پاسخی به اظهار نظر صلاحی در مورد معروف کرخی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ محمد اسماعیل صلاحی یکی از دراویش فرقه گنابادی است که ادعای قطبیت در این فرقه را دارد. صلاحی سعی میکند در برخی موارد همان راهی را برود که اقطاب پیشین این فرقه رفتهاند. صلاحی برای اینکه خود را به موضوعات مطرح شده در تصوف، مسلط نشان دهد سعی میکند در مسائل مختلفی که بزرگان پیشین این فرقه در مورد آن صحبت کردهاند اظهارنظر کند. صلاحی در جدیدترین صحبتهایش به اظهارنظر در مورد ایرادات و سؤالاتی که در مورد معروف کرخی مطرح شده است پرداخته است.
صلاحی در ابتدا در سخنانی عجیب ادعا کرد که سلسله اجازه ذکر حدیث بسیاری از علمای شیعه و اهل سنت به معروف کرخی میرسد! درحالیکه بسیاری از علمای حدیث و رجال شناسان معروف شیعه یا اصلاً نامی از او در کتب خویش نیاوردهاند یا اصل وجود چنین شخصی را منکر شدهاند ولی مورد احترام علمای اهل سنت واقع شده است. یکی از مسائل مطرح در مورد معروف کرخی این است که متصوفه ادعا کردند که معروف کرخی دربان حضرت امام رضا (علیه السلام) در بغداد بودند و یکی از دراویش گنابادی درباره علت مرگ وی میگوید: «گفتهاند در سال 200 هجری عدهای از شیعیان خراسان به مقصد زیارت و تشرف به محضر امام رضا (علیه السلام) بر در خانه آن حضرت جمع شدند و پس از اخذ اجازه شرفیابی از کثرت شکر و ولع به حالت هجوم وارد منزل شدند. جناب معروف که در آن زمان پیرمرد ضعیفی بود، بر اثر ازدحام جمعیت دچار شکستگی پهلو گردید و رحلت نمود. مدفن او در بغداد است». [1] صلاحی میگوید: «بعداً اشکال کردند که حرکت حضرت رضا (علیه السلام) از بغداد نبوده درحالیکه در تاریخ بیهقی حرکت حضرت را از بغداد ذکر کردند.» در پاسخ به این مطلب باید گفت که اگر چنین ادعایی در کتاب تاریخ بیهقی آمده باشد این نقل بسیار بعید و خلاف نظر مشهور تاریخ نگاران است. چراکه اکثر مورخین معروف و مشهور تاریخ، حرکت حضرت را از شهر بغداد ذکر نکردند.
به عقیده برخی مأمون مسیر مشخصی برای سفر امام رضا به مرو انتخاب کرد تا آن حضرت از مراکز شیعهنشین عبور نکند، زیرا از اجتماع شیعیان بر گرد امام میترسید. او دستور داد تا حضرت را از مسیر کوفه نیاورند بلکه از طریق بصره، خوزستان و فارس، به نیشابور بیاورند. [2] چراکه عبور از سه شهر کوفه، بغداد و قم که مرکز تجمع شیعیان در آغاز قرن سوم اسلامی بود و عبور امام رضا (علیه السلام) از این دو شهر (کوفه و قم) میتوانست به قدرتمندی شیعیان این نواحی و شورش احتمالی آنان بیانجامد. همچنین شهر سوم یعنی بغداد و مرکز تجمع و قدرت عباسیان که از ولایتعهدی امام رضا (علیه السلام) خشمگین بودند و آن را انتقال قدرت از آل عباس به آل علی قلمداد میکردند، پس در هر دو صورت این مسیر و انتخاب آن به زیان مأمون بوده است، لذا دلایل عقلی و منطقی علاوه بر دلایل و مستندات تاریخی بر مسیر بصره، خوزستان و فارس، به نیشابور مرتبت است. نکته دیگر اینکه کسانی که دربانی معروف کرخی را نقل میکنند این وظیفه را به دوران ولایتعهدی امام (علیه السلام) در خراسان مربوط میدانند. درحالیکه ولایتعهدی امام رضا (علیه السلام) از سال 200 ت 203 بوده است و معروف کرخی در سال 200 در بغداد از دنیا رفته است و در بغداد مدفون است و در آن زمان هم نقل جنازه با این بُعد مسافت نهتنها مرسوم نبوده بلکه امری محال بوده است.
پینوشت:
[1]. محمدباقر سلطانی گنابادی، رهبران طریقت و عرفان، ص 123
[2]. مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۱۳۸۱ ش، ج ۱۸، ص ۱۲۴
افزودن نظر جدید