پایگاه جامع فرق ادیان ومذاهب - ایالات متحده آمریکا در دهه‌های گذشته همواره داعیه‌ی دفاع از مبانی و اصول حقوق بشر را داشته و بر این اساس به خود اجازه داده تا در خصوص وضعیت و شرایط حقوق بشر در سایر کشورها اظهارات مداخله جویانه داشته باشد. بررسی دقیق مواضع حقوق بشری آمریکا به صراحت تأیید کننده‌ی این واقعیت است که دولت‌مردان این کشور موضع‌گیری در خصوص وضعیت حقوق بشر در جهان را بر مبنای ترجیحات و منافع سیاسی انجام می‌دهند و همین رویه موجبات استفاده ابزاری آمریکا از موضوع حقوق بشر را در سطح بین المللی فراهم ساخته است. نکته مهم و تأسف بار این است که چنین قضاوت‌های سوگیرانه و جانبدارانه، مبنای عمل سیاسی آمریکا در ارتباط با کشورهای هدف قرار می‌گیرد و از جمله وضع تحریم‌های اقتصادی و تحمیل فشارهای سیاسی علیه کشورهای مستقل، بر مبنای همین قضاوت‌های نادرست توجیه می‌شود .مانند قطعنامه « نقض فاحش حقوق بشر در ایران»! که مجمع عمومی سازمان ملل آن را با ۸۲ رأی موافق در مقابل ۳۰ رأی مخالف و ۶۴ رای ممتنع تصویب کرد.
در این قطعنامه که به پیشنهاد کانادا تهیه شده، موارد متعددی از نقض حقوق بشر در ایران مورد اعتراض قرار گرفته است؛ از جمله تعداد بالای اعدام‌‌ها، اعدام مجرمان زیر ۱۸ سال، تبعیض علیه زنان و اقلیت‌ها، بی‌قانونی در برخورد با متهمان، شکنجه و اعتراف‌گیری از متهمان و بازداشت‌های خودسرانه...
سعید خطیب‌زاده، سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی به تصویب این قطعنامه در مجمع عمومی سازمان ملل به تندی واکنش نشان داد.
او اقدام دولت کانادا و دیگر "بانیان این قطعنامه" را مصداق "سوءاستفاده از مفاهیم و ارزش‌های متعالی حقوق بشری برای پیشبرد اغراض کوته‌بینانه سیاسی" و "فاقد هرگونه وجاهت قانونی" دانسته و آن را محکوم کرده است.
 پیشنهاد تصویب قطعنامه ضد حقوق بشری علیه ایران از سوی کانادا در حالی انجام شده است که کانادا به اعتراف مقامات رسمی آن کشور ، به شدت درگیر «نژادپرستی سیستماتیک» بوده و متهم به نقض گسترده حقوق بشر هزاران انسان از جمله اتباع ایرانی مقیم کاناداست .
آمریکا نیز در چند دهه اخیر یا مستقیما وارد جنگ با کشورهای جهان شده و یا غیرمستقیم از این جنگ‌ها حمایت کرده است. در همین راستا بسیاری از کشورهای اروپایی همچون انگلیس و فرانسه نیز در اقدامات جنایت‌بار نظامیان و سیاستمداران آمریکایی در جهان شریک بوده‌اند که جنگ ویتنام، حمایت از جنگ رژیم بعث صدام علیه ایران، جنگ اول و دوم خلیج فارس، جنگ‌های سوریه، لیبی و یمن، اقداماتی بوده که آمریکا و کشورهای غربی بطور مشترک مستقیم و یا غیر مستقیم علیه دیگر کشورها وارد جنگ شده و خسارت‌های جبران ناپذیری به مردم این کشورها وارد کرده‌اند .
روزنامه‌ی انگلیسی «ایندپندنت» بر اساس نتایج تحقیقات یک گروه ضد جنگ، در گزارشی ۲۰ ساله (از سال ۲۰۰۱ تا کنون) اقدامات نظامی آمریکا و همپیمانانش در جهان اعلام کرده که ایالات متحده و متحدانش روزانه ۴۶ بمب و موشک به دیگر کشورهای جهان پرتاب کرده‌اند.
طبق این تحقیق، گروه‌های ضد جنگ موسوم به "مدیا بنیامین" و "نیکولاس جی. دیویس"، ایالات متحده و متحدانش از سال ۲۰۰۱ حداقل ۳۲۶ هزار بمب و موشک به کشورهای دیگر پرتاب یا شلیک کرده‌اند که از این میان بیش از ۱۵۲ هزار بمب در عراق و سوریه پرتاب شده است.
آمریکایی‌ها به غیر از کشتار و اعمال انواع جنایت ها در حق مردم جهان در چند دهه گذشته، در همین راستا اقدام به تحریم‌های اقتصادی علیه برخی کشورها همچون ایران، سوریه، یمن، لبنان، کوبا و ونزوئلا کرده است، اقداماتی که مستقیما مردم این کشورها را هدف گرفته و مشکلات فراوانی برای آنها به دنبال داشته و شرکای اروپایی نیز همگی در این اقدامات که از آن به عنوان "تروریسم اقتصادی" یاد می‌شود، دست داشته‌اند .
آمریکا در حال حاضر علیه ۳۸ کشور در جهان تحریم اعمال کرده که نوعی تروریسم اقتصادی به شمار می‌آید و اتحادیه اروپا نیزدر بسیاری از این تحریم‌ها آمریکا را همراهی کرده است .تحریم‌هایی خارج از چهارچوب شورای امنیت سازمان ملل!
 اکثر این تحریم‌ها توسط آمریکا انجام شده و متاسفانه اکنون این اقدام توسط اتحادیه اروپا نیز در حال افزایش می‌باشد که نقض کامل قوانین بین‌المللی است و معمولاً به عنوان واکنشی به بهانه اقدامات ضد حقوق بشری اعمال می‌شوند .
دولت ایالات متحده در حالی بر کرسی قضاوت در خصوص عملکرد حقوق بشری سایر کشورها تکیه می‌زند که خود در داخل کشورش به طور مکرر و فاحش حقوق بشر را نقض می‌کند . آزادی حمل سلاح و نقض حیات شهروندان، خشونت پلیس، محکومیت‌های شدیدقضایی، نقض حقوق مسلمانان ، تبعیض نژادی، نقض حقوق زنان، نقض حقوق پناهجویان، نقض حریم خصوصی، نقض حقوق مطبوعات و رسانه‌ها گوشه‌ای از نقض حقوق بشر توسط آمریکاست .
طبعاً چنین وضعیتی موید عدم صلاحیت واشنگتن برای ارزیابی وضعیت حقوق بشر در سایر کشورهاست و هرگونه حقی را از این کشور برای طرح ادعاهای بشر دوستانه سلب می‌کند. با توجه به این واقعیات است که مقام معظم رهبری همواره بر تلاش برای افشای ماهیت ضد حقوق بشری دولت آمریکا تأکید داشته‌اند تا بدین ترتیب عدم صداقت و صلاحیت آمریکا در پیگیری مسائل حقوق بشری به تصویر کشیده شود.
نقض حقوق بشر توسط آمریکا محدود به قلمروهای داخلی این کشور نبوده بلکه اقدامات فرامرزی آن نیز در بسیاری موارد نقض حقوق انسان‌ها بوده است در اینجا صرفاً به بخشی از این اقدامات اشاره می‌شود : حمایت آمریکا از تروریسم ، مداخله در امور داخلی کشورها مانند ونزوئلا ، ایران و ... ، بی اعتنایی در برابر نقض حقوق بشر از سوی متحدان خود و حتی حمایت از آنها مانند رژیم غاصب صهیونیستی و عربستان سعودی ، حمله نظامی به دیگر کشورهای جهان، تلاش در جهت تضعیف دولت‌های مستقل ، جنگ افروزی در گوشه گوشه جهان برای رونق تجارت کمپانی‌های بزرگ اسلحه سازی و ... .
 ایالات متحده آمریکا با اتخاذ رویکردی ابزاری، بزرگترین پارادوکس رفتاری را به نمایش گذارده است؛ چرا که در عین ادعای حمایت از حقوق بشر به نقض مکرر آن در سطح داخلی و بین المللی نیز می‌پردازد. در واقع با قاطعیت می‌توان گفت که آمریکا حقوق بشر را به عنوان دستاویز و ابزاری در مسیر اهداف خود به کار گرفته تا از این طریق بر سرنوشت ملت‌ها سلطه یافته و انواع فشارها را بر کشورهای مخالف خود تحمیل کند. آمریکا از صلاحیت و صداقت لازم برای سخن گفتن در باب حقوق بشر برخوردار نیست و اصولاً در این حوزه نه تنها پیشرفتی نداشته بلکه با مصادیق نقض متعدد و خروج از شورای حقوق بشر دچار نوعی عقب‌گرد نیز شده است. اساساً این کشور به دنبال دستیابی، حفظ و تداوم سلطه خود بر جهان بوده و به منظور نیل به این هدف از ابزارهای مختلفی چون ادعای حمایت از اصول و مبانی حقوق بشر و رشد و گسترش دموکراسی بهره‌برداری می‌کند.
حال این میان ، نکته جالب توجه و البته تأسف‌بار ، ابراز خوشحالی دراویش گنابادی از قطعنامه‌های غیرقانونی سازمان ملل علیه ایران است. گویی این جماعت ایرانی نیستند و سرنوشت ایران و ایرانی برایشان مهم نیست و البته از کسانی‌که سران ایشان جیره‌خوار غرب و آمریکا هستند، جز این توقعی نیست!