سخنان جنجال برانگیز عثمان الخمیس وهابی نسبت به شیعیان
در طول تاریخ اسلام، مذهب تشیع که پیرو مکتب اهل بیت (علیهمالسلام) است، همیشه مورد هجمه و حملات سنگین و ناجوانمردانه دشمنان و مخالفان بوده است. دشمنان قسم خوردهای که کینهی خود را بر امامان و پیشوایان شیعه نشان میدادند و به پیروان ایشان هم سخت میگرفتند، تا جایی که تبعید، زندانی و یا به قتل میرساندند. این رویه با فتوای علمای مخالف شیعه، در هر عصری ادامه داشت و در حال حاضر هم ادامه دارد، به طوریکه مال و جان و ناموس شیعه را حلال و مباح میدانند و علمای مذاهب دیگر با فتاوای باطل خود، دیگران را تحریک کرده، تا فجایع و جنایات فراوانی را بهبار آورند.
این فتاوا توسط مفتیان جاهل عالمنمای فرقهی وهابی که قدمتی دویست و اندی ساله دارد، صادر میشود؛ صدور اینگونه فتاوا، باعث تنش و درگیری در میان مسلمانان شده است و نتیجهی آن ضایع شدن مال و از بین رفتن جانهایی گردیده که در اسلام محترم شمرده شده است و این در حالی است که مسلمانان باید متحد و یکپارچه باشند. از جمله تنشها، تکفیر شیعیان از سوی یکی از مفتیان وهابی، به نام «عثمان الخمیس» است، او از جمله کسانی است که به عنوان نظریه پرداز این فرقه، در یکی از سخنرانیهای خود در نمازجمعه کشور کویت، شیعیان را متهم به تکفیر اهل سنت میکند. او همواره در سخنان و گفتارهای جنجال برانگیز خود، عقائد شیعه را که به زعم خود، برگرفته از یهود و نصاری میداند، با شدت هر چه تمامتر تکفیر میکند.
او چنین بیان میکند که: «... ألا تتفقون معی ان من یدین بهذه الاشیاء و من یقول هذا القول انه لیس من المسلمین، ألا یحق لنا بعد هذا أن نقول أن من دان بهذا الامر-عقائد الشیعه- أنه غیر مسلم، لانّ هذه الامور لیست من دین الاسلام و أنه لایحق لنا أن نقول مذهب الشیعه بل نقول دین الشیعه الذی یدین بهذا -بهذا الشیعه- لایقال عنه مسلم...[1] ... آیا با من همصدا نمیشوید که هر کس چنین اعتقادی داشته باشد، مسلمان نیست و آیا حق نداریم به شیعیان بگوییم که شما غیر مسلمانید؟ زیرا این عقاید از اسلام نیست و بهتر است بگوییم دین شیعه نه مذهب شیعه، زیرا چنین دینی، دین اسلام نیست؛ ... احمد بن حنبل گفته است:[2] شیعه جایی در اسلام ندارد؛ مقدسی گفته است:[3] بر انسانهای آگاه مخفی نیست که شیعیان با همه طوایفشان در نادانی و کفر صریح به سر میبرند و اینان از دین اسلام خارج هستند. شوکانی گفته است: اساس تبلیغات شیعه، نابودی دین و مخالفت با اسلام است. پس اگر هر شیعهای، یک نفر از اصحاب پیامبر را کافر بداند، خود او کافر است، تا چه رسد به اینکه شیعیان همه اصحاب، مگر تعداد اندکی از ایشان را کافر میدانند. آلوسی گفته است: بزرگان از دانشمندان ماوراء النهر، شیعیان اثنی عشری را کافر دانستهاند. بن باز گفته است: شیعیانی که امروز به امامیه، جعفریه، و طرفداران خمینی مشهور هستند، کافر و از امت اسلام خارج هستند.»
سؤالی که لازم است از این مفتی وهابی و دیگر بزرگان آنان پرسیده شود این است که اگر تکفیر مسلمانان و کسیکه با شهادتین مسلمان به حساب میآید، کار درستی نیست و (به زعم علمای دیگر اهل سنت جایز نیست)، چرا شما شیعه را چنین بیمحابا تکفیر میکنید و جان و مال و ناموس آنان را حلال و مباح میشمارید؟! مگر در کتب روایی و تفسیر و سایر کتب دیگرتان حدیث رستگاری شیعه از قول پیامبر اکرم که خطاب به حضرت علی (علیهالسلام) را مورد توجه قرار ندادهاید؟
دانشگاه الازهر مصر و بزرگان آن، مثل شیخ شلتوت، فریاد تقریب مذاهب و اتحاد و همدلی را سر دادند و مذهب شیعه را جزء مذاهب مورد قبول آوردند؛ ولی وهابیت همیشه به دنبال تفرقه است!
چگونه مذهب تشیِّع را یهودی و مسیحی میخوانید، در حالیکه هیچ سنخیتی، حتی به صورت ظاهری هم بین آنها نیست، بلکه ریشه در مکتب اهل بیت پیامبر دارند؟
آنچه به ذهن میرسد این است که این عالم وهابی و عالمان سلف از ایشان، جز جهل و نادانی نسبت به این مذهب که پیرو اهل بیت هستند ندارند.
فاعتبروا یا اولی الابصار
پینوشت:
[1]. شاخ شیطان، سید مجتبی عصیری، انتشارات رشید، قم، ایران، فصل 2 ص76-77.
[2]. کتاب السنه، احمد بن حنبل، دار ابن جوزی، ریاض، عربستان، ص82.
[3]. الرساله فی ردّ علی الرافضه، مقدسی، دار الجیل، بیروت، لبنان، ص200.
افزودن نظر جدید