وجود نفاق در مکه
برخی از اهل تسنن، این شبهه را مطرح کردهاند که هیچکدام از کسانیکه در مکه ایمان آوردهاند، منافق نبودند، بلکه مخلصانه ایمان آورده بودند؛ زیرا که در آن زمان، اسلام در ضعف بوده، و هیچکس از اسلام، واهمهای نداشت تا اینکه به اجبار و اکراه ایمان آورده باشند، پس اگر کسی در مکه مسلمان شده باشد، از روی اخلاص بوده است!
پاسخ:
برخی از افرادی که در مکه، در ظاهر ایمان آورده بودند، گرچه از اکراه نبوده، ولی به جهت طمع و رسیدن به مناصب دنیایی در آینده بوده است، خصوصاً اینکه برخی از آنان، کتب یهود را خوانده بودند و از پیروزیهای پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) بر سایر عرب اطلاع داشتند؛ به عنوان نمونه، عکرمه نقل میکند که عمر بن خطاب، همواره پیش یهود میرفت و به او میگفتند هیچکس از اصحابتان، همانند تو به سوی ما نمیآید...[1]
قتاده نیز نقل میکند که عمر، پیش یهود میرفت و پس از خوشآمدگویی آنها، او میگفت به خاطر محبت به شما نمیآیم، بلکه آمدم که اخبار شما را بشنوم.[2]
ولی با دقت و تأمل در آیات قرآن، دیده میشود که برخی از آیات، تصریح کردهاند که جریان نفاق در مکه نیز بوده و برخی از مسلمانانی که در مکه ایمان آورده بودند، منافق یا ضعیف الایمان بودهاند. حق تعالی در سورهی عنکبوت که در مکه نازل شده، میفرماید: «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ فَإِذَا أُوذِيَ فِي اللَّهِ جَعَلَ فِتْنَةَ النَّاسِ كَعَذَابِ اللَّهِ وَلَئِنْ جَاءَ نَصْرٌ مِنْ رَبِّكَ لَيَقُولُنَّ إِنَّا كُنَّا مَعَكُمْ أَوَلَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِمَا فِي صُدُورِ الْعَالَمِينَ * وَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْمُنَافِقِينَ.[عنکبوت/10و11] و بعضی مردم میگویند ما به خدا ایمان آوردیم و چون رنج و آزاری از دشمنان دین در راه خدا ببینند، فتنه و عذاب خلق را با عذاب خدا برابر شمرند و هرگاه ظفر و نصرتی از جانب خدا رسد، آنان گویند ما با شما هم بودیم؛ آیا خدا از هر کس بر دلهای خلایق داناتر نیست* البته خدا هم به احوال اهل ایمان داناست و هم از درون منافقان آگاه است.» با توجه به دو آیهی فوق، جای هیچ شک و شبههای در نفاق برخی از مسلمانان مکه نمیماند.
سیوطی در تفسیر خود از ضحاک نقل کرده که او در تفسیر آیات فوق گفته است که: مردمی از منافقین در مکه ایمان میآوردند، پس اگر اذیت میشدند و بلایی از مشرکین به آنها میرسید، به جهت ترس از کسانیکه آنها را اذیت میکردند، به کفر و شرک باز میگشتند و آزار و اذیت مردم در دنیا را همانند عذاب خداوند متعال میدانستند.[3]
ابوبکر جزایری که یکی از مفسرین اهل سنت است، در تفسیر آیات فوق نگاشته است که: این آیه، در شأن مردمی نازل شده که در مکه بودند و ایمان آورده، بلکه از آن نیز اعلام کرده بودند، مشرکین آنها را در سختی قرار میدادند، پس آنها روی به نفاق میآوردند؛ پس حق تعالی با این آیه، از آنان خبر میداد (ومن الناس من يقول آمنا بالله فإذا أوذي في الله) یعنی اگر مشرکین آنها را آزار و اذیت دهند، منافق و مرتد میشوند (جعل فتنة الناس) یعنی عذاب مردم به او را همانند عذاب خدا در روز قیامت میدانست، پس با مشرکین در کفر موافقت میکرد.[4]
پینوشت:
[1]. سیوطی، الدر المنثور، ج1، ص222، دارالفکر، بیروت، 1993ق.
[2]. الدر المنثور.
[3]. وأخرج ابن جرير عن الضحاك رضي الله عنه في قوله (ومن الناس من يقول آمنا بالله ...) قال: ناس من المنافقين بمكة كانوا يؤمنون ، فإذا أوذوا وأصابهم بلاء من المشركين ، رجعوا إلى الكفر والشرك مخافة من يؤذيهم ، وجعلوا اذى الناس في الدنيا كعذاب الله. الدر المنثور، ج6، ص453. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[4]. «وقوله تعالى: (ومن الناس من يقول آمنا بالله) الآية هذه نزلت في أناس كانوا بمكة وآمنوا وأعلنوا عن إيمانهم فاضطهدهم المشركون فكانوا ينافقون فأخبر تعالى عنهم بقوله: (ومن الناس من يقول آمنا بالله فإذا أوذي في الله) أي آذاه المشركون نافق وارتد (جعل فتنة الناس) أي أذاهم له وتعذيبهم إياه (كعذاب الله) يوم القيامة فوافق المشركين على الكفر.» ابوبكر جزایری، ایسر التفاسیر، ج4، ص113، مکتبه العلوم و الحکم، عربستان، 1424ق. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
افزودن نظر جدید