جانشین تابنده کیست؟
پایگاه جامع فرق ادیان ومذاهب - قطبیت، بالاترین مقام در تصوف است، که طبق قاعده و قانون صوفیگری در هر زمان فقط یک نفر میتواند قطب واقعی باشد. لذا دیگر کسانی که در زمان آن قطب، ادعای قطبیت میکنند را کذاب و دروغگو میخوانند. به همین علت، برخی از فرقهها داشتن اجازه برای مدعی قطبیت را شرط میدانند و معتقدند که اثبات قطبیت، فقط و فقط با داشتن اجازه از طرف قطب قبلی که آنهم یداً به ید و صدراً به صدر باشد ثابت میشود و الا آن را ادعایی بیش نمیدانند و ارزشی برای سخنان او قائل نیستند. چنانچه ملاعلی گنابادی میگوید: «قطبی که از عهده اثبات سلسله خود برنیاید قولش مانند بول است.»[1]
این برخورد سران تصوف با مدعیان قطبیت، امری طبیعی است. زیرا همواره افرادی جاهطلب که شهوت قدرت خود را سرکوب نکرده، برای اقطاب صوفیه مشکلساز میشدند و هرکدام برای خود ادعایی داشتند. چنانچه بعد از مرگ رحمت علیشاه، بین دو نفر از مریدان او یعنی سعادت علیشاه و منور علیشاه بر سر منصب قطبیت و جانشینی نزاع و اختلاف میشود که بعدها صفی علیشاه نیز به جرگه مدعیان جانشینی رحمت علیشاه اضافه میشود. درحالیکه بههیچعنوان از رحمت علیشاه اجازهنامه قطبیت دریافت نکرده است. زیرا مدتی مرید سعادت علیشاه بود و بعد از جدا شدن از او در سِلک مریدان منور علیشاه وارد شد. ولی بعد از مدتی از او نیز بُرید و خود ادعای قطبیت کرد. صفی علیشاه که اجازهنامهای نداشت، برخلاف سیره و روش صوفیان در تعیین قطب، برای ساکت کردن مخالفین خود، آنها را به خواب خود حواله داده است و میگوید: «اجازهنامه خود را از مولا علی (علیه السلام) در خواب گرفتهام.» [2]
فرایند قطبیت در فرقه گنابادیه بدعتی در انتخاب یا انتصاب قطب در تصوف و درویشی شده است. چنانکه در اجازه نامههای اقطاب اخیر این فرقه بهتصریح آمده است که انتخاب این فرد بهعنوان قطب من الله (از طرف خداوند) و به اشارهی غیبیه بوده است. جالب آنجاست که پس از ملاسلطان و با طراحی خود او، قطبیت در خانواده و فرزندان وی موروثی شد و سالها اشارات غیبیه تنها فرزندان او را درمییافت و از میان دهها شیخ و صدها مرید، این خاندان تابنده بودند که گاه ره صدساله را یکشبه طی کرده و مورد انتخاب خداوند قرار میگرفتند.
اما نوبت به نورعلی تابنده رسید، خبری از اشاره غیبه در کار نبود و او میگفت: من از سر ناچاری قطبیت را قبول کردم و چون محبوب علیشاه دوست نداشت که کسی غیر از من به قطبیت برسد من هم مجبور شدم قطبیت را قبول کنم.[3] لذا مشخص میشود که هیچ ابلاغ و اشارهای برای قطبیت او در کار نبوده است. نورعلی تابنده حتی به این مطلب هم اشاره میکند که بعد از خودم نیز این قطبیت را به خاطر زحماتی که دارد به خانوادهام نخواهم داد.
به هر ترتیب پس از مرگ نورعلی تابنده قطب فرقهی دراویش سلطان علیشاهی گنابادی بر اثر سوء مدیریت وی در رهبری این جریان منحرف، دراویش این فرقه به سه دسته تقسیم شوند. دستهی اول جذبی را با همهی ناتوانی مدیریتیاش قطب میدانند و با او بیعت کرده و جانفدای او هستند! دسته دوم گروه اندکی هستند که به ادعای اسماعیل صلاحی، درویش میبُدی که مدعی جانشینی تابنده است لبیک گفته و طرفدار او و نگاه تندی که بر علیه نظام و انقلاب دارد، شدهاند. دسته سوم دراویشی هستند که همصدا با مصطفی آزمایش لیدر غرب نشین و لیبرال این فرقه خواهند روشنگری در موضوع قطبیت هستند. ایشان قطبیت جذبی را ثابت نمیدانند و میگویند فرایند قطبیت در طریقت گنابادیه مهندسی شده تا مهندس جذبی ثابت علیشاه شود! از این رو فعلا با احترام به مهندس جذبی از او میخواهند تا آخرین فیلم سخنان تابنده به طور کامل منتشر گردد.
پینوشت:
[1]. گنابادی، ملاعلی (نورعلیشاه ثانی)، رساله سعادتیه، به کوشش اصفهانی عبدالغفار، چاپ حقیقت، 1372، ص 84
[2]. تابنده، سلطان حسین، نابغه علم و عرفان، چاپ 1، انتشارات حقیقت، صص 352 و 353
[3]. سخنرانی تابنده، 22 اردیبهشت 98
دیدگاهها
قطب چهلم
1402/01/20 - 21:48
لینک ثابت
قطب چهلم دراویش جناب آقای
افزودن نظر جدید