عاقبت جهل و نادانی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ جهل از عافتهای بزرگی است که اگر نسبت به رفع آن اهتمام جدی صورت نگیرد، ممکن است انسان را در دنیا و آخرت، متحمل خسارتهای سنگینی کند. امام علی(علیهالسلام) میفرمایند:«بزرگترین مصیبت، نادانى است؛[1] زیرا سبب انواع مصائب دنیوى و اخروى میگردد.»[2] راغب اصفهانی جهل را به سه دستهی، خالى بودن نفس و خاطر انسان از علم و دانش، اعتقاد و باور داشتن چیزى بر خلاف آنچه که هست و انجام کارى بر خلاف آنچیزی که باید انجام شود؛ خواه به آن معتقد باشید یا خیر؛ تقسیم کرده است.[3]
اخیراْ فردی به اسم سیدحسین عباسمنش، از مروجان تفکر نوین و ساکن آمریکا؛ به دلیل نداشتن علم و آگاهی لازم در مباحث دینی و قرآنی، ادعاهایی را در خصوص برخی آیات قرآن و موضوعات دینی مطرح کرده است، که نشان دهنده جهل این فرد نسبت به مباحث قرآنی و دینی است. برخی از ادعاهای مطرح شده توسط ایشان عبارتند از: عدم اشاره قرآن به نحوه پوشش چادر و روسری زنان، عدم نیاز به جاری کردن نام خدا هنگام ذبح حیوانات حلال گوشت، محدود بودن آموزههای قرآن به زمان پیامبر(ص) و همچنین اهانت به پیامبر اسلام درصحبتهای خود.[4] با توجه به اینکه از مهمترین عوامل تفسیر به رای و انکار آیات الهی، جهل و نادانی است؛ بنابراین دیدگاههای آقای عباسمنش از عدم شناخت در مسائل دینی و قرآنی ناشی میشود. یکی ازراههای مرتفع شدن جهالت، تحقیق و تبیین است. خداوند میفرماید:«یاأَیهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ جاءَکُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَینُوا أَنْ تُصیبُوا قَوْماً بِجَهالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلی مافَعَلْتُمْ نادِمینَ[حجرات/آیه6]؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید، اگر شخص فاسقی خبری برای شما بیاورد، درباره آن تحقیق کنید، مبادا به گروهی از روی نادانی آسیب برسانید و از کردهی خود پشیمان شوید!» اینکه در آیهی شریفه دستور به تحقیق و بررسیِ خبرِ فاسق، به عدم ضرر رساندن تعلیل شده است، در حقیقت لازمه تحقق این امر، مرتفع شدن جهالت و نادانی است.[5] در آیهای دیگر راهکار رهایی از جهل و نادانی، پرسش از اهل ذکر بیان شده است. خداوند میفرماید:«وَ ما اَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ إِلاَّ رِجالاً نُوحی إِلَیهِمْ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لاتَعْلَمُونَ[سوره نحل/آیه43]؛ و پیش از تو، جز مردانی که به آنها وحی میکردیم، نفرستادیم! اگر نمیدانید، از آگاهان بپرسید (تا تعجب نکنید از اینکه پیامبر اسلام از میان همین مردان برانگیخته شده است)» با اینکه طبق آیات و روایات، مراد از(اهل ذکر) ائمّه اطهار(علیهمالسلام) میباشد، ولی این اختصاص با عمومیت داشتن آیه نسبت به دیگر افراد اهل خبره و متخصص، تنافی ندارد. با ذکر این نکته که اهلبیت(علیهم السلام) مصداق اَتَمّ و اَکمَل اهل علم هستند. بنابراین پرسش از اهل خبره، امری عقلی بوده و مراجعه جاهل به عالم، ارشاد به حکم عقل است.[6]
در نتیجه، افرادی که با ابراز دیدگاههای غیر حرفهای و غیر علمی، نسبت به هر مسئلهای خصوصاً مباحث دینی و قرآنی، ورود میکنند، این نحوه رفتار آنان، برخواسته از جهل و عدم شناخت آنان، نسبت به همه جوانب موضوع و مسئله است؛ که آقای عباسمنش هم از این قاعده مستثنی نیست.
پینوشت
[1]. تمیمی آمدی، عبدالواحدبن محمد، غرر الحکم و دررالکلم، دار الکتاب الإسلامی، قم، ص 185، چاپ دوم، 1410ق.
[2]. آقا جمال خوانساری، محمد، شرح بر غررالحکم و دررالکلم، دانشگاه تهران، ج 2، ص 371، 1366.
[3]. راغب اصفهانى، حسین بن محمد، مفردات الفاظ قرآن، ج 1، ص 427، واژه (جهل) تهران، چاپ دوم، 1374ش.
[4]. https://www.instagram.com/p/B-rpJn1n5On
[5]. علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۳۱۲ و ۳۱۱.
[6]. اطیب البیان فی تفسیرالقرآن (سید عبدالحسین طیّب)/چاپ دوم/ج8/ص128.
افزودن نظر جدید