عبدالحسین زرینکوب و اعتراف به حقیقت
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ متأسفانه فضای مجازی به قتلگاه عقاید و باورهای دینی و اجتماعی مردم و جوانان تبدیل شده است. زیرا عمده مخاطبین این فضا، فقط دریافت کننده مطالب هستند و هیچ تحقیقی روی صحت و سقم مطالب آن انجام نمیدهند. یکی از مطالبی که در فضای مجازی منتشر شده است دیدگاههای عبدالحسین زرینکوب محقق و صوفی پژوه مشهور است که غالباً درباره ورود اسلام به ایران است. کتاب "دو قرن سکوت" دکتر زرینکوب بر اساس دیدگاه برتری ایران قبل از اسلام تألیف شده است و ایرادات زیادی را به اعراب، آموزههای دینی، و ورود اسلام به ایران وارد میکند. لذا ملیگراها و معاندین مدام سخنان ایشان را برای تخطئه اسلام و اعراب در فضای مجازی منتشر میکنند. البته به تازگی سخنانی را به ایشان نسبت میدهند که در هیچیک از آثار ایشان یافت نمیشود. متأسفانه ملیگراها، مخالفین و معاندین اسلام، فقط به چاپ اول کتاب ایشان استناد میکنند و دوران بعد از آن و کتب دیگر ایشان را نادیده میگیرند.
در حقیقت مطالب مرحوم زرینکوب، مربوط به دوره نخست از زندگی علمی او بوده است. گفتنی است که مرحوم زرینکوب دو دوره فکری داشته است. مطالبی که به ایشان نسبت دادهاند، برگرفته از نوشتههای ایشان در چاپ اول کتاب دو قرن سکوت است. نویسنده در زمان و شرایطی به تألیف کتاب مذکور میپردازد که غربزدگی، حمله به اسلام و تقدیس ایران باستان، دو پایه سیاست فرهنگی عصر پهلوی بود که توسط روشنفکران سکولار انجام میگرفت. در آن روزگار افرادی همچون صادق هدایت، مجتبی مینوی «مازیار» همین خط فکری را داشتند و غالب کتب ایشان و دیگر مؤلفان بر همین اساس بود. در چنین فضائی عبدالحسین زرینکوب کتاب «دو قرن سکوت» را نوشت و در آن، هرچه را که از آن ایران باستان نبود «زشت و پست و نادرست» شمرد!
وی در سال 1336 و بعد از گذشت شش سال و رسیدن به پختگی بیشتر، ضمن اصلاح نوشتهٔ پیشین، در مقدمهٔ چاپ دوم، به بازگشت از موضع قبلیاش تصریح کرده است. خود عبدالحسین زرینکوب در مقدمه چاپ دوم، مطالب محذوف را ناشی از خامی و تعصب خود دانسته (ص ۱۹ ـ ۲۰) و نوشته است: «درجایی که سخن از حقیقتجویی است چه ضرورت دارد که من بیهوده ازآنچه سابق به خطا پنداشتهام دفاع کنم و عبث لحاج و عناد ناروا ورزم؟ ازاینرو، در این فرصتی که برای تجدیدنظر پیش آمد، قلم برداشتم و در کتاب خویش بر هر چه مشکوک و تاریک و نادرست بود، خط بطلان کشیدم. بسیاری از این موارد مشکوک و تاریک جاهایی بود که من در آن روزگار گذشته، نمیدانم از خامی یا تعصب، نتوانسته بودم به عیب و گناه و شکست ایران به درست اعتراف کنم. در آن روزگاران، چنان روح من از شور و حماسه لبریز بود که هرچه پاک و حق و مینوی بود از آن ایران میدانستم و هرچه را از آن ایران ـ ایران باستانی را می گویم ـ نبود، زشت و پست و نادرست میشمردم. در سالهایی که پس از نشر آن کتاب بر من گذشت و در آن مدت، دمی از کار و اندیشه و در باب همین دوره از تاریخ ایران، غافل نبودم، در این رأی ناروای من چنانکه شایسته است، خللی افتاد. خطای این گمان را ـ که صاحب نظران از آن غافل نبودند ـ دریافتم و در این فرصتی که برای تجدیدنظر در کتاب سابق دست آمد لازم دیدم که آن گمان خطای تعصب آمیز را جبران کنم.» [1] زرینکوب در ادامه خطاب به مخاطبین کتاب خود مینویسد: «آخر عهد و پیمانی که من با خواننده این کتاب دارم آن نیست که دانسته یا ندانسته، تاریخ گذشته را به زرق و دروغ و غرور و فریب بیالایم. عهد و پیمان من آن است که حقیقت را بجویم و آن را از هر چه دروغ و غرور و فریب است جدا کنم. در این صورت ممکن نبود که بر آنچه در کتاب خویش نادرست و مشکوک میدیدم از خامی و ستیزه رویی خویش، خط بطلان نکشم و خوانندهای را که شاید بر سخن من بیش از حد ضرورت اعتماد میورزد با خویشتن به گمراهی بکشانم. … خواننده جوانی که آن کتاب سابق مرا خوانده بود، در ذهن خویش پرسشهایی میداشت که من در آنجا، بدانها جوابی نداده بودم. سبب سقوط و شکست سامانیان چه بود؟ … در هر حال از این بایت هیچ ادعایی ندارم: ادعا ندارم که در این جستجو به حقیقتی رسیدهام. ادعا ندارم که وظیفه مورخی محقق را ادا کردهام. این متاعم که تو میبینی و کمتر زینم» [2]
زرینکوب خودش اعتراف میکند که در آن دوران که من متعصبانه فکر میکردم هرآنچه که غیر ایرانی بود را زشت و ناپسند میدانستم. درواقع دکتر زرینکوب در دوران پختگی، خودش از افکار گذشتهاش پشیمان شد و در چاپ دوم کتابش سعی کرد این افکار متعصبانه را حذف کند. لذا این مطالب در چاپ دوم کتاب ایشان دیده نمیشود. جالب است بدانید که زرینکوب در جای دیگری برای جبران خطا و اشتباه گذشته خویش اقدام به نگارش کتابی به نام "کارنامه اسلام" کرد و از نقش و تأثیر مسلمانان در ایران و جهان به نیکی و عظمت یاد کرده و مینویسد: «کارنامه اسلام یک فصل درخشان تاریخ انسانی است؛ نه فقط از جهت توفیقی که مسلمین در ایجاد یک فرهنگ تازه جهانی یافتند بلکه به سبب فتوحاتی که آنها را موفق کرد برای ایجاد یک دنیای تازه ورای شرق و غرب». [3]
پینوشت:
[1]. دکتر زرینکوب، عبدالحسین، دو قرن سکوت، تهران، 1336، صص 19 و 20
[2]. همان
[3]. دکتر زرینکوب، عبدالحسین، کارنامه اسلام، نشر امیرکبیر، چاپ بیستم، 1394
افزودن نظر جدید