عدم رؤیت خداوند در قرآن، و خلاف آن در روایات!
از جمله چیزهایی که هر انسانی را به تفکر وادار میکند، آیات قرآن است، آیاتی که در آن، هیچ جای شک و شبهه نیست، به طوریکه صراحتاً خداوند در این کتاب به نزول آن برای بندگان و به حفاظت و نگهداری آن، صحه گذاشته است؛ لذا میفرماید: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ.[حجر/9] همانا ما، خود، قرآن را نازل کردیم و ما هم آن را محفوظ خواهیم داشت.» بنابراین مخالفان تحت هیچ شرایطی نمیتوانند آن را کم و زیاد، و محو و نابود کنند.
این آیات، محتاج به تفسیر، تأویل و تبیین از سوی پیامبر اکرم و اوصیای واقعی ایشان است؛ پس اگر کلام این حضرات معصومین (علیهمالسلام) را بر قرآن عرضه کنیم، به مصداق صریح اینگونه روایات، از پیامبر اکرم در کتب شیعه و اهل سنت میرسیم، که فرمودند: «آنچه از جانب من به شما رسید و موافق قرآن بود، آن را من گفتهام و آنچه به شما رسید و مخالف قرآن بود، من آن را نگفتهام.»[1] و یا این روایت از ابن عباس که میگفت: «وقتی شنیدید که من از رسول خدا سخنی را نقل میکنم و آن را در قرآن نیافتید و یا آن حدیث نزد مردم نیکو نبود، پس یقیناً بدانید که من به او دروغ بستهام.»[2]
حال در همین کتاب خداوند، به یکی از پیامبران اولوالعزم خود، حضرت موسی صراحتاً میفرماید: «وَ لَمَّا جاءَ مُوسى لِمِيقاتِنا وَ كَلَّمَهُ رَبُّهُ قالَ رَبِّ أَرِنِي أَنْظُرْ إِلَيْكَ قالَ لَنْ تَرانِي وَ لكِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكانَهُ فَسَوْفَ تَرانِي فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَ خَرَّ مُوسى صَعِقاً فَلَمَّا أَفاقَ قالَ سُبْحانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ.[اعراف/143] و چون موسی در موعدی که برای او مقرر کرده بودیم آمد و پروردگارش با او سخن گفت، گفت پروردگارا خودت را به من نشان بده، تا تو را بنگرم، پروردگارش گفت هرگز مرا نخواهی دید، ولی به این کوه نگاه کن، اگر پس از آنکه من بر آن ظاهر شدم بر جای خود ماند، مرا خواهی دید و آنگاه که خدایش بر آن کوه جلوه کرد و کوه از هم پاشیده شد، موسی بیهوش بر زمین افتاد و چون بههوش آمد، گفت خدایا تو منزهی، به سوی تو باز آمدم و توبه کردم و من از میان کسانیکه ایمان دارند که تو دیده نمیشوی، نخستین نفر هستم.»
حال با این آیه شریفه، که خداوند به پیامبرش میفرماید: «لن ترانی...» هرگز مرا نخواهی دید...؛ چگونه روایاتی از این قبیل، نسبت به پیامبر اسلام را در کتب اهل سنت در مورد خداوند سبحان صحیح بدانیم که اینگونه آمده است: «عن ابن عباس: انّ محمداً ربّه فی صورة شاب أمرد دونه ستر من لوءلوء قدمیه او رجلیه فی خضره.[3] ابن عباس میگوید: پیامبر اکرم پروردگارش را در شمایل جوانی با صورتی بیمو و ریش و نیز با پوششی از لؤلؤ و با قدمها و پاهایی سبز و گندمی رنگ مشاهده کرد.» اینگونه روایات ذیل همین موضوع، فراوان در کتب اهل سنت یافت میشود که جهت اختصار به چند نمونه از آنها اشاره میکنیم از جمله:
- «رایت ربّی فی أحسن صورة فقال لی: یا محمد أتدری فیم یختصم الملا الأعلی...»
«رایت ربّی فی صورة شاب له وفرة...»
«رایت ربّی فی المنام فی صورة شاب موفر فی الخضر...»[4]
- «رایت ربّی فی المنام فی صورة شاب موقر فی خضر علیه نعلان من ذهب و علی وجهه فراش من ذهب.»[5]
- «فقلنا یا رسول الله انّا نراک مسفر الوجه او مشرق الوجه؟ فقال ما یمنعنی و أتانی ربّی اللیله فی أحسن صورة...»[6]
- «رایت ربّی تعالی فی صورة شاب أمرد علیه حلة حمراء.»[7]
در نتیجه هیچ خدشهای به قرآن نیست و آنچه که ذهن هر انسان را بیدار میکند، روایات جعلی و ساختگی است که دشمنان دین اسلام و منافقانی مانند معاویه، آن را ساخته و پرداختهاند و به ساحت مقدس پیامبر اسلام نسبت دادهاند.
فاعتبروا یا اولی الابصار
پینوشت:
[1]. اصول کافی، شیخ کلینی، کتابفروشی علمیه اسلامیه، تهران، ایران، باب أخذ به سنت ج1 ص69 رقم5.
[2]. سنن، دارمی، دارالمغنی، ریاض، عربستان، باب تاویل حدیث رسول الله ج1 ص205.
[3]. میزان الاعتدال، ذهبی، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج2 ص363.
[4]. کنزالعمال، متقی هندی، موسسه الرساله، بیروت، لبنان، ج1 ص228 رقم 1151-1152-1153. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[5]. معجم الکبیر، طبرانی، مکتبه ابن تیمیه، قاهره، مصر، ج25 ص143 رقم2231.
[6]. مجمع زوائد، هیثمی، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج7 ص178 رقم11738.
[7]. تاریخ بغداد، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج11 ص214. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
افزودن نظر جدید