1400/06/18 - 07:37
آدمی به طور طبیعی و غریزی در دنیا دلبستگی‌هایی دارد؛ به طور کلی می‌توان امیال ودلبستگی‌ها را به این صورت برشمرد: میل به شهوات؛ میل به طعام؛ میل به مال؛ میل به فرزندان؛ میل به خلود؛ میل به جاه و مقام، که این دلبستگی از امیال دیگر شدیدتر و ضرر آن بیشتر است.

خلاصه مقاله
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ آدمی به طور طبیعی و غریزی در دنیا دلبستگی‌هایی دارد؛ در روایات این دلبستگی‌ها به چند دسته تقسیم شده است که در روایتی از رسول گرامى اسلام (صلى‌الله‌عليه‌وآله) به عنوان ريشه‌هاى اصلى گناهان بیان شده است؛ ایشان می‌فرمایند: «نخستين گناهانى كه در جهان در برابر فرمان پروردگار انجام گرفت به سبب شش چيز بود: دنيا پرستى، عشق به مقام، علاقه شديد به غذاهاى رنگين، علاقه شديد به زنان و علاقه به خواب و راحتى.»

متن مقاله
آدمی به طور طبیعی و غریزی در دنیا دلبستگی‌هایی دارد؛ در روایات این دلبستگی‌ها به چند دسته تقسیم شده است. رسول گرامى اسلام (صلى‌الله‌عليه‌وآله) به عنوان ريشه‌هاى اصلى گناهان می‌فرماید: «اَوَّلُ ما عَصِى اللّهُ تَبارَكَ وَ تَعالى بسِتِّ خِصال حُبِّ الدُّنْيا وَ حُبِّ الرِّياسَةِ وَ حُبِّ الطَّعامِ وَ حُبِّ النِّساءِ وَ حُبِّ النَّوْمِ وَالرّاحَةِ.[1] نخستين گناهانى كه در جهان در برابر فرمان پروردگار انجام گرفت، به سبب شش چيز بود: دنيا پرستى، عشق به مقام، علاقه شديد به غذاهاى رنگين، علاقه شديد به زنان و علاقه به خواب و راحتى.»
به طور کلی می‌توان امیال ودلبستگی‌ها را به این صورت برشمرد:
- میل به شهوات
اولین و مهم‌ترین قسم دلبستگی‌ها، شهوت و میل جنسی است. خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ ...[آل‌عمران/14] محبت انواع شهوات، برای مردم مزیّن و آراسته شده است.» اولین نمونه تاریخی از پیروی از شهوات جنسی که باعث هلاکت بشریت شد، در جریان نزاع فرزندان حضرت آدم رخ داد؛ خداوند در این آیات به داستان دو فرزند آدم اشاره می‌کند که برای خداوند قربانی قرار دادند، ولی تنها از یکی از آن دو قربانی قبول شد. این مطلب باعث شد تا کسی‌که قربانی او قبول نشده، برادرش را تهدید به مرگ کند، و برادری که قربانی او قبول شده بود (هابیل)، تأکید کرد که او به برادرکشی روی نخواهد آورد؛ قابیل تهدید خودش را عملی کرد و برادرش را به قتل رساند. برابر برخی از روایات تفسیری که درباره آیات ۲۷ تا ۳۰ سوره مائده وجود دارد، این اختلاف به خاطر پیروی از شهوت جنسی بود.
- میل به طعام
بسیاری از مفسران، از محبت به غذا در برخی افراد سخن گفته‌اند. این نوع دلبستگی نیز اگر کنترل نشود برای انسان ضررهای جبران ناپذیری به دنبال دارد. برخی از مفسران معتقدند بزرگ‌ترین عوامل هلاکت انسان، شهوت شکم است، همان بود که آدم و حوّا را از بهشت اخراج کرد. شکم سرچشمه شهوات و منشأ دردها و آفات است؛ زیرا حتّی شهوت جنسی نیز پیرو آن است و به دنبال این دو، شهوت در جمع‌آوری مال و مقام است که وسیله‌ای برای سفره‌های رنگین‌تر و زنان بیشتر محسوب می‌شود و به دنبال آن‌ها، تنازع در دسترسی به مال و مقام و کشمکش‌ها به وجود می‌آید و آفت ریا و خودنمایی و تفاخر و تکاثر و خود برتربینی از آن متولّد می‌گردد؛ سپس این امور عاملی برای حسد، کینه، عداوت و دشمنی می‌شود و دارنده آن را به ارتکاب انواع ظلم‌ها و منکرات و فحشا می‌کشاند.
- میل به مال
قرآن کریم از میل به اموال نیز سخن گفته است، خداوند می‌فرماید: «کَلَّا إِنَّ الْإِنْسانَ لَیَطْغى‏ أَنْ رَآهُ استَغنى.[علق/6و7]‏ آدمى به سرکشى و طغیان می‌گراید، وقتى خود را غنى و بى‏‌نیاز مى‌‏بیند.» در تفسیر علی بن ابراهیم، آیات یاد شده این‌گونه تفسیر شده که آدمی وقتی بی‌نیاز شود، کفر می‌ورزد و منکر می‌شود.
در آیه ۱۴ سوره آل عمران، برخی از مصادیق دلبستگی‌های مالی، اموال هنگفت از طلا و نقره مطرح شده که در نظر مردم، زینت داده شده است.
-  میل به فرزندان
نوعی دیگر از دلبستگی‌ها که در قرآن از آن سخن به میان آمده،علاقه به فرزندان است. خداوند در دو آیه از پسران به عنوان مشتهیات یاد کرده است. مورد اول درباره کافرانی است که به پندار خام خودشان، پسران را برای خودشان و دختران را برای خداوند قرار می‌دادند، چنان‌که قرآن کریم می‌فرماید: «وَ یَجْعَلُونَ لِلَّهِ الْبَناتِ سُبْحانَهُ وَ لَهُمْ ما یَشْتَهُونَ.[نحل/57] آن‌ها (در پندارشان) برای خداوند دخترانی قرار می‌دهند؛ منزّه است (خداوند از این‌که فرزندی داشته باشد)، ولی برای خودشان، آن‌چه را میل دارند، قائل می‌شوند» که مقصود از «ما یشتهون» پسران است؛ در آیه ۱۴ سوره آل‌عمران نیز از پسران به عنوان یکی از مصادیق دلبستگی‌ها یاد شده است.
برخی از مفسران معتقدند مقصود از بنین در این آیه، هم فرزندان بلاواسطه هستند که در فارسى به کلمه «پسر» ترجمه مى‌‏شود و هم فرزندان باواسطه که در فارسی از آنان به کلمه «نوه»، «نتیجه»، «نبیره» تعبیر مى‏‌شود.
- میل به خلود
از اصلى‌ترین گرایش‌هاى روانى انسان، میل به بقا و ابدیت است که لازمه طبیعى حب ذات است؛ یعنى وقتى انسان وجود خود را دوست مى‌دارد نه از آن جهت است که یک وجود لحظه‌اى است بلکه وجودش را در زمان بعد هم دوست مى‌دارد و علاقه دارد که این وجود دوام داشته باشد. مى‌توان گفت که طبیعى‌ترین اثرى که بر حب ذات مترتب مى‌شود، میل به بقاست و هر انسانى بالفطره این غریزه را دارد؛ علت علاقه انسان به زندگى دنیا، علاقه به جاودانگى است.
در داستان حضرت آدم (علیه‌السلام) و وسوسه شیطان، شیطان از دو راه آدم را وسوسه کرد: از راه علاقه به قدرت، سلطنت و ملک؛ و دیگرى از راه علاقه به خلود (آیه 20 سوره اعراف)؛ یعنى چون حضرت آدم یک میل فطرى به خلود داشت، ابلیس از این موقعیت سوء استفاده کرد و چنین وانمود کرد که آن خلودى که شما دوست دارید با خوردن این شجره تأمین مى‌شود.
در قرآن شریف آیاتى هست که دلالت بر این میل فطرى دارد و از این میل براى تربیت انسان استفاده شده است. خداوند در این آیات، درصدد تشویق انسان به زندگى آخرت است، و دنیا را با آخرت مقایسه کرده و مى‌فرماید: زندگى اخروى بقاى بیشترى دارد.
- میل به جاه و مقام
یکی دیگر از مصادیق دلبستگی‌ها که در قرآن کریم از آن سخن گفته شده، دلبستگی به پست و مقام، و به تعبیر برخی از مفسران، حب ریاست‏ یا جاه‌طلبی است. این دلبستگی، از امیال دیگر شدیدتر و ضرر آن بیشتر است؛ به گونه‌ای که به فرموده پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، در تأثير مخرّب اين رذيله اخلاقى این‌گونه نقل شده است: «ما ذِئبانِ ضارِيانِ اُرْسِلا فِى زَرِيبَةِ غَنَم اَكْثَرُ فَساداً فِيها مِنْ حُبِّ الْمال وَ الْجاهِ فِى دِينِ الرَّجُلِ الْمُسْلِمِ.[2] دو گرگ درنده كه در آغل گوسفندان رها شوند، فساد و خرابى آن‌ها بيشتر از حبّ مال و مقام در دين انسان مسلمان نيست.» مطابق اين بيان، جاه طلبى و مقام پرستى، دين و ايمان انسان را بر باد مى‌دهد، همان‌گونه كه گرگ گرسنه گوسفندان را از بین می‌برد؛ هم‌چنین پیامبر می‌فرماید: «حُبُّ الْجاهِ وَ الْمالِ يُنْبِتانِ النِّفاقَ فِى الْقَلْبِ كَما يُنْبِتُ الْماءُ الْبَقْلَ.[3] علاقه شديد به مقام و مال، نفاق را در قلب انسان مى‌رويانند، همان‌گونه كه آب، سبزه را مى‌روياند.»
امام صادق (عليه‌السلام) نیز در این رابطه مى‌فرمایند: «مَنْ طَلَبَ الرِّئاسَةَ هَلَكَ.[4] كسى‌كه طالب مقام باشد [و دلباخته آن گردد] هلاك مى‌شود.» آن‌قدر اين دلبستگی در هلاکت انسان مؤثر است كه امام صادق (علیه‌السلام) نسبت به نشانه‌هاى اولیه آن هشدار داده و می‌فرماید: «اِيّاكُمْ وَ هؤلاءِ الرُّؤَساءِ الَّذِينَ يَتَرأَّسُون فَوَاللّهِ ما خَفَفْتِ النِّعالُ خَلْفَ رَجُل اِلاّ هَلَكَ وَ اَهْلَكَ.[5] از اين رؤساء كه به رياست رسيده‌اند بر حذر باشيد، به خدا سوگند! صداى كفش‌ها پشت سر كسى بلند نمى‌شود، مگر اين‌كه هم خودش هلاك مى‌شود و هم ديگران را هلاك مى‌كند.» محرومان غالباً انسان‌های فقیر و پابرهنه بودند و كفش‌هاى صدادار مربوط به دنياپرستان و ثروتمندان بود، بديهى است كه اين افراد، براى خدا و معنويت دنبال كسى نمى‌روند، و این روایت همراهی دنیاپرستان را با رؤسا، نشانه ریاست‌طلبی آن رئیس مطرح کرده است.
امام صادق (عليه‌السلام)، در رابطه با جاه طلبی و خوف خدا مى‌فرمایند: «اِنَّ حُبَّ الشَّرَفِ وَ الذِّكْرِ لا يَكوُنانِ فِى قَلْبِ الْخائِفِ الرّاهِبِ.[6] علاقه به مقام و اسم و آوازه در قلب كسى‌كه خوف خدا دارد و از او ترسان است، نخواهد بود.» هم‌چنین در حدیث دیگری با اشاره به تضاد جاه‌طلبی با حق‌پرستی مى‌فرمایند: «مَنْ طَلَبَ الرِّئاسَةَ بِغَيْرِ حَقٍّ حُرِمَ الطّاعَةُ لَهُ بِحَقٍّ.[7] كسى‌كه رياست را به ناحق طلب كند، از اطاعت خداوند به حق محروم خواهد شد.»
اين احاديث، زشتی جاه طلبی و تأثیر آن در هلاکت صاحبان این خصلت را آشکارا بیان می‌کنند.

پی‌نوشت:

[1]. الخصال‏، ابن بابويه، جامعه مدرسين‏، قم، 1362 ش، چاپ اول‏‏، ج‏1، ص330.
[2]. تنبيه الخواطر و نزهة النواظر، ابن ورام بن أبی‌فراس، مكتبه فقيه‏، قم‏، 1410 ق، ‏چاپ اول‏، ج‏1، ص155.
[3]. همان.
[4]. الكافی، كلينى، دارالكتب الإسلامية، تهران،‏ ‏1407 ق، چاپ چهارم، ج‏2، ص297.
[5]. همان.
[6]. همان، ص 69.
[7]. تحف العقول‏، ابن شعبه حرانى، جامعه مدرسين‏، قم‏، 1363 ش، چاپ دوم‏، ص321.

تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.