گوشهای از زندگی سیاسی امام باقر(علیهالسلام) از منظر رهبر معظم انقلاب
بعد از واقعهی شهادت امام حسین (علیهالسلام) و اسارت امام سجاد (علیهالسلام) و رنجها و مصیبتهایی که بر اهلبیت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) تحمیل شد، طاغوت زمان با سیطرهی سیاسی و ایجاد جریان تحریف مبانی اسلام، دلهای مردم را به جولانگاه شیاطین مبدل کرد. حکومت جور زمان، سبب شده بود که مسلمانان از راه قرآن و اهلبیت (علیهمالسلام)، به طورکلی فاصله بگیرند؛ انحطاط فکری مردم در سرتاسر دنیای اسلام، که ناشی از بیاعتنایی به تعلیمات دین مبین اسلام بود، سبب شد تا وصیت نبی اکرم (صلیاللهعلیهوآله) نسبت به ثقلین، در حاشیهی زندگی مردم آن روزگار قرار گیرد. در این میان، امام محمد باقر (علیهالسلام) که از شاهدان زندهی واقعهی کربلا بودند، حرکت سیاسی جهتداری را شروع کردند و با تکیه برعلم امامت و وصایت نبی اکرم (صلیاللهعلیهوآله)، جامعهی منحرف و دلمردهی آن روزگار را به سمت رهایی از جهل و آشنایی با اسلام اصیلی که رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله) به خاطر آن مبعوث شده بودند، هدایت کنند.
رهبر فرزانه انقلاب، از این حرکت امام محمد باقر (علیهالسلام) به عنوان مقابله با تحریف یاد میکنند و میفرمایند: «یاد امام باقر (علیهالسلام)، یعنی یاد سر برآوردن حیات دوبارهی جریان اصیل اسلامی، در مقابلهی با تحریفها و مسخهایی که انجام گرفته بود.»[1]
نکتهی حائزاهمیت، امید مردم به تشکیل حکومت اهلبیت (علیهمالسلام) در زمان امام باقر(علیهالسلام) است، تا آنجا که با حضور کثیر مردم در محضرمبارک امام (علیهالسلام)، یکی از درخواستهای مکرر آنان، قیام علنی حضرت، جهت مبارزه با طاغوت زمان و تشکیل دولت اهلبیت (علیهمالسلام) بود.
رهبرمعظم انقلاب، با توجه به این مطلب میفرمایند: «روایتی است که در بحار هست که نقل میکند منزل حضرت ابیجعفر (امام باقر علیهالسلام)، پُر از جمعیّت بود؛ پیرمردی آمد و تکیه داده بود به یک عصایی یا مانند آن؛ آمد و سلام کرد خدمت حضرت، و اظهار علاقه کرد، اظهار محبّت کرد و بعد نشست پهلوی حضرت و گفت: «آیا امید داری که من ببینم آن روزگار شما را؟ چون منتظر امر شما هستم.»[2] یعنی منتظر فرا رسیدن دوران حکومت شمایم. امر به معنی حکومت است؛ در تعبیرات آن دوره، چه تعبیرات بین ائمّه و اصحاب ائمّه، چه مخالفینشان و دشمنانشان؛ [مثلاً هارون اشاره میکند «و الله لو تنازعت معی فی هذا الامر...؛ یعنی به خدا قسم اگر نزاع کنی با من در خلافت؛ «اَمرَکُم» یعنی خلافتتان؛ بلاشک این تعبیر به این معنا است.] میآید سؤال میکند که آیا امید دارید که من به آن روز برسم و آن روز را ببینم؛ حضرت او را نزدیک آوردند و نشاندند پهلوی خودشان و از قول امام سجّاد (علیهالسلام) مطلبی نقل میکنند؛ مأیوسش نمیکنند؛ میفرمایند اگر بمیری (چون پیر بوده) که خب با پیغمبر هستی و مانند اینها؛ اگر هم بمانی، با خود ما خواهی بود؛ یعنی یک چنین تعبیراتی در کلام امام باقر هست.»[3]
اما از آنجایی که حکومت ظالم و مستکبر بنیمروان، طاقت تحمل حیات طیبهی امام (علیهالسلام) را ندارد، دست به جنایتی میزند که در این واقعه، امام (علیهالسلام) به شهادت برسند؛ درایت امام (علیهالسلام) از این اتفاق سبب میشود، که حضرت تا دَه سال بعد از شهادتشان با وصیت به تشکیل مجلس عزاداری در سرزمین منا، به حرکت سیاسی خود ادامه دهند و مسلمانان را از واقعه تلخ انحراف در اسلام اموی آگاه کنند.
رهبر معظم انقلاب با توجه به وصیت امام (علیهالسلام) میفرمایند: «بعد از آن هم که دوران زندگى این بزرگوار به پایان میرسد، ما مىبینیم که آن حضرت، حرکت مبارزاتى خودشان را با آن ماجراى منا [ادامه میدهند][4] ده سال بایستى در منا بر امام باقر (علیهالسلام) گریه بکنند؛ این ادامهى همان مبارزه است. گریه بر امام باقر، آنهم در منا، به چه منظورى است؟ در زندگى ائمّه (علیهمالسّلام)، آنجایى که گریه تحریض شده، بر امام حسین (علیه الصّلاة والسّلام) است که روایات متقنِ مسلّمِ قطعى دارد؛ چرا! حضرت رضا در هنگام حرکتشان [عدّهای را] جمع کردند که بر ایشان گریه کنند که یک حرکت کاملاً سیاسى و جهتدار و معنىدارى بود، [امّا] در مورد [گریه بر] شهادتشان جای دیگری بنده یادم نمیآید، جز در مورد امام باقر (علیهالسّلام) که حضرت وصیّت میکنند و هشتصد درهم از مال خودشان را میگذارند که این کار را در منا بکنند؛ منا با عرفات فرق دارد، با مشعر فرق دارد، با خود مکّه فرق دارد؛ مکّه شهر است و مردم متفرّقند و مشغول کارشاناند؛ در عرفات، یک صبح تا عصر بیشتر نیستند، صبح که مىآیند خستهاند و عصر هم با عجله دارند میروند که به جاهاى دیگر برسند، و در مشعر [فقط] چند ساعتى در شب هستند و یک گذرگاهى است در راه منا؛ امّا منا سه شبِ متوالى است؛ کسانىکه در این سه شبانهروز (ـ در آن زمان و با وسایل آن روز) بخواهند روزها خودشان را به مکّه برسانند و شب برگردند، کمند و آنجا میمانند؛ در حقیقت سه شبانهروز هزارها انسان آنجا هستند که از اکناف عالم اسلام آمدهاند و انسان میبیند که جاى مناسبى است براى اینکه آنجا تبلیغات کند؛ هر حرفى که بخواهیم به دنیاى اسلام برسد، جایش آنجا است؛ با وضع آن روز که رادیو و تلویزیون و روزنامه و وسایل ارتباطجمعى نبوده؛ آنجا وقتى یک عدّهاى بر محمّد بنعلى از اولاد پیغمبر گریه میکنند، همه قاعدتاً سؤال خواهند کرد که چرا گریه میکنید؟ انسان که برای هر مردهاى گریه نمیکند، مگر به او ظلم شده بود؟ مگر کشته شده؟ چه کسی به او ظلم کرده؟ چرا به او ظلم کردند؟ و سؤالهاى فراوانى از این قبیل دنبالش مىآید؛ این همان حرکت سیاسى مبارزاتى بسیار دقیق و حساب شده است.»[5]
زندگی پر از خیر و برکت امام محمد باقر (علیهالسلام)، فقط در بحثهای علمی و عبادی و تربیت شاگرد خلاصه نمیشود، بلکه این فعالیتها از جانب امام (علیهالسلام) مقدمه چینی برای آموزش اسلام ناب سیاسی بر مبنای دین است که در آن، سیاست عین دیانت و دیانت عین سیاست باشد.
پینوشت:
[1]. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمع کثیری از بسیجیان کشور، 4 آذر 1388، کد خبر: 8430.
[2]. كافی، کلینی، ج۸، ص۷۶.
[3]. بیانات مقام معظم رهبری در مراسم افتتاحیه کنگره جهانى حضرت رضا (علیهالسلام) در مشهد، 28 تیر 1365، کد خبر: 45992.
[4]. «تَندُبُنی عَن نَوادِبَ عَشرَ سِنِینَ بِمِنًى.» كافی، کلینی، ج۵، ص۱۱۷.
[5]. بیانات مقام معظم رهبری در مراسم افتتاحیه کنگره جهانى حضرت رضا (علیهالسلام) در مشهد، 28 تیر 1365، کد خبر: 45992.
نویسنده: محمد مهریار
افزودن نظر جدید