شفای قسطلانی و کنیزش، با استغاثه و توسل به پیامبر

  • 1400/02/20 - 16:33

قسطلانی، در باب استغاثه می‌نویسد: «برای من بیماری حاصل شد که پزشکان از درمانش درمانده شدند و سال‌ها این بیماری را داشتم؛ پس در شب بیست و هشتم جمادی الأولی، سال 893 قمری، در مکه (که خداوند شرافت این شهر را افزایش دهد)، به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) استغاثه کردم؛ حضرت بر من منت نهاد و بدون سختی، سلامتی را به من بازگرداند، در حالی‌که خوابیده بودم، مردی آمد که ورقه‌ای در دستش بود که بر روی آن نوشته بود: این دارو برای احمد بن قسطلانی است که پس از اجازه پیامبر (به او داده می‌شود). هنگامی‌که از خواب بیدار شدم، به خدا سوگند که هیچ اثری از بیماری که در گذشته داشتم، در خود نیافتم. این شفاء، به برکت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) حاصل شد. در سال 885 هـ نیز در راه مکه و پس از بازگشت از زیارت به سمت مصر حرکت کردیم؛ غزال حبشیه، کنیز ما، غش کرد و چندین روز به همین حالت بود. من برای شفای او نیز از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) درخواست شفاعت کردم. شخصی به خوابم آمد و به همراهش یکی از جنیان بود که کنیز من را بیهوش کرده بود. به من گفت: او را پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به سوی تو فرستاده است. من آن جن را سرزنش کردم و از او قسم گرفتم که دیگر مرتکب چنین عملی نشود؛ از خواب بیدار شدم، در حالی‌که هیچ درد و خستگی از بیماری در کنیزمان وجود نداشت و گویی به حالت عادی بازگشته است؛ این کنیز هم‌چنان در سلامتی و عافیت بود تا زمانی که از او در مکه در سال 894 قمری جدا شدیم. ستایش مخصوص پروردگار جهان است.»
المواهب اللدنیة بالمنج المحمدیة، قسطلانی، ج4، ص595.
مقاله: «استغاثه نزد عالمان اهل‌سنت شافعی»

عکس: 
شفای قسطلانی و کنیزش، با استغاثه و توسل به پیامبر
موضوع: 
لایه باز: 
دریافت فایلحجم فایل
فایل شفای قسطلانی و کنیزش، با استغاثه و توسل به پیامبر405.25 کیلوبایت

افزودن نظر جدید

Plain text

  • تگ های HTML قابل قبول نمی باشد.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
3 + 1 =
*****