ردیابی تاریخ نخستین ادعای حسینعلی بهاء
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ حسینعلی بهاء در طول زندگی خود مدعی مقامات متعددی شد و برای اثبات این داعیهها و نیز دفاع از خود در برابر ازلیها، به نگارش کتب و صدور احکام پرداخت. اولین ادعای وی ادعای "من یظهره الله" ـی بود. بهاء الله که سالها جزء پيروان بابیه بود و برادرش يحيی صبح ازل را جانشين باب میدانست، در سال چهارم اقامتش در تبعيدگاه ادرنه (سنه 1284 ه ق.) به صورت علنی مدعی شد كه من همان موعود بیان هستم كه علی محمد به وجود او بشارت داده است، و ميرزا يحيی بايد از امر من پيروی كند.
«من يظهره الله» که به معنای، «كسی كه خدا او را ظاهر میكند» است اولین بار توسط سید علی محمد شیرازی به کار رفت. او در کتاب بیان در مواضع متعدد، مریدان خود را به ظهور فردی به نام «من یظهره الله» بشارت داد؛ وی در کتاب بیان فارسی مینویسد: «مد نظر بیان نیست الا به سوی من یظهره الله».[1] و در موضعی دیگر مینویسد: «آثار ظهور حقیقت در هر ظهور تحفه است من قِبَل الله از برای او در ظهور بعد... مثلاً آنچه خداوند بر عیسی نازل فرمود، تحفه بوده من قبل الله از برای محمد رسول الله... و همین قسم آن چه خداوند به رسول الله نازل فرموده، که امروز در مؤمنین به قرآن مشاهده میشود، مرایای افئده ایشان، تحفه بود من الله به سوی قائم آل محمد علیهم السلام و همین قسم آنچه در بیان متکون شود، از شئون محبوبه، تحفه است از قبل نقطهی بیان به سوی من یظهره الله که ظهور اخرای بیان باشد...»[2]
سید شیرازی در این رابطه به صدور احکام نیز پرداخت، از جمله: نطفهی «من يظهره الله» و ياران خاص او، پاك است: «ملخص اين باب آنكه چون كه يك نطفه است كه لايق است ذكر طهارت بر او شود... كل را خداوند در ظل او مستظل فرموده و اذن طهارت داده... و ثمرهی آن اينكه كسی در حق آن نير أعظم و ادلای او، دون خطور طهارت نكند».[3]
علي محمد شیرازی درباره زمان ظهور «من يظهره الله» هم سخن گفت و آن را بین 1511 تا 2001 سال پس از ظهور خود و تألیف بیان مقرر کرد؛ «اهل این جنّت در این جنّت متلذّذ هستند الی اوّل ظهور من یظهره الله قسم به ذات الهی که از برای ایشان در حین ظهور ایشان هیچ جنّتی اعظمتر از ایمان به او و طاعت او نیست... وصیّت میکنم کلّ اهل بیان را... اگر شنیدید ظهوری ظاهر شده به آیات قبل از عدد اسم الله الاغیث [=1511 به حساب حروف ابجد] که کل داخل شوید و اگر نشده... به عدد اسم الله المستغاث [=2001 به حساب حروف ابجد.]».[4]
با مرگ سید علی محمد شیرازی، منازعات مدعيان برای به دست گرفتن سكان رهبری بابيه آغاز شد. مقارن چنين جنب و جوشهایی كه از بیاساسی مبدأ و منشأ دعاوی و پيشگويیهای علی محمد شيرازی سرچشمه میگرفت، تعداد زیادی از بابیان ادعای من يظهر اللهی كردند[5] تا آنجا كه به گفته شيخ احمد روحی و آقاخان كرمانی در كتاب «هشت بهشت»: «كار به جایی رسيد كه هر كس بامدادان از خواب پيشين بر میخاست تن را به لباس اين دعوی میآراست».[6]
ابوالقاسم افنان در کتاب «عهد اعلی» نام مدعیان من یظهره الله را چنین میشمارد: ۱- شیخ اسماعیل ۲- سید بصیر هندی ۳- میرزا اسدالله خویی ۴- ملا شیخ علی ملقب به عظیم ۵ - سید علّا ۶- میرزا عبدالله متخلص به غوغا ۷- میرزا حسین قطب نیریزی ۸- حاجی میرزا موسی قمی ۹- حاجی ملا هاشم کاشی ۱۰- حسین میلانی ۱۱- ملا محمد نبیل زرندی و…[7] در این میان حسينعلی بهاء نیز از قافله مدعیان عقب نماند و خود را به عنوان موعود کتاب بیان جلوه داد و گفت: من همان «من يظهره الله» هستم. این ادعا سبب به وجود آمدن ولولهای در ميان بابيان شد.[8] نخستين كسی كه به شدت بر او تاخت و ادعايش را باطل شمرد ميرزا يحيی ازل، برادرش بود كه نزد بهائيان «أول من أعرض عن الله» ناميده شد.[9] اما باید گفت که بهاء الله مشخصات «من یظهره الله» و موعود بیان را ندارد. چراکه سید علی محمد شیرازی سال ظهور «من یظهره الله» را 15 تا 20 قرن بعد از خود میداند؛ در حالیکه حسینعلی بهاء تنها سه سال بعد مرگ سید علی محمد ادعای من یظهره اللهی خود را آشکار کرد. علاوه بر این سید علی محمد شیرازی محل ظهور جسد «من یظهره الله» را مسجدالحرام ذکر میکند و در کتاب بیان عربی مینویسد: «و ان مسجد الحرام ما یولد من یظهره الله علیه ذلک ما ولدت علیه قل مقعد احمد ذکری یدخل فیه انتم هنالک لتصلون».[10] اما بهاءالله بر خلاف پیشبینی باب از مکه ظهور نکرده و از زندان تهران مدعی من یظهره اللهی شده است![11]
پینوشت:
[1]. بیان فارسی، ص78.
[2]. همان، ص73.
[3]. همان، ص176.
[4]. همان، ص61.
[5]. فلسفه نيکو، ج 4، ص 56، حضرت بهاء الله، ص 103.
[6]. ر.ک: هشت بهشت.
[7]. عهد اعلی، ص 478- 488-479.
[8]. بابیگری و بهائیگری، ص67.
[9]. نک: حسینعلی بهاءالله، رحیق مختوم، ج1، ص196.
[10]. بیان عربی، باب 17، واحد 4.
[11]. مجتبی صبوری، درسنامه فرق انحرافی؛ شیخیه، بابیه، بهائیه، قم: سپهر حکمت، چاپ اول، 1396، ص136-144.
افزودن نظر جدید