انکار وجود آیات، در حقانیت شیعه
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ شبههای مطرح کردهاند به این بیان، که در قرآن، حتی یک آیه وجود ندارد که تشیع یا تسنن را مطرح کرده باشد.
آنچه که از کلمات مستشکل فهمیده میشود اینست که او خود را پایبند به تشیع نمیداند، بلکه یک مسلمان عادی، بدون هیچ مذهبی است.
در این اشکال دو نکته است: 1) آیات قرآن پیرامون امامت امیرالمومنین (علیهالسلام) را نپذیرد، (که فردی که ادعای تشیع دارد، چنین نمیگوید.)
2) برای اثبات یک مذهب، فقط از قرآن دلیل بخواهد، حال آنکه در قرآن، تمام مسائل دین ذکر نشده؛ مثلاً تعداد رکعات نمازها، شکیات نماز، و ...، در قرآن ذکر نشدهاند و چنین درخواستی بهجا نیست و از افرادی که ادعای علم دارند، کاملاً به دور است.
جهت آشکارتر شدن حق، لازم است به اختصار، این شبهه واهی را مورد نقد و بررسی قرار دهیم:
خداوند متعال با هیچ کس قرار نگذاشته که به آن نحوی که مردم صلاح ببینند، به آن صورت، آیات نازل شود؛ پس نباید توقع داشته باشند که خداوند، به الفاظی که آنها تمایل دارند، آیه نازل کنند، بلکه باید آنها در طلب آیهای باشد که حقانیت شیعه یا غیر شیعه را ثابت کند؛ در این صورت گفته میشود که آیات فراوانی وجود دارند که امامت امیرالمومنین (علیهالسلام) را ثابت میکنند و بدین ترتیب، حقانیت شیعه نیز محرز میشود. اما آن آیات:
1- آیه ابلاغ: بعد از نزول آیه 67 سوره مائده، پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) در روز غدیر، ولایت امیرالمومنین (علیهالسلام) را برای همه مردم بیان کردند.[1]
2- آیه خیرالبریه: در آیه 7 سوره بینه، حقانیت شیعه ثابت شده است؛ ابن حجر هیتمی که از عالمان متعصب اهل تسنن است، میگوید: دارقطنی روایت کرده که پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) به امیرالمؤمنین (علیهالسلام) فرمودند: ای ابوالحسن! همانا شما و شیعیانت اهل بهشت هستید؛ ... پس از آن، دار قطنی میگوید: برای این حدیث، اسناد فراوانی وجود دارد. سپس روایتی از ام سلمه در حقانیت شیعه نیز نقل میکند.[2]
سیوطی نیز در تفسیر خود، ذیل این آیه نیز سه روایت نقل کرده، که مصداق این آیه کریمه، امیرالمؤمنین (علیهالسلام) و شیعیانشان هستند.[3]
آیه ولایت، آیه تطهیر، آیه صادقین و ... نیز از دیگر آیاتی هستند که امامت امیرالمؤمنین و اهل بیت (علیهمالسلام) را ثابت میکنند.
پینوشت:
[1]. «نزول آیهی ابلاغ در عید غدیر»
[2]. «وأخرج الدارقطني يا أبا الحسن أما أنت وشيعتك في الجنة وإن قوما يزعمون أنهم يحبونك يصغرون الإسلام ثم يلفظونه يمرقون منه كما يمرق السهم من الرمية لهم نبز يقال لهم الرافضة فإن أدركتهم فقاتلهم فإنهم مشركون قال الدارقطني لهذا الحديث عندنا طرقات كثيرة ثم أخرج عن أم سلمة رضي الله عنها قالت كانت ليلتي وكان النبي عندي فأتته فاطمة فتبعها علي رضي الله عنهما فقال النبي يا علي أنت وأصحابك في الجنة أنت وشيعتك في الجنة إلا أنه ممن يزعم ممن يحبك أقوام يصغرون الإسلام يلفظونه يقرأون القرآن لا يجاوز تراقيهم لهم نبز يقال لهم الرافضة فجاهدهم فإنهم مشركون قالوا يا رسول الله ما العلامة فيهم قال لا يشهدون جمعة ولا جماعة ويطعنون على السلف.» ابن حجر هیتمی، الصواعق المحرقه، ج2، ص467، مؤسسة الرسالة – بيروت، 1997م.
[3]. «وأخرج ابن عساكر عن جابر بن عبد الله قال: كنا عند النبي صلى الله عليه وسلم فأقبل عليّ فقال النبي صلى الله عليه وسلم: والذي نفسي بيده إن هذا وشيعته لهم الفائزون يوم القيامة، ونزلت (إن الذين آمنوا وعملوا الصالحات أولئك هم خير البرية) فكان أصحاب النبي صلى الله عليه وسلم إذا أقبل عليّ قالوا : جاء خير البرية ...
وأخرج ابن عدي عن ابن عباس قال: لما نزلت (إن الذين آمنوا وعملوا الصالحات أولئك هم خير البرية) قال رسول الله صلى الله عليه وسلم لعلي: هو أنت وشيعتك يوم القيامة راضين مرضيين.
وأخرج ابن مردويه عن عليّ قال: قال لي رسول الله صلى الله عليه وسلم: ألم تسمع قول الله: (إن الذين آمنوا وعملوا الصالحات أولئك هم خير البرية) أنت وشيعتك وموعدي وموعدكم الحوض إذا جئت الأمم للحساب تدعون غرّاً محجلين.» سیوطی، الدر المنثور، ج8، ص589، دار الفكر - بيروت ، 1993م.
افزودن نظر جدید