احمد بن صدیق غُماری، نمادی از اهل سنتِ مُحِب اهل بیت(علیهمالسلام)
خلاصه مقاله
مودت و محبت نسبت به اهل بیت (علیهمالسلام) از جمله خواستههای مکرر نبی مکرم اسلام، از عموم مسلمان بوده است. تا جایی که طبق آیه مودت «قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى.[شوری/23] بگو: من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمیکنم، جز دوستداشتن نزدیکانم (اهل بیتم).» آنحضرت، این مهم را بهعنوان اجر زحمات ایام رسالت خود، معرفی فرمودهاند. هرچند در این میان، عدهای همچون وهابیت به پیروی از ابن تیمیه، درصدد انکار بخش اعظمی از فضایل اهل بیت (علیهمالسلام) هستند ولیکن محبت جمع کثیری از مسلمانان (اعم از شیعه و سنی) به آنحضرات را نمیتوان نادیده انگاشت. از همینرو فراوان مشاهده میشود در میان جامعه اهل سنت نیز افراد قابل توجهی وجود داشتهاند که در آثار خود، به بسیاری از فضایل حضرات آل بیت (علیهمالسلام) اذعان کردهاند؛ همچنین در برابر بدخواهانی که در صدد انکار فضایل آنحضرات هستند، همچون دژی مستحکم ظاهر شده و از مقام بینظیر اهل بیت (علیهمالسلام) دفاع کردهاند. احمد بن صدیق غُماری، از جمله علمای سنی مذهبی است که در جایگاه انتشار فضایل اهل بیت (علیهمالسلام) قرار گرفته و حملات شدیدی را به منکرین فضایل آنحضرات روا داشته است.
متن مقاله
احمد بن محمد بن صدیق غُماری، عالم معروف اهل سنت در سال 1320 هجری قمری، در تطوان مراکش (مغرب) به دنیا آمد. او از دانش آموختگان دانشگاه الازهر مصر بوده و آثار متعددی را از خود برجای گذاشته است. احمد در بسیاری از این آثار، به مقام اهل بیت (علیهمالسلام) ارج نهاده و مخالفین آن حضرات را ناصبی معرفی میکند؛ در ادامه برخی از این مواضع، ذکر خواهد شد:
1) از منظر غُماری، بافضیلتترین افراد در امت اسلامی، به ترتیب عبارتند از: حضرت رسول (صلیاللهعلیهوآله)، حضرت زهرا، حضرت امیرالمومنین، امام حسن، امام حسین (علیهمالسلام)، همسران پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله)، ابوبکر، عمر، عثمان.[1] طبق این بیان، اهل بیت (علیهمالسلام)، افضل از ابوبکر، عمر و عثمان بودهاند.
2) احمد بن صدیق غماری معتقد بود، پس از رحلت نبی مکرم اسلام (صلیاللهعلیهوآله)، 2 نوع خلافت در جامعه اسلامی وجود داشته است: خلافت باطنی که از آنِ امیرالمومنین (علیهالسلام) بوده است و خلافت ظاهری که عهدهدار آن ابوبکر، عمر، عثمان و امیرالمومنین (علیهالسلام) بودهاند.[2] از این بیان نیز مشخص میشود، ابن صدیق غماری، بر این باور است، خلافت باطنی و واقعی از آنِ حضرت امیرالمومنین (علیهالسلام) بوده است.
3) غماری، معاویه را منافق، کافر و در زمره ناصبیها قرار داده است؛ وی ادله متعددی در جهت اثبات این ادعایش اقامه میکند از جمله اینکه پیامبراکرم (صلیاللهعلیهوآله) فرمودهاند: «کسیکه امیرالمومنین (علیهالسلام) را سب کند، مرا سب کرده و هر کسیکه مرا سب کند، خدا را سب کرده است.» و لذا از آنجایی که سب خدای متعال، کفر است، پس با توجه به اینکه معاویه، دستور سب امیرالمومنین (علیهالسلام) را صادر کرده بود، بنابراین میتوان به کفرمعاویه حکم کرد.[3]
4) یکی از مسائل رایج در آثار ابن صدیق غماری این است که بسیاری از منکرین فضایل اهل بیت (علیهمالسلام) را بهدلیل انکار مناقب آن حضرات، ناصبی معرفی میکند؛ بهعنوان نمونه، به ناصبی بودن ذهبی و ابن تیمیه اذعان کرده است.[4]
5) غماری در جهت اثبات صحت سند روایت باب العلم «انا مدینه العلم وعلی بابها»، کتابی با عنوان «فتح الملك العلي بصحة حديث باب مدينة العلم علي (علیهالسلام)» تالیف کرده است.
6) ابن صدیق غماری، روایت طیر[5] که از روایات دال بر فضیلت امیرالمومنین (علیهالسلام) است را روایتی فوق حد تواتر میداند.[6]
ناگفته نماند، موارد فوق، تنها بخشی از اظهارات احمد بن صدیق غماری در باب تبیین فضایل اهل بیت (علیهمالسلام) بوده است؛ برهمین اساس مشخص میشود، عدهای همچون ابن صدیق غماری، ظرفیت مناسبی در جهت تبیین مناقب حضرات آل بیت (علیهمالسلام) بهحساب میآیند.
پینوشت:
[1]. غماری، احمد، الجواب المفید للسائل المستفید، ص102، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1423هق. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[2]. الجواب المفید للسائل المستفید، ص102. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[3].الجواب المفید للسائل المستفید، ص56. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[4]. چنانکه پس از بیان روایت «كُلُّ نسبٍ وصِهْرٍ مُنقطع يومَ القيامِة إلا نَسَبِى، وصِهْرِى»، اینگونه مینویسد: «إن النقل في مثل هذه الأحاديث عن الذهبى وأمثاله كابن تيمية مما لا ينبغى، فإن هؤلاء النواصب يودون أن لا يصح حديث في فضل آل البيت(علیهمالسلام)» غماری، احمد، المداوي لعلل الجامع الصغير وشرحي المناوي، ج5، ص76، مصر، دار الكتبي، چاپ اول، 1996م. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[5]. در سنن کبری نسائی روایتی مشهور به حدیث طیر در منقبت امیرالمومنین علی (علیهالسلام) بدین شکل وارد شده است: «برای پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) مرغی آورده بودند. آنحضرت فرمود:خدایا، محبوبترین خلق خود را نزد من بفرست تا از این مرغ بخورد. پس ابوبکر آمد ولی حضرت رسول(صلیاللهعلیهوآله) او را نپذیرفت، بعد عمر آمد. او را هم نپذیرفت ولی وقتی امیرالمومنین علی (علیهالسلام) آمد، نبی مکرم اسلام(صلیاللهعلیهوآله) اجازه فرمود تا داخل شود.» سنن نسائی، ج7، ص410، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1421 هق.
[6]. غماری، احمد، درءالضعف، ص58، قاهره، دارالمصطفی(صلیاللهعلیهوآله)، چاپ اول، 1416 هق. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
نویسنده: محمد باغچیقی(باغچقی)
افزودن نظر جدید