اهانتی دیگر از احمد الحسن به حضرت آدم (علیهالسلام)
پایگاه جامع فرق، ادیان ومذاهب_از مدعی یمانی (احمدالحسن) سوال شده که چرا سگ در عین حالی که نجسترین است با وفاترین هم هست؟
وی در پاسخ گفته است: هنگامی که خداوند متعال حضرت آدم (علیهالسلام) را خلق کرد قبل از اینکه روح در آن دمیده شود آن را چهل سال در کنار درب بهشت قرار داد و ملائکه بر او راه میرفتند تا اینکه در نفس خود ذلت یابد و ابلیس هم هنگامی که بر ایشان رد میشد بزاق خود را بر روی جسد مبارک حضرت آدم (علیهالسلام) انداخت خداوند متعال به ملائکه امر فرمود آنجایی که بزاق ابلیس بر آن افتاده را بر دارند فلذا گودی در جسد حضرت شد که همان ناف ایشان بود و اکنون ناف انسانها گودی دارد. خداوند متعال از آن گِلی که برداشته شد، سگ را خلق کرد پس از این جهت که از گلِ حضرت آدم (علیهالسلام) خلق شده، با وفاترین و از این جهت که از بزاق ابلیس خلق شده، نجسترین است.[1]
بررسی و نقد:
قبل از بیان اشکالات مدعی یمانی، لازم است مقدمهای بیان شود و آن ایناستکه: حجج الهی از علوم لدنی بسیار گستردهایی برخوردار هستند خصوصا اهلبیت عصمت و طهارت (علیهمالسلام) علم ما کان و ما یکون بلکه علم الکتاب داشتند امام باقر (علیهالسلام) به ضریس فرمودند: «.. آیا گمان میکنید که خداوند متعال طاعت اولیائش را بر بندگانش واجب کرد سپس اخبار آسمانها و زمین را بر آنان میپوشاند و آن علومی که قوام دین در آنست از آنان قطع میکند.»[2]
و در روایتی دیگر امام صادق (علیهالسلام) به هشام بن حکم فرمودند: «...ای هشام اگر کسی خیال کند که خداوند متعال با حجتی بر بندگانش احتجاج میکند که آنچه بندگان به آن نیاز دارند(از علوم) در نزد او نباشد پس قطعا به حق تعالی افتراء بسته است.»[3]
پس اگر کسی ادعای امامت کند لازم است تمام علوم بیان شده در دو روایت فوق را دارا باشد ولی مدعی یمانی سادهترین این علوم را دارا نبوده و در سوالی که از او شده اشتباهات متعددی مرتکب شده بلکه چندین اهانت نثار حضرت آدم (علیهالسلام) کرده است ازجمله:
1- اگر ابلیس (لعنهالله) بزاق خود را بر جسد مبارک حضرت آدم (علیهالسلام) انداخت چرا خداوند متعال او را نکوهش نکرد؟ چرا هیچ تذکری به او نداد؟ مگر پیامبر و خلیفه، نزد خداوند متعال از هیچ احترامی برخوردار نبودند؟ آیا این حرف احمد الحسن، اهانت به حضرت آدم (علیهالسلام) نیست؟!
2- خلقت انسانها به این صورت بوده که دارای ناف باشند و حکمت این ناف آنگونه که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: «جهت خوردن غذای مادر بوده است.»[4] و ربطی به بزاق ابلیس ندارد!
3- آن وقتی که حضرت آدم (علیهالسلام) از گِل خلق شده بود ملائکه و ابلیس از کنار ایشان رد میشدند[5] و هیچ کدام بر جسد مبارک حضرت راه نرفتند و این حرف که ابلیس و ملائکه بر جسد حضرت راه میرفتند اهانتی به حضرت آدم (علیهالسلام) است.
4- بر اساس فرمایش پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) خلقت سگ صرفا از بزاق ابلیس بوده و از گِل حضرت آدم خلق نشد.[6]
با این همه اشتباهاتی که دامن مدعی یمانی را گرفته، امیدواریم پیروان او، به صراط حق برگردند.
پینوشت:
[1]. احمد الحسن، المتشابهات، ج4، ص311، سوال182، چاپ سوم.
[2]. صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ج1 ؛ ص124، ايران ؛ قم، چاپ: دوم، 1404 ق.
[3]. همان، ص124.
[4]. ...مَنُوطٌ بِمِعَاءٍ مِنْ سُرَّتِهِ إِلَى سُرَّةِ أُمِّهِ فَبِتِلْكَ السُّرَّةِ يَغْتَذِي مِنْ طَعَامِ أُمِّهِ وَ شَرَابِهَا إِلَى الْوَقْتِ الْمُقَدَّرِ لِوِلَادَتِهِ
شیخ صدوق، من لا يحضره الفقيه ؛ ج4 ؛ ص413، قم، چاپ: دوم، 1413 ق.
[5]. و يدلّ عليه ما رواه عليّ بن إبراهيم باسناده عن جابر بن يزيد الجعفي عن أبي جعفر محمّد بن عليّ بن الحسين عن أبيه عن آبائه عن أمير المؤمنين صلوات اللّه عليهم. في حديث طويل و ساق الحديث إلى قوله: فخلق اللّه آدم فبقي أربعين سنة مصوّرا و كان يمرّ به إبليس اللعين فيقول: لأمر ما خلقت، فقال العالم عليه السّلام:
فقال ابليس: لأن أمرني اللّه بالسّجود لهذا لعصيته....
خوئى، منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة ؛ ج2 ؛ ص68، تهران، چاپ: چهارم، 1400 ق.
[6]. 1 حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى الْعَلَوِيُّ الْحُسَيْنِيُّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَسْبَاطٍ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ زِيَادٍ الْقَطَّانُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الطَّيِّبِ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنِي عِيسَى بْنُ جَعْفَرٍ الْعَلَوِيُّ الْعُمَرِيُّ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عُمَرَ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع أَنَّ النَّبِيَّ ص سُئِلَ مِمَّا خَلَقَ اللَّهُ تَعَالَى الْكَلْبَ قَالَ خَلَقَهُ مِنْ بُزَاقِ إِبْلِيسَ قِيلَ وَ كَيْفَ ذَاكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ لَمَّا أَهْبَطَ اللَّهُ تَعَالَى آدَمَ وَ حَوَّاءَ إِلَى الْأَرْضِ أَهْبَطَهُمَا كَالْفَرْخَيْنِ الْمُرْتَعِشَيْنِ فَعَدَا إِبْلِيسُ الْمَلْعُونُ إِلَى السِّبَاعِ وَ كَانُوا قَبْلَ آدَمَ فِي الْأَرْضِ فَقَالَ لَهُمْ إِنَّ طَيْرَيْنِ قَدْ وَقَعَا مِنَ السَّمَاءِ لَمْ يَرَ الرَّاءُونَ أَعْظَمَ مِنْهُمَا تَعَالَوْا فَكُلُوهُمَا فَتَعَادَتِ السِّبَاعُ مَعَهُ وَ جَعَلَ إِبْلِيسُ يَحُثُّهُمْ وَ يَصِيحُ وَ يَعِدُهُمْ بِقُرْبِ الْمَسَافَةِ فَوَقَعَ مِنْ فِيهِ مِنْ عَجَلَةِ كَلَامِهِ بُزَاقٌ فَخَلَقَ اللَّهُ تَعَالَى مِنْ ذَلِكَ الْبُزَاقِ كَلْبَيْنِ أَحَدُهُمَا ذَكَرٌ وَ الْآخَرُ أُنْثَى فَقَامَا حَوْلَ آدَمَ وَ حَوَّاءَ الْكَلْبَةُ بِجُدَّةَ وَ الْكَلْبُ بِالْهِنْدِ فَلَمْ يَتْرُكُوا السِّبَاعَ أَنْ يَقْرَبُوهُمَا وَ مِنْ ذَلِكَ الْيَوْمِ الْكَلْبُ عَدُوُّ السَّبُعِ وَ السَّبُعُ عَدُوُّ الْكَلْبِ.
شیخ صدوق، علل الشرائع ؛ ج2 ؛ ص496، قم، چاپ: اول، 1385ش / 1966م.
افزودن نظر جدید