دوستی و ارتباط دراویش گنابادیه با دشمنان ایران
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ با نگاهی جزئی به نحوه عملکرد فرقه سلطان علیشاهی (گنابادی) در حوزه اجتماعی و سیاسی و ... در جمهوری اسلامی ایران متوجه میشویم که گویا این فرقه در اکثر رخدادهای اجتماعی و سیاسی در تضاد و تقابل با مردم و جمهوری اسلامی بودهاند. همچنین ارتباط، دوستی و نزدیکی این فرقه با معاندین و منافقین و علیالخصوص دشمنان قسم خوردهای که همیشه درصدد ضربه زدن به ایران و انقلاب اسلامی بودهاند گویای همین امر است.
تضاد و تقابل این فرقه با مردم و خواستهها و آرمانهای آنان را میتوان از دوران رژیم ستمشاهی بهصورت کامل و واضح دید. در روزگاری که مردم ایران زیر یوغ رژیم ستمشاهی بودند و دلخوشی از شاه و درباریان نداشتند و بعضی از جوانان و علماء در زندانهای ساواک شکنجه میشدند، قطب فرقه سلطان علیشاهی در خانقاه بیدخت، سالروز تولد و تاجگذاری شاه منحوس را جشن میگرفت و برای وی مراسم دعا بر پا میکرد! [1] در تاریخ ایران و تاریخ فرقه سلطان علیشاهی ثبت و ضبط است که سران این فرقه چندین بار برای دستبوسی خدمت شاه مخلوع حاضرشده و اظهار نوکری و چاکری کردند. همچنین از ارتشبد نصیری رئیس ساواک، یا ارتشبد اویسی بهعنوان عضوی از این فرقه نام برده شده است که دوستی و ارتباط نزدیکی با بزرگان و اقطاب این فرقه داشتند.
با پیروزی انقلاب اسلامی و شروع کابوس فرقه سلطان علیشاهی، بازهم بزرگان این فرقه اگرچه در ظاهر خود را متمایل به انقلاب اسلامی نشان میدادند، ولی بازهم دست در دست منافقین داشتند. ازجمله میتوان به ارتباط نزدیک نورعلی تابنده با رئیسجمهور خائن و جاسوس، بنیصدر اشاره کرد. آیتالله حاج شیخ محمد مدنی از علمای بزرگ شهر گناباد میگوید: «در سفری که بنیصدر رئیسجمهور وقت به گناباد آمد.. به او گفتم: آقای رئیسجمهور! این نورعلی تابنده که در روزنامه انقلاب اسلامی که شما صاحب امتیاز و مدیر مسئول آن هستید، مقاله مینویسد، میشناسید؟ گفت پسر خوبی است! گفتم اطلاع دارید او پسر صالح علیشاه، قطب صوفیه بیدخت است؟ گفت: باشد، پسر خوبی است... پاسخ بنیصدر به تمام سخنان من، حمایت کامل بود: باشد! پسر خوبی است!» [2]
نورعلی تابنده مورد حمایت ویژه یک خائن و جاسوس دیگر هم بود. نورعلی تابنده دوست نزدیک عباس امیر انتظام سخنگوی دولت بازرگان بود. عباس امیر انتظام از نورعلی تابنده بهشدت حمایت میکرد، ولی او هم خائن و جاسوس از آب درآمد و معلوم شد که با سازمان جاسوسی سیا و دولت آمریکا ارتباط پنهانی داشته است، لذا سالها به زندان محکوم شد.
در جریان انتخابات سال 88 هم مهدی کروبی یکی از سران و مسببان فتنه با تعریف و تمجید از دراویش گنابادی، مورد حمایت قطب قبلی این فرقه، نورعلی تابنده واقع شد و همه دراویش به او رأی دادند. در جریان وقوع فتنه 88 هم سران این فرقه بارها از ایشان و دیگر فتنه گران اعلام حمایت کردند و نشان دادند که در این مسائله هم در تضاد و تقابل با مردم و جمهوری اسلامی هستند.
سران این فرقه نه فقط موردحمایت منافقین بلکه همیشه و در کوچکترین جنجال آفرینیهای که در کشور ایجاد میکردند موردحمایت جدی دشمنان ایران بودند. در غائلهای که دراویش گنابادی در خیابان پاسداران و گلستان هفتم تهران ایجاد کردند، روزنامه ایتالیایی ایلجورناله در ضمن توضیحی از این غائله به پشت پرده این جریان پرداخت و نوشت: «بسیاری بر این باورند که پشت اعتراضهای روزهای اخیر، قدرتهای خارجی قرار دارند و عربستان وهابی نیز یکی از دولتهایی است که از صوفیهای ایران دفاع کرده است... جالب اینکه چند روز قبل از درگیریهای اخیر، مقالههای زیادی در روزنامههای عربی نزدیک به مواضع حکومتهای نفتی خلیجفارس، در رابطه با تبعیض اعمالشده بر درویشها در ایران منتشر شد.» [3] حتی بارها شبکه وهابی "کلمه" به دفاع از این فرقه پرداخته است.
سرنوشت فرقه سلطان علیشاهی برای آمریکای جنایتکار نیز مهم است. سران آمریکا بارها و بارها در قالب بیانیهها و گزارشهای مختلفی همچون حقوق بشر به حمایت از این فرقه و سران آنها پرداخته است. در خردادماه 97 بود که وزیر امور خارجه آمریکا در گزارش مغرضانه و سیاسی با حمایت از فرقههای مختلف انحرافی ازجمله دراویش و بهاییان، جمهوری اسلامی را به نقض حقوق آنها متهم کرده و حتی در استناد به نقض حقوق آنها به دستگیری پنج تن از اعضای فرقه دراویش اشاره کرد، بدون اینکه به جرم و جنایت و خونریزیهای آنها در زمستان سال 96 اشاره کند.
حال سران فرقه سلطان علیشاهی باید روشنگری کنند، که چرا همیشه مورد حمایت جاسوسان و خائنین و دشمنان قسم خورده ملت ایران بودهاند.
پی نوشت:
[1]. مدنی، محمد، در خانقاه بیدخت چه میگذرد، نشر راه نیکان، تهران، 1391، ص 150
[2]. خبرگزاری جوان آنلاین، کد خبر 897588
[3]. خبرگزاری مشرق، 12/12/1396، کد خبر 836332
افزودن نظر جدید